ویرگول
ورودثبت نام
آفرینش
آفرینش
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

داستان آفرینش، گلدان جدید

۵ آبان ۱۳۹۹ آمدیم به ساختمان وزرا.

یک ساختمان سه طبقه که بالایش نوشته «مرکز نشر دانش». در طبقه‌ی اول این ساختمان مستقر شدیم. در مجموعه حدود ۳۰ نفر ساکن طبقه بودیم.

به عنوان اولین ساکنان این ساختمان، نیازهایی داشتیم که باید برای آن‌ها فکری می کردیم. طبقه‌ای که در اختیار ما بود از دو طرف نورگیر داشت. سه پنجره‌ی بزرگ به سمت نور جنوب و یک نورگیر بزرگ به سمت نور شمال. فضایی دل‌گرم کننده و مناسب برای کار و سپری کردن بخش عمده‌ی وقتمان. از پنجره‌های جنوبی عصر‌ها آفتاب تیزی به داخل می‌تابید و نیاز داشتیم که پرده نصب کنیم. روند انتخاب پرده و نصب آن روند دلچسبی بود. ریزه‌کاری‌های دیگری مثل نصب زیرساخت اینترنت و اکسس پوینت‌ها و ... هم بود که باید انجام می‌دادیم.

نصب اکسس پوینت و پنجره‌ی بی‌پرده.
نصب اکسس پوینت و پنجره‌ی بی‌پرده.


آن اوایل، داخل آشپزخانه‌ی داخل طبقه غذا گرم می‌کردیم و می‌خوردیم. چند ماه بعد آرام آرام ماکروفر را به طبقه‌ی پایین که داشت سر و شکل کافه به خود می‌گرفت بردیم و بنا شد که غذا خوردن را در طبقه محدود کنیم تا بوی غذا آزارنده نباشد.

چرا این جزئیات را می‌گویم؟ چون می‌خواهم بگویم هر آنچه که اینجا هست را خودمان ساختیم و برایش با عقل جمعی خودمان تصمیم گرفتیم و برای همین دوستش داریم.

میز‌های اینجا بزرگ‌تر از میز‌های باکس بودند. اوایل که تعدادمان کم بود حسابی خوش می‌گذراندیم و هر کسی می‌توانست آزادانه هر جایی که دوست داشت بنشیند، جایش را در طول روز بارها عوض کند، یک میز بزرگ در اختیار داشته باشد و حسابی وسایلش را پخش و پلا کند! محیط طبقه هم آرام آرام داشت سرد می‌شد و به خاطر خلوت بودن طبقه، خیلی سرد بود و حالا حالا ها گرم نمی‌شد. مخصوصن که به خاطر کرونا مدام پنجره‌ها را باز می‌کردم تا هوا عوض شود و مریض نشویم. حالا اما از آن سرمای به خاطر خالی بودن ساختمان خبری نیست. پنجره‌ها را نه به خاطر کرونا بلکه به خاطر این‌که هوای تازه به داخل بیاید باز می‌کنیم.

فضای پر نور میزوکار
فضای پر نور میزوکار


یک تکه‌هایی از زمین اینجا پوشیده از موکت است. روی همه‌شان با کفش راه می‌رویم به جز یکی. یکیشان که یکی از گوشه‌های شرکت است. اوایل این قسمت یک میز کوچک داشت. گاهی اگر کسی می‌خواست روی زمین بنشیند و استراحت کند یا نشسته کار کند یا اندکی دراز بکشد آنجا می‌رفت. نیاز به جایی که بشود در آن دراز کشید و اندکی آسوده بود بسیار نیاز جدی و مهمی است. پس بعد از مدتی یک پاراوان برای جدا کردن فضای استراحت خریدیم و این فضا شد یکی از فضاهای دلچسب شرکت. دو قسمت جداگانه برای خانم‌ها و آقایان برای استراحت کوتاه میان روز. همینجا هم نماز می‌خوانیم. گاهی جماعت گاهی جداجدا. این‌که نمازخانه یک اتاق جداگانه‌ی دور از دسترس تاریک و نمور باشد را دوست نداریم.

کنج دنج آفرینش
کنج دنج آفرینش
اون نوشته‌ی گوشه‌ی راست بالای تصویر قبل اینه! اگر براتون سوال پیش اومده بود!
اون نوشته‌ی گوشه‌ی راست بالای تصویر قبل اینه! اگر براتون سوال پیش اومده بود!



نویسنده‌ی یادداشت: سارا کرمانی

لینک یادداشت قبلی

لینک یادداشت بعدی

اگر دوست دارید هم‌سفر ما باشید این پست را ببینید.

آفرینش دادوستد الکترونیککارآموزیتیم فنیمنابع انسانیکسب و کار
شرکت آفرینش یک شرکت فعال در حوزه‌ی آی‌تی است. شرکت آفرینش در قالب تیم فنی به عنوان سرویس به استارتاپ‌های گوناگونی خدمات ارائه می‌دهد و همچنین توسعه‌ی چند استارتاپ موفق را در کارنامه‌ی خود دارد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید