معامله گری در بازار های جهانی یکی فعالیت های پرریسک است که دارای فشار روانی بسیار زیادی است در ابتدای شروع فعالیت عدم اموزش کافی، احساس اینکه همه چیز را میدانیم، تفکر یک شبه پول دار شدن و افتادن در دام پکیج فروشان و کلاهبرداران این حوزه خیلی از کاربران را از این حوزه دور کرده است و یا باعث از دست دادن سرمایه انها شده است و حتی گاها با افسردگی شدید رو به رو شده اند ولی تمام این موارد با اموزش صحیح قابل رفع است .
* دو مورد مشکل ساز در اکثر معامله گرانی که به تازگی میخواهند وارد بازار شوند ایجاد میشود :
- رفتار گله ای :
این بدان معناست که در حوزه ای که اطلاعات کافی نداریم سعی میکنیم از بقیه تقلید کنیم این رفتار در حوزه اقتصاد بیشتر دیده میشود چون افراد اطلاعات و دانش کمتری در این حوزه دارند . یکی از مثال هایی که خیلی اتفاق می افتد این است که کانال تلگرامی یا پیج اینستاگرامی که تعداد زیادی فالوور یا کاربر دارد خیلی بهتر از بقیه است ولی ممکن است کانال یا پیج با فالوور کمتر سطح مطالب با کیفیت تری داشته باشد. به این فکر میکنیم که چون افراد بیشتری وارد پیج شده اند حتما اونها تحقیق کرده اند و میدانند ان پیج بهتر است .
-کمال گرایی :
گاها بعضی معامله گران در این تفکر هستند که به تمام اطلاعات و داده های بازار اشراف پیدا کنند وهمه را پردازش کنند و در همان زمان دقیقا ذهنش به هم میریزد و مرتکب اشتباه بزرگی میشود :
1. ترس از دست دادن : بعضی از افراد برای فیلتر کردن داده و اخبار دچار مشکل میشوند و میترسند خبر بزرگ و مهم را از دست بدهند به همین دلیل مدام از شاخه ای به شاخه دیگر میپرند تا داده ها و اخبار بهتر و بزرگ تری پیدا کنند و هواسشان پرت میشود .
2. عدم تمرکز: بعضی معامله گران به جای تمرکز روی یک مورد میخواهند روی چندین مورد تمرکز کنند برای درک بهتر در معامله گران کریپتو دوست دارند روی چندین رمز ارز معامله کنند که هیچ سودی را از دست ندهند که این درست نیست چرا که هر رمز ارزی ممکن است رفتار مخصوص به خود را داشته باشد و شما برای هررمز ارزی نیاز به استراتژی مخصوصی باشید که این تمرکز شما را مختل میکند و یا اینکه در چند بازار میخواهند معامله انجام دهند .
باید دانست برای معامله گری تمرکز و دقت و صبر زیادی نیاز است و ما همیشه نمیتوانیم تمامی داده ها و اخبار را پردازش کنیم بهترین راه مقابله شناخت خود است (خوداگاهی) باید بدانیم نقاط قوت ما چیست و روی همان تمرکز کنیم و ادامه دهیم و این هم نیاز به اموزش صحیح است.
* 4 مورد از احساساتی که اکثر معامله گران در بازار های مالی که حتما با ان رو به رو می شوند : (آفت های یک معامله گر)
1. اضطراب
- اضطراب تمام قسمت های مغز را پر کرده و به هیچ فکری اجازه ورود نمیدهد دوتا از نشانه های ان که در هر شخصی میتواند متفاوت باشد تکان دادن مدام یکی از پاها و یا عدم حضور ذهن .
- اضطراب درد زیاد دارد و به تحلیل و پرسش پاسخ نمیدهد . در حین معامله، معامله گر میخواهد تحلیل کند و از خود بپرسد که باید چه کاری انجام دهد ولی ذهن او پاسخ نمیدهد. همانند یک ظرف پر از اب که دیگر نمیتواند ابی داخل ان ریخت، هم میترسیم هم نمیتوانیم به چیزی جز ترس فکر کنیم و در ادامه ذهن مدام به احتمال از دست دادن و احتمال ضرر معطوف میشود.
در واقع اضطراب بر فعالیت های ذهن حاکم شده وهر فعالیت ذهنی دیگر را حذف میکند، تنها وحشت در ذهن باقی میماند و با قلدری تمام فعالیت های ذهن را از کار می اندازد .
