جین ایر یه رمان بسیار جذاب و زیبا است که دوازدهمین رمان از صد رمان برتر جهانه. البته در انتخاب این کتاب و رمان ربه کا که جفتشون جذابن بر سر دوراهی قرار گرفتم که تصمیم گرفتم این کتاب رو به شما معرفی کنم.
خانوم شارلوت برونته ؛ ایشون دختر یه روحانی ایرلندی بوده.پدرش آقای پاتریک برونته یه آموزگار مهربان اما سخت گیر بود.شارلوت دو خواهر دیگه به اسم های امیلی و آن و یه برادر به اسم برنول داشته که در بچگی مادرشون رو از دست میدن و تحت سرپرستی پدرشون بزرگ میشن پدری که قدرت درک خیال پردازی اونهارو نداشته.وقتی که شارلوت هشت ساله میشه مثل همه بچه های هم سن و سالش به مدرسه فرستاده میشه البته اینو بهتون بگم که این مدرسه با بقیه مدرسه هایی که شما میشناسید خیلی فرق میکرده جوری که میزان سخت گیری تو این مدرسه انقدر بالا بوده که بعد از فرستاده شدن به مدرسه شارلوت و خواهراش مریض میشن و مجبور میشن برگردن خونه و تصویری که شارلوت از این مدرسه داشته بعد ها در همین رمان معروف “جین ایر“که قراره امروز براتون خلاصشو بگم منعکس میشه.
نویسنده (خانم برونته) زندگی و کودکی خیلی سختی داشته و مجبور بوده برای اینکه زندگی بهتری داشته باشه کار کنه و معلم سر خونه بشه ، این سختی زندگی خانم برونته خودشو به شکل یه اثر ادبی بروز داده ؛انگار که خانوم برونته زندگی خودش رو در قالب جین ایر برای مردم نوشته.
بــهتر است بدون منطق باشی تا بدون احساس شارلوت برونته
این کتاب شامل دوازده فصل و حدود ۲۰۰ صفحه است که در مورد زندگی دختری به اسم (جین ایر||Jane Eyre) هست. او در کودکی پدر و مادرش رو از دست داده و به خونه آقای رید برادر مادرش در گیت شید هال آورده میشه و این داستان خواندنی از زبان جین یه صورت خاطره روایت میشه
توی فصل اول کتاب میاد خانواده رید رو معرفی میکنه و درباره اوضاع اسفبار خودش در گیت شید هال حرف میزنه. اول داستان با یه دعوا بین جان رید و جین شروع میشه که این باعث زندانی شدن جین در یک اتاق ترسناک میشه.
جین انقدر از این اتاق میترسه که باعث میشه از این ترس مدتی مریض بشه و وقتی دکتر علت مریضیشو میپرسه ، جین درمورد بی مهری و ظلم ستم خانواده رید با اون حرف میزنه دکتر بهش پیشنهاد میده که به مدرسه بره .
جین داستان ما وقتی شب داخل تخت خواب بوده به صورت اتفاقی یک سری اطلاعاتی رو در مورد خانواده اش از خدمه خونه میشنوه که باعث ناراحتیش میشه:
از صحبت های آنها برای نخستین بار دریافتم که مادرم بر خلاف خواسته خانواده و دوستانش با پدرم که یک روحانی فقیر بوده ازدواج کرده و پدربزرگم طبق وصیتش هیچ ارثی برای او باقی نگذاشته بود. پدرم در یک محله فقیر نشین بیماری تیقوس گرفته و مادرم را نیز به این بیماری عفونی مبتلا کرده بود و آنها به فاصله یک ماه بعد از هم از دنیا رفته بودند.
فصل دوم کتاب با اومدن یه کالسکه برای بردن جین به یه مدرسه دور شروع میشه، جین توی مدرسه با یه دختر آشنا میشه به اسم (هلن برنز||Helen Burns) که تاثیر زیادی روی افکار و شخصیت جین داره و اونو با افق های تازه تری روبه رو میکنه.
ادامه ماجرا و آنچه که در رمان جین ایر اتفاق میافته رو میتونید در سایت من از لینک زیر بخونید.