ویرگول
ورودثبت نام
احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

یادداشتی بر آخرین روز قرن



اوایل اسفند، این متن قدیمی که حدود ۴ سال پیش نوشته بودم رو بازخوانی کردم:

https://vrgl.ir/CJ708



خیلی عجیبه که بعد از چهار سال اینقدر با متن‌های خودم غریبه شدم. انگار اون متن رو یک نفر دیگه نوشته انگار یک نفر دیگه هست که همه رو به پیشرفت و ترقی تشویق می‌کنه.

گاهی آدم باید با خودش بشینه و ببینه چه تغییراتی کرده. نوشتن برای من این قابلیت رو داشت که تمام تغییرات توی این چند سال رو ببینم.

یاد یک جمله از دکتر شریعتی افتادم جایی که می‌گفت توی روستا به ستاره‌های آسمون می‌گفتن راه کعبه اما توی مدرسه به ما یاددادن بهش می‌گن کهکشان. بعد از چند سال دیگه به آسمون نگاه نمی‌کردم، به زمین نگاه می‌کردم که روی این زمین میشه چغندر کاشت و ...

در واقع نوشتن برای من همین کار رو کرد. الان میتونم ببینم قبلا چه تفکراتی داشتم و امروز چقدر محافظه‌کار شدم. عمر انسان سریع می‌گذره. خیلی سریع‌تر از اونچه که فکرش رو می‌کنید. اگر ۲۰ تا ۲۵ سالته و داری این متن رو میخونی می‌خوام بدونی که حتی نمی‌فهمی کی شد ۳۰ سالت.

گاهی با خودت می‌گی ای کاش یکم واسته تا ببینیم داریم چیکار می‌کنیم. حتی متوجه شدم ثانیه‌ها هم تندتر میگذره.

گاهی که با خودم فکر می‌کنم میبینم چه عمری رو هدر دادم. و میگم «وااای خدایا! چه عمری رو هدر دادم.»

چه عمری هدر رفت با حماقت‌هام چه عمری هدر رفت با کارهایی که نباید می‌کردم و کردم. چه عمری هدر رفت با کارهایی که باید می‌کردم و نکردم.

این «ای کاش» لعنتی. انگار از وقتی به دنیا میای هست. ای کاش اینجا به دنیا نمیومدم. ای کاش این کار رو نمی‌کردم. ای کاش اونجا نمی‌رفتم. ای کاش، ای کاش، ای کاش.

بعضیا می‌گن نگین «ای کاش» اما من میگم بگین. چون به هرحال میگین. قبول کنید که اشتباه کردید، و درس بگیرید. اما یادتون نره، گذشته هیچوقت فراموش نمیشه. اون یه حفره توی ذهن و قلبتون می‌مونه. باید یاد بگیرین باهاش زندگی کنین. کارهایی که کردین رو نمیشه پاک کرد. کارهایی هم که نکردین رو نمیشه اضافه کرد. هرچی شده، شده. به گذشته اهمیت بدین اما فقط به اندازه‌اش. طبیعیه که به گذشته فکر کنید و به حال خودتون تاسف بخورین که چرا بهتر کار نکردم؟ چرا بهتر نبودم و هرچی.

اما یادتون باشه حتی اگر با علم امروز هم به گذشته برگردیم و کارها رو به شکل متفاوتی انجام بدید و به امروز برسید، باز هم «ای کاش» دارید. پس کنار بیایید باهاش.

گذشت. هرچی بود گذشت و یک سال جدید و یک قرن جدید در پیشه. بعلاوه یک عالمه فرصت و موقعیت تازه. حسرت زندگی و خوشی‌های دیگران رو خوردن طبیعیه، حسرت گذشته رو خوردن طبیعیه، ای کاش داشتن طبیعیه. چیزی که طبیعی نیست، غرق شدن در گذشته است.

امروز که به گذشته‌ام نگاه می‌کنم، آدم بدتری شدم، به معنای واقعی کلمه بدتر. چیزهای جدید یاد گرفتم، عادت‌های جدید و سبک زندگی جدید، اما حس می‌کنم پس رفت کردم. این متن رو می‌نویسم تا چند سال دیگه برگردم بهش و ببینم نظرم در مورد خودم چیه؟ آیا بدتر شدم یا بهتر، آیا پیشرفت کردم یا پسرفت.

امروز دیدی شدیدا تاریک به دنیا دارم، نمیدونم چند سال بعد چی می‌شه، شاید تاریک‌تر شد، شاید روشن‌تر. این چیزیه که هیچکس نمی‌دونه و میریم که بدونیم چی میشه.

برای سال جدید آرزوی خنده بیشتر دارم. برای همه.

یا حق



https://virgool.io/@ahmadsobhani19/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%85%D9%86-qjarnndbxbmn

می‌توانید به تلگرام من هم سر بزنید:

https://t.me/ahmadsobhani

دلنوشتهنوروزسال نوقرن جدیدحال خوبتو با من تقسیم کن
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید