✍️ هیچ فکر کردهاید که در ادوار پیشین علیرغم مشکلات فراوان در انتقال اطلاعات، افرادی شاخص ظهور کردهاند که دنیا را به حیرت وا داشته و هنوز هم افکار و آثار آنها محور عمده تحولات جهانی است. فلاسفه یونان تا روم و اروپا، شعرا و نویسندگان پارسی زبان، مخترعین و مکتشفین بزرگ، فیزیکدانان، اهل هندسه و نهایتاً هنرمندان از این جملهاند. اندازه دنیا و طول و عرض آن قطعاً کوچکتر از حال نبوده ولی به تدریج و بعد با سرعت سرسامآور جمعیت جهان افزایش یافته، به طوری که شاید هزاران هنرمند و عالم و فیلسوف وجود دارند و در این یکصد سال اخیر بسیار زیاد و در تمام نقاط منشاء گسترش دانش و تکنولوژی بودهاند. با افزایش جمعیت، سرعت رشد دانش،گسترش تکنولوژی، متناسب با نیاز جوامع مختلف، اتفاقاتی رقم زده شده که انسان را گیج و منگ میکند. انواع راهها و شاهراهها، اتصال برق، سدهای بزرگ و کوچک و حرکت جریان آب به تمام نقاط، وقایع دریاها و اقیانوسها، هواپیماها و فضانوردها، اتوموبیل با زرق و برق و تلفبق علوم و تکنولوژی صدها هزار و یا میلیونها واحد تجاری و بانک و موسسات مالی، سراسر گیتی را پوشانده است و تکنولوژی این امکان را فراهم ساخته تا انبوه محصولات، فرآیندهای تولید و کسب و کارهای بسیار گوناگون به نوعی سامان یابند. ولی آیا اندیشیدهاید که اگر یکی از فاکتورهای اصلی مثل تکنولوژی یا تولید یا کشاورزی و غذا و یا جمعیت و دانش و غیره اوج بگیرد و از مدار خارج شود، چه مصیبتهای بزرگی در انتظار مردمان است. اکنون که با بضاعت موجود مدیریت کلان دنیا در حال چرخش است، هرگاه پیچ رادیو یا تلویزیون را باز کنید، صحبت از هشدار و جنگ و بیماری همراه با فقر و ثروتهای کلان و یا سازههای بدیع را به چشم میبینید. یک آفت کوچک که مهاجرت نام دارد و ناشی از برهم خوردن نظم در یک گوشهای از دنیاست، سران کشورهای عمده را به وحشت میاندازد و جنایتهای بزرگ خلق میگردد. همین اخبار محدود هم که به برکت وسائل ارتباط جمعی به گوش ما میرسد اگر درست تحلیل شود و کسی بخواهد آینده را پیشبینی کند، وحشت وجودش را فرا میگیرد و این درحالیست که خلقیات و اعمال شنیع گروه بزرگی از جوامع در نظر گرفته نشدهاست.
این چند خط شرح مصیبت فقط از آن جهت بود که بدانید مدیریت در چه وضعیتی قرار دارد. همه انتظار دارند که این پازل توسط مدیران کاردان تنظیم و چیده شود بدون آنکه وزن و دشواری آن را بسنجند. چیزی که اکثراً به ذهن مردمان میرسد این تصور است که «تغییر» راهحل است که البته ممکن است باشد ولی با چه شرایطی؟
امیرحسین خیرخواه
صفحه ما رادر اینستاگرام دنبال کنید: