مدتی پیش، بعد از برگزاری جلسه Retrospective، دنبال مطلبی بودم که به تیم برای پیشرفت کمک کند. به مطلبی تحت عنوان Six Things Your Team Wants from You as Their Product Owner برخوردم که به نظرم جذاب و مفید رسید. تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم تا دیگران هم از آن استفاده کنند. در زیر میتوانید متن ترجمه شده را مطالعه کنید.
من با تیمهای زیادی کار میکنم و با تیمهای بیشتری حرف میزنم. اغلب آنها چالشهای یک صاحب محصول (Product Owner) خوب را درک میکنند و قدردان آن هستند. در زیر به شش چیزی اشاره میکنم که تیمها گفتهاند، از شما به عنوان صاحب محصول خود میخواهند.
تیمها اغلب تحت فشار فوقالعاده قرار میگیرند تا به سرعت پیش بروند. مشکلی نیست، و به طور کلی اعضای تیم این فشار را به عنوان مدل جهان امروزی میپذیرند. اما وقتی انتظار دارید که تیم تان به سرعت حرکت کند، باید وقتی که اعضای تیم سوال دارند در دسترس آنها باشید. منصفانه نیست که صاحب یک محصول انتظار داشته باشد که تیم به سرعت کار کند، اما برای تیم وقت نگذارد.
تیم شما از شما میخواهد که به آنها اعتماد کنید. زمانی که اعضای تیم از شما میخواهند که کاری انجام دهند، مطمئن باشید که این کار را برای بهبود محصول انجام میدهند. آنها ناراحت نمیشوند اگر شما در مورد کاری که انجام میدهند سوال بپرسید، اما هر سوالی که میپرسید باید با هدف بهبود محصول باشد.
به عنوان مثال، من به یاد دارم که دختر ۱۶ سالهام از من پرسید که آیا میتواند یک تعطیلات آخر هفته به مهمانی برود یا نه. او به این دلیل این سوال را پرسید که باید دو ساعت بیشتر از زمان همیشگی، بیرون از خانه میماند. از او پرسیدم که مهمانی خانه چه کسی است. تمام دوستانش بچههای خوبی بودند، پس من نمیخواستم «نه» بگویم. اما فقط برای آرامش خاطر خودم، میخواستم بدانم خانه چه کسی میرود.
سوالاتی که صاحب محصول از تیم در مورد کار میپرسد، باید مشابه باشد. برای مثال، فرض کنید که اعضای تیم میخواهند یک کد قدیمی را تمیز (refactor) کنند. شما، به عنوان صاحب محصول، بهتر است سوالاتی اینچنینی بپرسید: اگر آن کد را تمیز نکنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر این کار را برای دو اسپرینت به تعویق بیاندازیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این امکان وجود دارد که پاسخ به این سوالات یک صاحب محصول را متقاعد کند تا به تیم بگوید که آن کد را تمیز نکند. اما بهتر است که مالک محصول به تیم اعتماد داشته باشد و تنها ارزیابی کند که آیا بهتر است تمیز کردن کد را اکنون انجام دهند یا چند هفته دیگر.
بهترین صاحبان محصول، برای محصول خود چشمانداز دارند و میتوانند با این چشمانداز، تیم را در مورد آینده هیجانزده کنند. نیازی نیست که این چشمانداز، یک دیدگاه از یک تکنولوژی کاملا جدید (به سبک استیو جابز) باشد. اما، داشتن یک چشمانداز سه تا شش ماهه از آینده بسیار مفید است. هر چیزی طولانیتر از یک اسپرینت خوب است!
یک چشمانداز میتواند (و باید) در طول زمان تغییر کند. اینطور که پیداست جف بزوس (Jeff Bezos)، مدیرعامل آمازون، انسان با بصیرتی است. اما حتی او هم نمیتوانست پیشبینی کند که آمازون تبدیل به چیزی که اکنون هست، بشود. اگر او این آیندهنگری را داشت، قطعا شعار اولیه آمازون را "بزرگترین کتابفروشی زمین" نمیگذاشت!
