گاهی باید انسان باشیم. متاسفانه جامعه داره به سمتی پیش میره که اکثریت به فکر برآورده کردن نیاز هایی هستیم که بر پایه عشق نیست و بر پایه موارد دیگه بنا شده.
گاهی باید انسان باشیم. این عقیده و امروز به دست آوردم که در خیابان چشم اکثریت آقایان، جنس مخالف و دنبال می کرد و در همین حین یک خانم بی دلیل حالش بد شد و به زمین افتاد و بی هوش شد.
چیزی که دردناک بود همین بود که اون آقایانی که دائما با چشماشون جنس مخالف و دنبال می کردند فقط از کنار این مسئله رد می شدند و بی تفاوت بودند و آن زمان فهمیدم که انسانیت بسیار کمرنگ شده.
تماس با آمبولانس آنقدرها هم سخت نیست، امروزه همه گوشی در جیب خودمون داریم و می تونیم خیلی سریع با آمبولانس تماس بگیریم. پس نبود انسانیت مانع اینکار میشه چرا که کمک به یک کسی که بیهوش روی زمین افتاده سودی برای آن دسته از اشخاص نداره و ذهنشون تماما روی موارد خاصی متمرکز شده.
گاهی باید انسان باشیم. شاید با یک کمک بسیار کوچک تاثیر قابل توجهی روی زندگی شخصی گذاشتیم. در ادامه میخوام یه ذره در مورد انسانیت به صورت جدی توضیح بدم.
انسانیت به صفات و ویژگی های جمعی اطلاق می شود که انسان را به عنوان یک گونه تعریف می کند. جنبه های مختلفی مانند احساسات، باورها، خلاقیت، تعاملات اجتماعی، شفقت و ظرفیت فکری را در بر می گیرد. انسانیت هر دو جنبه فیزیکی و ذهنی انسان بودن را در بر می گیرد، از جمله ویژگی های فیزیولوژیکی، توانایی های شناختی، و ساختارهای اجتماعی پیچیده. انسان ها به عنوان موجودات اجتماعی، طیف وسیعی از رفتارها و ارزش ها را نشان می دهند که به ساختار کلی جامعه کمک می کند.
شفقت، همدلی و همکاری در تجارب انسانی نقش اساسی دارند و به افراد این امکان را میدهند تا ارتباط برقرار کنند، به دنبال درک باشند و به رفاه دیگران کمک کنند. علاوه بر این، بشریت اغلب با تعقیب دانش، نوآوری، و توسعه تمدن ها همراه است. انسانها توانایی تفکر در اعمال خود، قضاوت اخلاقی و تلاش برای رشد شخصی و خودسازی را دارند.
این جنبه از انسانیت در تحقیقات فلسفی و اخلاقی و همچنین تلاشها در هنر، ادبیات و علم منعکس میشود. با این حال، مهم است که اذعان کنیم که انسانیت مفهومی پیچیده و متنوع است، زیرا افراد و فرهنگها ممکن است ارزشها، باورهای متنوعی را نشان دهند. رفتارها درک معنای انسان بودن می تواند در جوامع مختلف، دوره های تاریخی و دیدگاه های شخصی متفاوت باشد.
هدف از کمک به دیگران یک پیگیری نجیب و کامل است که تغییرات مثبتی را هم در افراد و هم در جوامع ایجاد می کند. این شامل ارائه حمایت، راهنمایی و منابع به نیازمندان، با هدف بهبود رفاه و کیفیت کلی زندگی آنها است. کمک به دیگران می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از داوطلب شدن در سازمان ها و موسسات خیریه محلی گرفته تا کمک به دیگران و به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که با شرایط دشواری مواجه است.
این نیاز به همدلی، شفقت و میل واقعی برای ایجاد تغییر در زندگی دیگران دارد. دنبال کردن هدف کمک به دیگران فواید زیادی دارد. اولاً، به ما امکان می دهد با دیگران به روشی معنادار ارتباط برقرار کنیم و حس تعلق و اجتماع را تقویت کنیم. با درک و همدلی با مبارزات دیگران، میتوانیم پیوندهایی ایجاد کنیم که درک و حمایت متقابل را تقویت میکند.
علاوه بر این، کمک به دیگران باعث رشد شخصی و عزت نفس میشود. این احساس هدف و تحقق را فراهم می کند، زیرا ما شاهد تأثیر مثبتی هستیم که می توانیم بر دیگران بگذاریم. دادن زمان، منابع یا تخصص ما نه تنها به کسانی که به آنها کمک میکنیم سود میرساند، بلکه احساس شادی و رضایت را برای ما به ارمغان میآورد. علاوه بر این، کمک به دیگران میتواند اثر موجی از مهربانی و شفقت ایجاد کند.
وقتی دست یاری دراز میکنیم، دیگران را تشویق میکنیم که همین کار را انجام دهند و یک واکنش زنجیرهای از اقدامات مثبت در جوامع ما ایجاد میکند. با گسترش سخاوت و همدلی، ما به ساختن جامعه ای حمایتگرتر و فراگیرتر کمک می کنیم. علاوه بر این، کمک به دیگران می تواند رفاه خود را افزایش دهد. تحقیقات نشان داده است که اعمال محبت آمیز و نوع دوستی می تواند سلامت روان را بهبود بخشد، استرس را کاهش دهد و حتی سلامت جسمی را افزایش دهد.
این حس قدردانی و فروتنی را در خود پرورش میدهد و به ما پیوستگی انسانیت را یادآوری میکند. در نتیجه، هدف کمک به دیگران نیروی قدرتمندی برای خیر است. با ارائه حمایت، همدلی و منابع خود به افراد نیازمند، نه تنها تأثیر مثبتی بر زندگی آنها می گذاریم، بلکه رشد و رضایت شخصی را نیز تجربه می کنیم. از طریق اعمال محبت آمیز و شفقت است که ما به ایجاد جهانی فراگیرتر، حمایت کننده و همدل تر کمک می کنیم.
منبع: کانال تلگرام یک کام انسانیت | لینک کانال