ویرگول
ورودثبت نام
Akan
Akan
Akan
Akan
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

یه مشت اضطراب ، لطفا پاکش کن !


اگه می‌تونستم یه ویژگی شخصیتی ارثیم رو تغییر بدم ، اون چی بود ؟ (چکاپ ژنتیکی روانشناختی TalentX)

#مای اسمارت ژن

از خدا که پنهون نیست ، از شما چه پنهون ، راستش رو بخواین ، اگه یه روزی قرعه بنامم بیفته و جایزه‌م تغییر یه ویژگی شخصیتی ارثی باشه ، میگفتم : دکتر جون ، این اضطراب لعنتی رو بردار بنداز زباله دانِ تاریخ ، لطفاً !

یعنی نمی‌دونید این اضطراب با من چیکار کرده ! بچه که بودم فکر می‌کردم فقط من این‌ جوری‌ام ، ولی بعداً فهمیدم داداشمم دکمه‌ی اضطرابش فعاله ! و البته خیلی وقته که با این اضطرابِ نسل‌ اندر نسل دوست شده‌ !

براتون مثال میزنم :

مثلاً یه پیام ساده برام میاد با این متن : «باید باهات صحبت کنم»

من تا ته دنیاااااا سناریو می‌چینم ! با خودم میگم ؛ نکنه اخراج شدم !!! نکنه یه چیزی گفتم طرف ناراحت شده !؟؟ نکنه فلانی حالش بد شده ؟؟؟ خلاصه که ذهنم دائم توی حالت فیلم‌ نامه‌ نویسی برای بدترین حالت ممکنه .

حالا تصور کنید اگه این ویژگی نبود چی می‌شد . وای یعنی زندگیم یه چیز دیگه می‌شد . صبح‌ها با انرژی پا می‌شدم ، نه با سردردِ عصبی . می‌تونستم تصمیم بگیرم بدون اینکه سه روز بعدش بشینم با خودم جلسه‌ی بررسی برگزار کنم و بگم : نکنه اشتباه بود ؟ نکنه اون یکی گزینه بهتر بود ؟

آخه اضطراب فقط یه حس نیست ، یه پروژه‌ست ! وقت ، انرژی و حتی بیشتر وقتا خوابمو هم ازم می‌گیره . همه‌ش هم به خاطر یه چیزاییِ که نود درصدش هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افته !!! ولی ذهن من ول‌ کن ماجرا نیست . انگار یه مامور مخفیه که وظیفه‌ش فقط نگرانیه ، تازه بدون مرخصی :/

اگه می‌تونستم این ویژگی رو تغییر بدم، قطعاً خودمو توی آینه بیشتر دوست داشتم : )

یه نسخه‌ی خونسردتر و شادتر از خودم که وقتی اتفاقی می‌افته ، به‌ جای اینکه دکمه‌ی «وحشت !» رو بزنه ، یه چایی واسه خودش میریزه و میگه : «خوبه ! حلش می‌کنیم»

تو اجتماع هم راحت‌تر می‌بودم . به‌ جای اینکه هزار بار حرفی رو توی ذهنم مرور کنم و آخرشم نگم ، راحت حرفمو می‌زدم . مثلاً وقتی کسی می‌پرسید : «نظرت چیه؟» نمی‌گفتم «نمی‌دونم» ! تو ذهنم نظر نمیدادم !!! خیلی راحت با طرف مقابلم تبادل نظر میکردم ...

حتی تو کار و تصمیمات بزرگ زندگی ، جای اینکه تا مرز انصراف پیش برم فقط چون می‌ترسم خراب بشه ، می‌رفتم سراغش . شاید کاری رو شروع می‌کردم یا یه رشته‌ی جدید می‌خوندم ، یا اصلاً می‌رفتم سفر بدون اینکه ۵ روز قبلش استرس چمدون جمع کردن بگیرم !

حالا نمی‌گم اضطراب هیچ‌وقت خوب نیستا ، گاهی بهم هشدار داده ، باعث شده آماده‌تر باشم . ولی خب، وقتی دائم روشن باشه ، دیگه تبدیل می‌شه به صدای پس‌زمینه‌ای که نمی‌ذاره موسیقی زندگی‌ تو درست بشنوی .

پس اگه روزی قرعه‌ی تغییر ویژگی شخصیتی به نامم بخوره ، من بدون لحظه‌ای معطلی می‌گم : لطفاً این اضطراب ژنتیکی رو پاک کنید و یه کوچولو اعتماد به نفس و آرامش به‌ جاش بریزین . با تشکر از آزمایشگاه ژن‌ درمانی آینده !


یه چکاپ کوچیک نتیجه‌ش میشه یه کشف بزرگ !
تو آزمایشگاه TalentX فقط خون نمیدی ! رازهای پنهون شخصیتت رو هم کشف می‌کنی !
شاید ژنتیکت باهات شوخی کرده ، ولی ما جدی می‌گیریمش !
TalentX — جایی که DNA باهات حرف می‌زنه!

#مای اسمارت ژن

اضطراباعتماد نفسمای اسمارت ژن
۱۹
۴
Akan
Akan
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید