هربرت الکساندر سایمون (۲۰۰۱-۱۹۱۶ میلادی) از صاحب نظران مدیریت، تصمیم گیری را جوهر و اساس مدیریت تلقی می کند. به زعم وی، مدیریت چیزی جز تصمیم گیری نیست و مدیر موفق را می توان تصمیم گیرنده ای موفق دانست. یک مدیر در برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و سایر وظایف نیازمند به تصمیم گیری است، به طوری که لحظه ای را در حیات مدیریت نمی توان یافت که بدون اتخاذ تصمیم سپری شود.
روز چهارشنبه ۱۵ اسفند ماه فرصتی بود تا در سمینار تصمیم گیری با حضور دکتر سید مهدی الوانی پدر مدیریت دولتی در ایران شرکت کنم که ایشان نکات جالبی را در خصوص تصمیم گیری بیان فرمودندکه سعی خواهم کرد نکات مهم آن را ارائه نمایم.
عارضه نشانه و علامت مشکل است و ریشه مشکلات چیز دیگری است و باید برای حل مشکلات از عارضه ها به ریشه ها برسیم.
اگر نشانه ها رفع کنیم ریشه پنهان و غیرقابل دستیابی می شوند اما وقتی به حل ریشه ها بپردازیم نشانه ها و عارضه ها هم رفع می شوند.
ریشه یابی کاری تخصصی و عارضه یابی کاری عام است.
قطعاً برای حل هر مشکل، راه حل های بیشتر از یکی وجود دارد که می توان از طریق آنها مسئله را حل کرد و با داشتن فقط یک راه حل، تصمیم گیری معنایی ندارد و در اصل می توان گفت تصمیم گیری یعنی انتخاب بین راه حل های ممکن.
معیار های انتخاب باید هم از جنبه کمی و هم از جنبه کیفی در نظر گرفته شوند و البته مهم ترین این معیارها، میزان نیل به هدف است.
نباید فراموش کنیم هر راه حل و بدیلی هم نکات منفی و هم نکات مثبت دارد و راه حل کاملاً صحیح و مثبت وجود ندارد و این ما هستیم که باید با سنجش درست، بهترین و کم عارضه ترین تصمیم را انتخاب کنیم.
در این مرحله باید بهینه یابی کنیم و بهترین تصمیم را که براساس مقدماتی به آن رسیده ایم انتخاب نماییم.
برای اجرای تصمیم انتخاب شده باید تلاش کنیم که به درستی پیاده شود اما به یاد داشته باشیم هیچ تصمیمی کاملاً درست نیست و باید همواره مورد ارزیابی و اصلاح قرار گیرد.
فراموش نکنیم راه حل های امروز مشکلات فردا هستند.
تصمیم ها باید به طور مستمر بررسی و ارزیابی شوند تا در صورت لزوم اصلاح صورت گیرد. در اصل ارزیابی به ما می گوید که آیا در حال حاضر هم مسئله همان مسئله قبل است و یا با تغییرات صورت گرفته مسئله هم تغییر کرده است.
می توان گفت تصمیم گیری باید داینامیک و پویا باشد و نباید بگوییم اجرا کردیم و تمام شد.
البته برای دریافت بازخوردها و ارزیابی تصمیم، این مخاطب و یا بهتر بگوئیم جامعه است که باید بگوید نتیجه تصمیم خوب بوده است یا نه و در اصل مصرف کننده بهترین کیفیت سنج است.
البته باید دقت کنیم بازخوردها در زمان خودش و نه دیرتر دریافت شوند که بتوانند مورد استفاده قرار گیرند.