- در مواقعی که معامله گر مضطرب هست افکار منفی به سراغ او می ایند به عنوان مثال معامله ای در ضرر هست و به جای اینکه ذهن به دنبال یافتن مشکل اصلی باشد به سوال های منفی می پردازد همانند ایا من لایق زندگی بهتر هستم ؟ نکنه تمام پولم رو از دست بدهم؟ نکند همیشه ضرر ده هستم ؟ نکند استراتژی من صحیح نیست ؟ پس میتواند منجر به این شود که دلواپسی راحتتر از خوداگاهی به نظر برسد .
یکی از راه حل هایی که میتواند از اضطراب بکاهد این است که این سوال را از خودمان بپرسیم :
اگر ذهنم درگیر این اضطراب خاص نبود چه موضوع دیگری وجود داشت که میتوانستم به ان فکر کنم ؟
2. ترس
(( ترس برای بقا لازم است ولی اگر کنترل شود ))
ترس در معامله گری باعث میشود معامله گران :
- برای خود حد ضرر نگذارند و در بعضی مواقع حد ضرر را جابجا کنند .
- قوانین مدیریت سرمایه خود را رعایت نکنند.
- از معاملاتشان زودتر خارج شوند به معنی عامیانه معامله را دستی ببندند و به مرور زمان این عادت اشتباه در انها ماندگار میشود .
- به دنبال گله بروند یک مثال اینکه به دنبال کانال های سیگنال دهی باشند.
- با حرکات بازار شوکه شوند .
- از انجام معامله هراس داشته باشند .
- بر بازار متمرکز نباشند .
- استراتژی خود را ساده سازی بیش از حد کنند .
- معاملات باز خود را مدیریت نکنند .
3. طمع
((طمع برای رشد و پیشرفت لازم است ولی باید کنترل شود))
طمع در معامله گری باعث میشود معامله گران :
- اهداف غیرواقع بینانه برای خود لحاظ کنند .
- به آن به عنوان سرگرمی نگاه کنند .
- ارزوی ثروتمند شدن در یک شب داشته باشند .
- خود را اجبار کنن که کل روند صعودی یا نزولی را بتوانند سود بگیرند .
- در زمان خبر احساسی معامله کنند .
- حجم معاملات خود را در زمان معامله افزایش دهند .
- بخواهند در همه بازار ها معاملات انجام دهند
- به سبک های معاملاتی غلط اعتماد کنند .
- در زمان حجم معاملاتی پایین بازار هم معامله کنند .
- به خود ازادی عمل دهند یعنی هرموقع هرجایی هر طوری دوست دارند معامله کنند .
4. خشم و غرور
((خشم در زمانی فروکش میکند ولی غرور ممکن است مدت ها با انسان همراه باشد که باید کنترل شود))
خشم و غرور در معامله گری باعث میشود معامله گران :
- توهم داشتن علم بسیار زیاد در معامله گری داشته باشند .
- معاملات قبلی خود را تحلیل نکنند و درس نگیرند
- خلاف روند معامله کنند
- از مربی مجرب بهره نگیرند
- توجیه اشتباهات و تکرار ان
- از ژورنال معاملاتی استفاده نکنند
- بدون داشتن استراتژی معاملاتی، معامله انجام دهند
- استراتژی خود را دنبال نکنند
- بین قیمت های مختلف ارتباط غلط برقرار کنند
نتیجه گیری :
برای رهایی از این موارد و وارد شدن درست به دنیای معامله گری ابتدا باید استاد مجرب پیدا کرد که از وی طبعیت کنیم و مسیر درست را به ما نشان دهد .
معامله گران ابتدا باید خوب اموزش ببینند و تمامی اموزش های خود را تمرین و تست کنند و همچنین قوانین استراتژی خود را همیشه رعایت کنند باید بدانند که استراتژی خوب دارای قوانین مدیریت سرمایه و حدضرر و حد سود و ... است . در نهایت بعد از همه اینها باید به استراتژی و خودشان ایمان داشته باشند که نکته کلیدی مهمی است، داشتن یک محیط ساکت، ارام و بدون شلوغی یکی از نکات معامله گری است .
