آيندگان سلام.
راستش را بخواهید نگرانم که مبادا این نامه به دست شما نرسد. نه از آن جهت که پستچی سهل انگاری کند یا نامه ها در مسیر آتش بگیرند؛ بلکه از آن جهت که اصلا آیندگانی چون شما وجود داشته باشند.
اوضاع زمین خوب نیست و دنیا در منجلاب افتاده است. ریه های زمین غرق در دود و دل زمین هم از نامردی انسان ها درد می کند؛ چرکین است.
از شما میخواهم که اگراین را می خوانید کمی بزرگ شوید و تلاش کنید تا عقلتان از سنتان جلو بیفتد و در گیر بازی های کودکانه ای که جز خشم و خود خواهی محوریتی ندارند نشوید.
امید وارم برای شما دیگر نگویند :(میخواهیم کنکور را حذف کنیم) بلکه عملی شده باشد. ولی اگر چنین نبود، زندگی خود را دریابید. اینجا جوانان و نوجوانان بسیاری یادشان رفته است که برای چه زندگی می کنند و در تقلایی بی هدف، جانشان را باخته اند.
هرگز یادتان نرود عشق و محبت، تفاوت انسان و سایر مخلوقات است؛ اگر چه بسیاری را خواهید دید که فقط در کالبد انسان زندگی می کنند. اما اگر همان ها هم کالبد شکافی کنید، خواهید دید که هنوز ریشه های عشق در وجودشان نهفته است؛ اگر نخشکیده باشد!
به هر حال ما تلاشمان را می کنیم و اگر چه چشمانمان بارانی تر از آسمانمان است اما نا امید نمی شویم تا بتوانیم دنیا را برای شما بهتر کنیم.
گویی یادمان رفته بود خدا در قرآن گفته است ( و خلقنا الانسان فی کبد) کاش تنها راه نجاتمان، منجی عالم زود تر بیاید....
نسل پشت نسل تنها امتحان پس می دهیم
دیگر انسانی نخواهد ماند، قربانی بس است
دوستتان داریم؛ از طرف گذشتگانتان
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
امتحان نگارش خرداد، بین جمعی دانش آموز دغدغه مند...