نود و پنجمین روز چالش دویست روزه تولید محتوا:
روزی در سالهای قبل به پیک نیک رفتیم. در محلی زیر اندازها را پهن کردیم و زیر سایه درختان بساط چای را به راه انداختیم. کمی بعد خواهرم با سرعت از جا پرید و دستهایش را به شدت تکان داد . یک مارمولک کوچک و چالاک از آستین او به بیرون پرتاب شد . مارمولک با افتادن روی زمین کمی گیج شد ولی خودش را جمع و جور کرد و فرار کرد.
مارمولک ها موجوداتی هستند که بدن بسیار سردی دارند و این سرد بودن بدنش، خواهرم را خیلی شوکه کرده بود.
آن یک مارمولک بود . طبیعت و شکل خاصی داشت.
پروردگار در خلقت انسان صفاتی ازهمه موجودات را در او به ودیعه گذاشته است. شنیده اید که به یکی می گویند مثل اسب کار می کند . یا مثل جغد شبها بیدار است. یا مثل زنبور نیش می زند . یا مثل گربه نانجیب است. مردم به هم دیگر در مورد مارمولک هم صفت می دهند . می گویند فلانی مارمولکی است برای خودش است.
این صفت برای من یاد آور انسان هایی است که سرد و بیروح هستند. هر کسی را بخواهم سرد و بی احساس و بی عاطفه بنامم، او را در ذهم مارمولک می نامم.
مارمولک هایی که من این صفت را در ذهنم به آنها اطلاق می کنم یک دسته آدم های بی صفت هستند که در درون زندگی دیگران هستند . از همه چیز خبر دارند. در عین حال که خبر دارند مشغول مهندسی زندگی دیگران هستند . یک جورهایی دخالت های ریز و درشت پنهان دارند . به روی خودشان نمی آورند که در زندگی دیگران چقدر نقش دارند و چطور فرد مورد نظرشان را به تسخیر خود در آورده اند.
خیلی هم ادعا دارند که ما از دور نگاه می کنیم و کاری به کار زندگی دیگران نداریم. اما اصل کارشان دخالت و زیستن در زندگی دیگران است.
مارمولک ها قابل اعتماد نیستند. هر لحظه ممکن است از توی آستین مان به در آیند. با سردی شان ما را شوکه کنند.
مارمولک ها با سرعت محیط را ترک می کنند اما دوباره باز می گردند و روز از نو و روزی از نو .
مارمولک ها موجوداتی چالاک هستند می توانند به سرعت تغییر موضع بدهند چنان مظلوم نمایی کنند که انگشت به دهان بمانید .
مارمولک ها کسانی هستند که بدون گذاشتن ردی از خودشان نا پدید می شوند بعد هم ادعا می کنند اصلا از اول حضور نداشتند . ما اشتباهاً فکر کردیم که بوده اند .