فاقد دانش، توانایی و شایستگی لازم هستند ولی با اطلاعات سطحی که دارند در مورد هر چیزی اظهار نظر میکنند.
حوزه مدیریتشان به مثابه ملک شخصی است که براساس سلیقه و به فراخور زمان از آن هزینه میکنند.
نگاهشان به مسند، نگاهی عنکبوتی است، بدان معنی که چینش زیر مجموعه را بر اساس بقاء خویش انجام میدهند.
مدیران زیر مجموعه خود را از میان افراد ناتوانتر از خود انتخاب میکنند.
مانع رشد و ارتقاء پرسنل زیر مجموعه خود شده و معیار ارتقاء افراد را میزان نزدیکی و وفاداری میدانند.
ریسکپذیر نبوده و در انجام امور به دلیل عدم آگاهی از قوانین، دستور مستقیم بر انجام یا عدم انجام کار نمیدهند و پاراف درخواستهای ارباب رجوع معمولاً جملهی معروف "طبق مقررات یا طبق رویه" است.
بیشتر وقتشان صرف جلسات بی ثمر و همایشهای پرهزینه میشود.
آمار پردازان و مستند سازان حرفهای هستند.
با ایجاد شبکههای مدیریتی بین بخشی، در امور استخدامی به داد و ستد پرداخته و بستگان خود را به راحتی استخدام میکنند.
در بوروکراسی و کاغذ بازی استاد بیبدیل هستند.
جهت تحکیم ریاست خود با مدیران قبلی زدوبند و تساهل میکنند و جرأت تغییر مدیران قبلی را ندارند.
هیچگونه برنامه جدیدی ندارند و از ترس تغییر برنامه مدیران شکست خورده قبلی را دنبال میکنند.
با وجود ناشایستگی و نالایقی روسای قبلی از آنها تقدیر میکنند تا در زمان برکنار شدن خودشان مورد تقدیر قرار بگیرند.