خب میرسیم به مدیریت محدوده و دومین حوزه از حوزه های ده گانه ی دانش مدیریت پروژه. از اسمش مشخصه " محدوده(Scope)"؛ یعنی باید همه ی فرآیندها و فعالیت هایی که قراره توی پروژه انجام بشه رو جمع آوری کنیم.
این قسمت از مدیریت پروژه دارای شش فراینده:
اول از همه بحث برنامه ریزیه؛ اینکه اصلا تعریف محدوده توی پروژه ی ما چیه، چطوری باید محدوده ای که در نظر میگیریم رو اعتبار سنجی کنیم و در نهایت بدونیم چطوری کنترلش کنیم. همه ی اینا باید مستند بشه.
بعد از اینکه برنامه ریزی محدوده رو انجام دادیم باید ببینیم چه چیزایی از نظر ذی نفعانمون ضروریه تا بتونیم نیازهاشونو مدیریت کنیم تا بتونیم بر اساس توقعات اونا پروژه رو به درستی جلو ببریم.
تعریف محدوده یعنی بیایم به طور مفصل درباره پروژه یا محصولمون توضیحاتی رو تهیه کنیم.
وقتی همه ی این کارا رو انجام بدیم حالا میتونیم پروژه رو به بخش های کوچیکتر تقسیم کنیم که بهش میگن ساختار شکست کار؛ کی باید چه کاریو انجام بده و تا چه زمانی باید وظیفشو تکمیل کنه...
اعتبار سنجی محدوده یعنی اینکه بسنجیم ببینیم آیا دستاورد/نتیجه ی پروژه همونیه که میخواستیم یا نه اینجا بحث کیفیت نیست؛ بحث اینه که اصلا به اون هدف اولیه رسیدیم که بخوایم تحویل مشتری و ذی نفع بدیم یا نه.
در آخر هم مثل همیشه بحث کنترل و نظارت بر محدوده اس که نتایج واقعی رو با برنامه ریزی اولیه مون مقایسه میکنیم تا یوقت دچار انحراف از برنامه نشده باشیم یا اگه نیاز به تغییر محدوده وجود داره سریعا اقدام کنیم ;)
