افروز سادات افضلی
افروز سادات افضلی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

جنون را چگونه سزاوار است؟


دلتنگ بودن و ادای آدم های عاشق را در آوردن که هنر نیست!

هنر این هست که عاشق و مجنون باشی و دیگران تو را عاقل ببیند!

بی تاب نشان دادن یک اسب آرام، که خریداری به آن فزونی نمی بخشد؛ بلکه مهار کردن یک اسب افسار گسیخته است که مزد کارگر می دهد ...


سر کشی نفس تو، امریست طبیعی و مانع سر به راه بودنت

و این نیست که تو بخواهی عقل خودت را تابع نفست نشان دهی.

پس زندگی بر سه وجه است:

اول آن که عاقل باشی و معقول عمل کنی که هم مردم پسند شوی و هم خدای پسند.

دوم آن که مجنون باشی و مجنون دیده شوی که نه نان خوری نه خرما، نه دنیا داری و نه عقبی!

و سوم آنکه مجنون باشی و معقول به دیده آیی که تنها احترام مردم را خریده ای؛ به خصوص اگر تابع و مرید باشی که البته باید گفت دیوانگانی که با دیوانگی مرید می شوند، می توان عقلشان را با الاغ برابر دانست...

شاید بگویی وجه دیگری هم هست که عاقل باشی مجنون به نظر آیی؛و چنین کذب است! چرا که اعتبار خود را به دست خود ،چوب حراج زدن، محضِ دیوانگی ست!


مگر در یک حالت؛ که آن هم عاشقی ست!

که عاقلانِ عاشق، از هر دیوانه ای دیوانه تر اند، شیدا تر اند و مزحک تر!

و جایگاه آنان از دسته ی اول هم بالا تر می رود؛ «اگر عشق را در جای درستی بنا نهند...»

و تو ای مرشد! آنگاه که عاشق شوی در می یابی که جنون، راهی ست که عاقلان بر می گزینند؛ اگر تفاوت این و آن (این جنون و آن جنون) را در یابی...


افروز الملک افضلی

دوران قاجار_۱۹

ساعتی مابین ۱۲ و ۱۱ خرداد ماه

شبی که عربی کامل نشد...

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید