هر تار موي سفيد روي سرم، داستاني دارد.
صبح كه ميشود ، به وقت بافتن موهايم ، انگار كتاب قطوري را ورق ميزنم. تو و داستانهايت هر روز مرور ميشويد.
صفحه يك... صفحه دو... صفحه سه... .
شايد اگر مانده بودي هيچ داستاني از كتاب روي سرم جوانه نميزد... .