افرا مهرائی صدق
افرا مهرائی صدق
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

داستان دو رئیس متفاوت که ما تجربه کردیم.

مطالب بیشتر و منتوع تر در سایت بارگذاری شده است.

aframehraei.ir

احترام گذاشتن و محترم شمردن دیگری مثل یک خیابان دوطرفه است.

پزشکان همیشه رهبر تیم درمان و مراقبت بیماران هستند. پرستاران و سایر حرفه ای های سلامت عضو تیم درمانی هستند. رهبر تیم با عناوینی نظیر رئیس بیمارستان، مدیر گروه، رئیس بخش و غیره نامیده شده و در بازه های زمانی کوتاه عوض می شوند. بنابراین کارکنان و بخصوص پرستاران روسای بسیاری را تجربه می کنند.

یک بار رئیس ما عوض شد. رئیس قبلی ما مثل کارمندان درست اول وقت اداری به سرکار می آمد. او می توانست به خوبی تشخیص بدهد چه کسانی به موقع و کدام کارمندان با تاخیر می رسند. او تقریبا با همه سلام و احوالپرسی می کرد. صبح بخیر یا خسته نباشید می گفت. حتماً تعارف می کرد و می گفت بفرمایید. منظورش این بود که کارکنان بنشینند و به کارشان بپردازند.

رئیس جدید از نظر ظاهری خیلی متشخص به نظر می رسید. هر روز صبح بعد از کارکنان به محل کارش می آمد. کارکنان بر حسب عادت، مثل رئیس قبلی از جا بلند شده و تا دور شدن او سر جایشان نمی نشستند. رئیس جدید نسبت به کارکنان بی تفاوت بود. از مقابل هر کسی عبور می کرد و تعارف نمی کرد حتی سرعتش را هم کم نمی کرد. به سرعت از سالن رد می شد. در ظرف کمتر از یک ماه و شاید کمتر او مثل هر روز از سالن رد میشد ولی کارکنان به او توجهی نمی کردند. خودشان را مشغول کار نشان میدادند و وانمود می کردند که به علت اینکه سرشان شلوغ است او را ندیدند.

از آن دست مدیرانی بود که گمان می کرد کارمندان به دلیل نیاز به دریافت حقوق ماهانه، خودبخود به کارشان پایبند هستند و نیازی به احترام و تکریم و توجه ندارند.

از آن دست مدیرانی که فکر می کرد حقوق و اضافه کار تنها انگیزه آدم ها برای بهبود کیفیت کارشان و وفاداری به سازمان است.

کارمندان هم که ماشین نبودند فقط حقوق بگیرند و کار کنند. احساس حقارت کردند. دیدند که به شخصیت آن و به اصل وجود آنان احترام گذاشته نمی شود، رفتارهایشان را تغییر دادند.

رئیسمدیر
من افرا مهرائی صدق هستم. دانش اموخته کارشناسی ارشد رشته پرستاری که در سال نودو هشت با سی سال سابقه بازنشسته شده ام.آدرس سایت من :aframehraei.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید