ویرگول
ورودثبت نام
ahmad khajehasani
ahmad khajehasani
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

چرنوبیل تنگدستی (خودکشی) در پایتخت انرژی ایران

چرنوبیل تنگدستی (خودکشی) در پایتخت انرژی ایران
چرنوبیل تنگدستی (خودکشی) در پایتخت انرژی ایران


احمدخواجه حسنی

با کمال تأسف و اندوه خبر هفتمین مورد از خودکشی در استان بوشهر پایتخت انرژی و شاهرگ اقتصادی کشور مخابره گردید. این حادثه اسفناک را به ساحت مقدس مسؤلین و متولیان هماره غمخوار کشور خدا قوّت عرض می کنم. از اینکه منویّات مقام عظمای ولایت را با دقتِ نظر سرلوحه امور قرار داده و در جهت ارتقاء مؤلفه های رفاه اجتماعی...


احمـــــــــــــد خواجه حسنی:

«ما مردم را باید عائله‌ خودمان بدانیم. ما مسئولین کشوریم دیگر...»
مقام معظم رهبری دامت افاضاته

با کمال تأسف و اندوه خبر هفتمین مورد از خودکشی در استان بوشهر پایتخت انرژی و شاهرگ اقتصادی کشور مخابره گردید.
این حادثه اسفناک را به ساحت مقدس مسؤلین و متولیان هماره غمخوار کشور خدا قوّت عرض می کنم.

از اینکه منویّات مقام عظمای ولایت را با دقتِ نظر سرلوحه امور قرار داده و در جهت ارتقاء مؤلفه های رفاه اجتماعی، شهروندان را عائله خود می دانید سر فرود حس مسؤلیت پذیری شما هستم.
...  دست مریزاد.

خودکشی ناهنجاری و پدیده شوم اجتماعی است که از منظر جامعه شناس شهیر امیل دور کیم اینگونه می نماید:
فروپاشی‌ اجتماعی و بر‌باد رفتن رؤیاها از زمینه‌ های خودکشی است، در همین رابطه دومینیک اسکیرول روانپزشک فرانسوی معتقد است انسان به زندگی خود خاتمه نمی دهد مگر در دیوانگی.

با خوانش نظریه های کسر قابل توجهی از جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی کاربردی پرسشی بدین مضمون مطرح می گردد که به واقع چه دلیل یا دلایلی باعث شده است که یک فرد به مرز دیوانگی رسیده و در این روزگار بد سگال روز شمار مرگ جنابش را متوقف نماید؟

در شهریور ماه سال جاری معاون امور توسعه و پیشگیری بهزیستی استان بوشهر ارجمند گرامی سرکار خانم مهرناز اسکندری چنین ابراز داشتند که عنصر مشترک در میان کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند درک نشدن و نیاز به شنیده شدن است.(ایرنا)-شهریور ۹۹
 با احترام به دیدگاه جنابشان مایلم به صراحت معروض دارم که با عنایت به گزارشات موجود پیرامون اتفاقات غمبار یکماهه اخیر و کنکاش آنالیزهای رفتاری متوفیان در چهارچوب شاخص های اجتماعی، فصل مشترک فقدان عزیزان از دست رفته تنگدستی، وضعیت اسفبار معیشتی و مصائب اقتصادی است.

نیک آگاهید که؛ از هزاره های قبل از میلاد تا به امروز معیشت و رفاه اجتماعی از شاخص های کیفی زندگی آدمیان بوده و به اغلب احتمال زین پس نیز این دو شاخص از اولویت های تأمینی اشرف مخلوقات خواهد بود.
مزید استحضار اینکه با رخداد تورم افسار گسیخته و پیامد اندوهناک ضایعه کوچک تر شدن سفره مردم،فقر و فلاکت در شرایط فعلی بر هیچکس پوشیده نیست.
یقین بدانید این هفت نفر شهروند رخت از دنیا فرو بسته که بیان میانگین سنی آنها عمق فاجعه را به مراتب بیشتر نمایان می سازد، تعلق خاطری به این زندگی فلاکت بار نداشتند.

هر شهروند متفکری با اطلاع از حادث گردیدن این اتفاقات هولناک سه وجهی (اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی) با تعمق به مداقه  خواهد افتاد که در جنوب استان بوشهر در همجواری با منابع عظیم هیدروکروبری چه خبر است؟

تلخ است،  شوربختانه امّا واقعیت دارد؛ در مجاورت پالایشگاه های متعدد و پر شمار جنوب استان زر خیز بوشهر  فقر ریشه کن نشده که دست بر قضا ریشه دوانده و در حال رخنه کردن به تار و پود دل و جان کودکان و نوجوانان است.

شاید زمان آن فرا رسیده که در پاگرد شعارهای پر طمطراق ایدئولوژیک مکثی نموده و مسؤلیت های اجتماعی شرکت ها در رفع فقر و محرومیت زدایی را از فرنگی ها بیاموزیم.

ماندن و جان کندن در جامعه ای که جوهر عدالت اجتماعی (برابری) خشکیده است بدینسان زندگی کردن نیست، روز شمار مرگ است.
آنها قربانی فقدان برنامه ریزی در سیاست های رفاهی (عدالت اجتماعی)  و برابری در فرصت ها شدند..
قربانی اهمال کاری و بی کفایتی مسؤلینی که همچنان مغروق در تقسیم بندی های جناحی سیر می کنند و حاشیه بر متن از ترجیحات روتین آنهاست.

 ایکاش شما هفت نفر جزء ۵۲ هزار نفری بودید که در کشورهای مختلف تحت پوشش دائم کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار دارند بلکه توفیق استحقاق کمک های بشر دوستانه را پیدا می کردید.

شما قربانی بی تفاوتی اجتماعی شدید.
قربانی کاغذ پاره های تحریمی که قرار بود اثری نداشته باشد.
بدانید و آگاه باشید که این هفت شهروند درمانده قربانیان داروینیسم اجتماعی هستند.

چه تعدادی از این شهروندان بینوا، کودک، نوجوان و جوانِ ایران زمین در اندیشه ی تونل وحشت آینده ای مبهم مأیوس و بی انگیزه در روزمرگی ها غرق شده اند و چشم انتظار مسیحا نفسی هستند که حداقل های سطح انتظارات رفاهی آنها را محقق سازد.

در پایان مستدعی است بر نگارنده منّت گذارده و به این پرسش پاسخ دهید که  آخرین خودکشی فرزند یکی از مسؤلین کی و چه وقت بوده یا این توفیق اجباری تنها شامل دهک های کم برخوردار از حیث مالی است؟

«شرمندگی بنده‌ی حقیر از ملاحظه‌ی این آمار و مطالعه‌ی این حقیقت، از شرمندگی آن جوانی که بیکار میرود خانه و دستش چیزی نیست، کمتر نیست، بلکه بیشتر است؛ این را باید برطرف بکنیم.»
رهبر معظم انقلاب

به ایران، سرنوشت و ته نوشتش بیاندیشیم.

احمـــــــــــد خواجه حسنی

دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی سیاسی

خودکشیبوشهرجامعه شناسیاحمد خواجه حسنیوحدتیه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید