فصل دوم- پسر
مغولان تمام تلاش خود را می کردند تا از دیوار های شهر بالا بیایند اما به محض آمدن، غافلگیر می شدند. اما این هم حدی داشت و بالاخره هر کس بود می فهمید که باید محتاط باشد. دروازه را هم حسابی بسته بودند و زور مغولان اگر چه باعث شکستن در دروازه از نواحی خاصی شد اما نتوانستند در را باز گنند یا از لای آن همه مانع پشت در اعم از سنگ، چوب و... بگذرند. درماندگی آن ها اما باعث شد تا به سمت محاصره ی شهر بروند و مدتی را از همه طرف به ما حمله کنند. این بود نقطه ی متعادل شدن اوضاع به نفع مغولان. حالا آن ها خیلی زیادتر بودند و خیلی دشوار بود که از همه ور مانع نفوذشان شویم. بالاخره نردبان های آن ها کارگر افتاد و از بالای دیوار های کناری و عقبی شهر وارد شدند...