وقتی مدیر خدمات پرستاری بودم، روی میز کارم شیشه ای به اندازه سطح میز وجود داشت. زیر شیشه بعضی اوراق نظیر بخشنامه های کاربردی و جداول محاسبه عملکرد کارکنان را قرار میدادم. این کار موجب می شد در مواقع نیاز دنبالشان نگردم و در دسترسم قرار داشته باشد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید، یکی از ورقه هایی که همیشه پیش چشم نگاه می داشتم، به خط یکی از سوپروایزر های بالینی بود.
سوپروایزر بالینی طی مطالعه هایش جملات الهام بخش و کاربردی مدیریتی را جمع آوری کرده بود، سپس آنها را با خط درشت خودش، روی برگ کاغذی نوشته بود.
هر روز در شیفت صبح آن چند جمله را می خواندم و تکرار شان برایم انگیزهبخش بود. بیشتر اوراق زیر شیشه عوض می شدند، چون دستورالعمل ها به روز می شدند یا بخشنامه های جدید جای قبلی ها قرار داده می شدند. اما آن برگ کاغذ مدتهای طولانی پیش چشم من بود.
یکی از جملاتی که اکنون هم به یاد دارم جمله زیر است:
««اگر گفتن حرفی برای تان سخت است به حتم آن را بگویید.»»