در همه فعالیت های زندگی نسبت به اطلاعات خود باید شکاک باشیم این بدان معناست که ظرف ذهنی خود را باید خالی نگه داریم و هرروز در حال یادگیری و مطالعه باشیم که این نشانه پیشرفت تدریجی است .
- شاید خیلی از موارد گفته شده تا قبل از انجام معامله گری کمی گنگ و نامفهوم باشد ولی در زمانی که معامله گری را شروع کنید با تک تک این موارد رو به رو خواهید شد .
برای من از ابتدای شروع معامله گری احساسات ترس، امید، تعصب، ناامیدی، اعتماد به نفس، افتخار و سرخوردگی و خشم بارها و بار ها در مراحل مختلف ایجاد شده است ولی به مرور زمان و افزایش تجربه تک تک این احساسات را توانستم کنترل کنم و زمانی به سود های خوبی رسیدم که توانایی کنترل این احساسات را با تمرین و تکرار بدست اوردم .
(( احساس خوب و امید زیاد زمانی برای شما شکل میگیرد که معامله گران به ظاهر موفق را در شبکه های اجتماعی دنبال میکنید و انها معامله گری را خیلی ساده، آسان و ثروت ساز برای شما تصویر سازی میکنند آن هم به دلیل اینکه پکیج های اموزشی و کانال های سیگنال خود را به راحتی به شما بفروشند در این زمان تفکرات غلط برای شما از معامله گری شکل میگیرد، تصور میکنید که 90 درصد مواقع باید سود بگیرید و وارد معامله شوید آن هم به صورت روزانه ، کم کم شروع به اموزش دیدن میکنید و تمرین میکنید و گذشته بازار را بررسی میکنید و فکر میکنید کار خیلی راحتی در پیش دارید و اینده بازار به راحتی برایتان قابل پیش بینی است و به همین دلیل سرمایه زیادی را وارد میکنید تا با ان معامله کنید . حال ممکن است در روزهای ابتدایی به علت خوش شانسی سود های خوبی بگیرید که این باعث میشود حجم های بیشتری را وارد معاملات خود کنید حتی بیشتر از ظرفیت روانی خودتان. سرخوش میشوید و ممکن است از استراتژی خودتان خارج شوید، بعد از اولین ضرر خشمگین میشوید و تصمیم میگیرید ضرر اول را جبران کنید و اینگونه ضرر های بیشتری را متحمل میشوید و به مرور معاملات متعددی رو ضرر میکنید و کم کم حساب شما از بین میروند و احساس سرخوردگی به شما دست میدهد. ))
- تا آنجایی که ضرر اول صورت میگیرد مشکل خاصی نیس و روند طبیعی کارهست ، زمانی اتفاقات بدی می افتد که با حجم بالایی ترید میکنید و خارج از مدیریت سرمایه و قوانین خود ورود میکنید و پیش خودتان میگویید : ایندفه فرق میکند.
این مراحل به ترتیب شامل احساسات امید، افتخار،غرور،تعصب، خشم، ناامیدی، سرخوردگی و در نهایت افسردگیست .
باید بدانید که معامله گری یک تخصص است و برای یادگیری و شروع به کار دقیقا مثل فعالیت های دیگر باید خوب اموزش دید و تمرین و تجربه کرد همچنین استفاده از استادان معامله گری مجرب و خوب یکی از موارد شروع درست معامله گری است که در ادامه روند رشد معامله گری شما تاثیر زیادی دارد .
بازار های مالی مخصوصا معامله گری یکی از شغل های پر استرس ولی شیرین است اما این بدان معانیست که هرشخصی به راحتی میتواند معامله گر شود .
- ابتدا یک استاد خوب پیدا کنید و کامل اموزش ببینید و سعی کنید تمرین و تمرین و تمرین کنید تا برروی اموزش های خود مسلط شوید و حال بعد از تمرینات متعدد باید تجربه کنید و مراحل مختلف را ببینید، تمرین بر روی حساب دمو و کار در حساب ریل به دلیل نداشتن ترس و خاطرجمعی در حساب دمو بسیار متفاوت است برای همین بعد از تمرین در حساب دمو باید بازار را در حساب ریل و واقعی تجربه کنید تا با مراحل مختلف احساسات و شیوه های بازار اشنا شوید.
- به هیچ عنوان سعی نکنید بدون دانش و اگاهی لازم دست به معامله بزنید ..
موفق باشید.