کتاب منشاء انواعِ داروین پنج سال پس از آنچه الیزابت ادواردز «اشاعۀ انبوه عکسها»-به دنبال رواجِ کارت ویزیت- مینامد منتشر شد. ادواردز، در پی نمایشگاهی که بخشی از آن را خود تدارک دیده است، توضیح میدهد که چه نسبتی میان این اشاعۀ انبوه، قابلیت بایگانی و دستاوردهای علمی داروین برقرار شده است. برهمکنش میان ایدههای داروینی و روالِ تصاویر انبوه منجر به انفجار تصاویر رئالیستی عکاسی شد که همْ پسندِ عوام بود و هم در پیشبرد علم کاربرد داشت. جالب آنکه کاربرد این عکسها در علوم قاطع (hard sciences)-که نتیجۀ امکان «تیپ»نگاریای است که کارت ویزیت فراهم میکرد و نمونۀ بارز آن در پیمایش نژادیِ هاکسلی دیده میشود- هرگز برداشتی نبوده است که خود داروین از نظریهاش در سر میپروراند. ادواردز در قیاسی که میان نظرگاهای داروین و لویی اَگاسیز (Louis Agassiz) به دست میدهد مشخص میکند که چگونه هر دوی آنها با دراختیار داشتنِ دقیقاً یک مجموعه از این عکسها افکار و ایدههایی متنافر بروز میدهند: داروین عکسها را نمودی از اتحاد نژادیِ بشر میداند، حال آنکه اَگاسیز با قیاس آنها و نژاد انگلوساکسون، چنان تضادی میان این دو میبیند که منشاء آنها را متمایز میکند. عکسهای سنجشبنیاد علوم قاطع نیز بار دیگر به گردش میافتند و سر از آلبومهای مجموعهداران دیگر در میآورند که خود گواهی دیگر از همپوشانی امیالِ مردم عادی و انسانشناسان و دانشمندان این حوزه است.
ادواردز خاطرنشان میکند این عکسها، در اشاعۀ انبوه خود، «تاریخی است از نگاهی که به ما دنیا داریم و با آن به دنیا فکر میکنیم» و از این حیث، پرداخت به این تاریخ، که منشاء نگاه امروزۀ ما نیز است، بسیار حائز اهمیت است.