ارزشیابی سالانه برای مدیران خدمات پرستاری یک معضل حل ناشدنی و بسیار پیچیده بود.
یک وجه ارزشیابی پزشکان بودند. آنها در بیمارستان جایگاه حرفهای مشخصی داشتند و همواره رهبر تیم درمان حساب میشدند. بسیاری از آنها به اشتباه تصور میکردند، چون رهبر تیم درمان هستند پس رهبر هر تیم دیگری هم میتوانند باشند.
پزشکان در کار بالینی و مراقبت، ارزشیابیهای دقیقی از پرستاران داشتند. بارها شاهد بودیم که آنها به مهارتها و هوشیاری بالینی پرستاران بیش از سرپرستارها و سوپروایزرها اشراف داشتند.
اشکال کار اینجا بود که پزشکان این جایگاه و این اشراف داشتن را به شکلی گسترده به همه پدیدهها تعمیم میدادند.
بنابراین وقتی پزشکان در نمرات کلی ارزشیابی مداخله کرده و به طور مثال نمره نهایی را اعلام و دستور میدادند تقریباً همه شیرازه ارزشیابی به هم میریخت.
پزشکی را به خاطر دارم که دست خطی مینوشت و امضا میزد که نمره ارزشیابی فلان کس حداکثر نمره ارزشیابی آن سال باشد.
او متوجه نقش خود به عنوان قطعهای از پازل ارزشیابی نبود و انتظار داشت نمرهای که مد نظر اوست به فرد تعلق گیرد. این در حالی بود که نمره ارزشیابی حاصل جمع اجزای خاصی بود که در برگه ارزشیابی وجود داشت.