در سطح کلان دهه هفتاد را می توان نقطه آغازین تغییر پارادایم های مدیریتی در ایران دانست. در این دهه بود که استانداردهای مدیریتی مطرح و توسط کسب و کارهای بزرگ و عمدتا دولتی مورد استفاده قرار گرفت و در ادامه مسیر با استقبال عمومی مواجه شد و واژه های جدید در حوزه مدیریت مطرح و گسترش یافت. یکی از مهمترین اهداف کلیه استانداردهای مدیریتی و مدل های سرآمدی پس از آن، تمرکز بر توسعه کسب و کار و بهبود مدام منتج از ارزیابی و پایش و تحلیل مداوم است که به عنوان یکی از اصلی ترین دغدغه های اغلب صاحبان کسب و کار از اواخر دهه 70 تا اوایل دهه 90 مطرح می گردید. با تغییرات در شرایط کلان کشور تغییرات جدی در سطح خواسته های صاحبان کسب و کار از بهبود به تاب آوری صورت گرفته و در سال جاری به جرات می توان کفت بزرگترین دغدغه فعالان اقتصادی موضوع تداوم کسب و کار است که جایگزین مفاهیم مترقی قبلی شده است. به تعبیری دیگر نیازهای ذینفعان در مقایسه با هرم مازلو به سطح اول نزول کرده و موضوع مرگ و زندگی جایگزین بهبود و توسعه شده است.
در حال حاضر کلیه کسب و کارها با چالش های سطح کلان مانند تغییرات در قوانین تجاری، تحریم ها، نوسانات شدید قیمت ارز، مشکلات در زیرساخت های پایه ای کشور، تغییرات قوانین رگولاتوری مواجه بوده که با در نظر گرفتن مشکلات سطوح عملیاتی مانند ازدست دادن نیروی کار ماهر، مشکلات زنجیره تامین، کمبود کالا، مشکلات نقدینگی اهمیت نیاز به یک برنامه دقیق و عملیاتی جهت تاب آوری سازمانی یا BCMS (Business Continuity Management System) را بیش از پیش مشخص می نماید. یک برنامه جامع جهت امنیت و تاب آوری با تکیه بر اصل مدیریت براساس واقعیت (Management By Fact) باید بتواند به صورت کامل به سوالات ذیل پاسخ دهد
- چه تهدیدها و خطراتی پیش رو سازمان می باشد. (Risk Definition)
- احنمال وقوع تهدید و شدت آسیب آن توسط یک ساختار منسجم چه میزان است. (Risk Assessment)
- چه برنامه ها و اقدامات عملیاتی در قبال هر تهدید باید انجام داد. (Contingency Plan)
بر همین اساس استاندارد ایزو 22301 – تحت عنوان سیستم مدیریت تاب آوری کسب و کار به عنوان اولین استاندارد بین المللی با هدف کمک به سازمان ها در طراحی و جاری سازی BCMS ارایه شده که می تواند به عنوان یک چارچوب در سازمان مختلف فارغ از نوع صنعت و ابعاد مورد استفاده قرار گیرد.