صد و بیست و نهمین روز چالش دویست روزه تولید محتوا:
-روز پرستار است . این روز چه چیزی را در ذهن تو تداعی می کند ؟
ذهنم آشفته است به صدها نفری فکر می کنم که اثر تصمیم های من متاثر شدند. من که دارای بعضی اشتباهات شناختی بودم. بعضی موارد علم کافی و تجربه مفید نداشتم و باعث پدید آمدن شرایطی ناخواسته برای دوستان وهمکارانم شدم.
-مثلا چه تصمیم هایی را می گویی ؟
انتخاب پرستار نمونه در هر سال یکی از پر استرس ترین کارهایی بود که به عهده داشتم. وقتی که در مورد استرس ناشی از این انتخاب و اثرات آن در جامعه کوچک بیمارستان و دانشکده فکر می کنم حس بدی پیدا می کنم. اول اینکه من هر کسی را انتخاب کردم عده ای نسبتا زیاد قد علم کردند که اشتباه بزرگ مدیریتی من انتخاب فلان کس بوده است. تقریباهمه متفق القول می شدند که فرد اشتباهی به عنوان نمونه معرفی شده است.
حتی یک سال را به خاطر دارم که پرستار نمونه چند روز بعد از نمونه شدن و تقدیر شدن از او در جمع کارکنان بیمارستان به دفتر پرستاری آمد. او گفت شما لطف کردید من را به عنوان پرستار نمونه معرفی کردید، اما دوستان و همکاران از سر غبطه خوردن یا حسادت، در ایراد گیری از من و نشان دادن ضعف هایم زیاده روی کردند. هر روز چیزهایی جدیدی به گوشم میرسد که فلان وقت چه نقصی داشتم یا چه اشتباهی مرتکب شده ام یا چه حرفی زده ام که درست نبوده است. همه اینها نشان میدهد که همکاران فقط بر نقطه ضعف های من تمرکز داشته اند. من اطرافیانم را بعد از نمونه شدن شناختم. ای کاش نمونه نمی شدم. ای کاش میدانستم که در پس این انتخاب و تصمیم شما چه وقایعی انتظارم را می کشد.
-یعنی واقعا این قدر رنج برده بود؟
بله کسی که به عنوان پرستار نمونه کاندید می شود به جای تقدیر و تشکر با موجی ازمخالفت روبرو می شود. زیرا اکثریت قصد دارند که با به ضعف کشیدن رقیب، خودشان را بیشتر مطرح کنند. این کاری بود که خیلی وقت ها شاهدش بودم. اما این نمونه ای که برایتان نقل کردم خیلی بارز بود و در خاطرم مانده است.
-آنهایی که انتخاب نمی شدند چه واکنشی داشتند؟
کسانی که تا یک قدم انتخاب شدن به عنوان پرستار یا کادر نمونه می رفتند و برگزیده نمی شدند، اغلب مشکل ساز می شدند . اینها کسانی بودند که نفر دوم یا سوم برگزیده شدن بودند . به عبارت دیگر به اندازه ای اعتبار داشتند که ممکن بود نفر اول باشند. وقتی که برگزیده نمی شدند بعضی از انها و نه همه آنها در موضع منفی و در تقابل با دفتر پرستاری قرار می گرفتند . اینها کم بودند اما حتی یک نفر از چنین سر خوردگی باعث دردسر های زیادی برای مدیر خدمات پرستاری می شد. توجیه اینکه فرد بسیار شایسته است و شاید در نوبت بعدی شانس بیشتری داشته باشد قانع کننده نبود.
-با این حساب روز پرستار و روزها یاهفته های بعد از آن عارضه دار بوده است.
عوارض روز پرستار تا مدتهای طولانی دفتر پرستاری را تحت تاثیر قرار می داد. با گذشت زمان اوضاع تقریبا به وضع اولیه بازمی گشت.