صاحبان محصولات درک خوبی از این مساله دارند که کاربران و مشتریان یک محصول در موفقیت یک پروژه شریک هستند. آنها همچنین سهامداران کسبوکار در یک سازمان خوب را خوب میشناسند. با این حال، بسیاری از مالکان محصولات اهمیت در نظر گرفتن اعضای تیم به عنوان شرکای پروژه را درک نمیکنند.
اعضای تیم توسعه شما علاقه زیادی به موفقیت محصول دارند. این به این معنی است که هر زمان که پای شرکای کسب و کار و مشتریان به میان میآید، آنها نیز باید در نظر گرفته شوند. غفلتی که عموم مالکان محصول مرتکب میشوند زمانی است که نظر اعضای تیم توسعه را در مورد اولویتها نمیپرسند. همانطور که اولویتهایی که سهامداران مطرح میکنند، خود به خود اولویت اصلی شما نمیشوند، پرسیدن اولویتها از اعضای تیم نیز به این معنا نیست که حتما باید به توصیههای آنها عمل کرد. بنابراین نیازی نیست دقیقا همان چیزی را اولویتبندی کنید که اعضای تیم از شما درخواست میکنند، اما باید درخواست آنها را در کنار درخواستهای شریکان و مشتریان در نظر بگیرید.
هیچکس از این که بهترین عملکردش در خروجی کار قابل نمایش نیست، لذت نمیبرد. نمیتوانم تصور کنم که کنار ون گوگ ایستادهام و میگویم: "سریعتر نقاشی کن! این نقاشی به اندازه کافی خوب است!"
زمانهایی وجود خواهد داشت که محصولات با خطاها و نواقص منتشر میشوند. زمانهایی وجود خواهد داشت که یک تیم نیاز دارد تا عجله کند و یک نسخه "به اندازه کافی خوب" آماده کند... و باور کنید، تیم توسعه شما این را درک میکند. اما شما باید بین این زمانها و زمانهایی که اعضای تیم میتوانند کار با کیفیت انجام دهند، تعادل ایجاد کنید.
مهارتهای فنی به سرعت منقضی میشوند. تکنولوژیهای جدید توسعه داده میشوند، تکنولوژیهای قدیمی بهبود پیدا میکنند، ارتقا مییابند و یا به روشهای جدید قابلاستفاده میشوند. اعضای تیم شما، همه اینها را میدانند. به همین دلیل است که میخواهند مهارتهای موجود خود را بهبود ببخشند و چیزهای جدید یاد بگیرند. بسیاری از اعضای تیم از این چالش و هیجان ناشی از یادگیری لذت میبرند. مطمئنا، یادگیری مهارتهای جدید به آنها کمک میکند تا در بازار کار شناختهشدهتر شوند و شاید از مهارتهای تازه خود برای رفتن به جای دیگری استفاده کنند.
اما این ریسکی است که ارزش پذیرفتن را دارد. آیا شما دوست ندارید تیمی داشته باشید که از یادگیری لذت میبرد و قادر است از چیزهایی که یاد گرفته برای ساختن بهترین محصول ممکن استفاده کند؟ این یک موقعیت برد - برد است: اعضای تیم کارِ سختِ یادگیری را انجام میدهند و شما از چیزهایی که یاد گرفتهاند سود میبرید.
یک صاحب محصول عالی بودن، سخت است. شما همواره باید نگاهتان به مشتریان، کاربران، رقبا، گرایشها در صنعت و چیزهای بیشتری باشد. اما در عین حال باید برای تیمتان زمان صرف کنید، با آنها کار کنید و به سوالات آنها پاسخ دهید. اگر شما شش کاری که در اینجا گفتیم را انجام دهید، زمانی که با تیم سپری میکنید به آنها کمک میکند تا تبدیل به بهترین تیم ممکن برای شما شوند.
فکر میکنید از لیست من چه چیزی جا افتاده است؟ اگر شما یک عضو تیم هستید، از صاحب محصول تان چه چیز بیشتر میخواهید؟ اگر صاحب یک محصول هستید، چه چیزی را فراموش کردهام که تیم از شما میخواهد؟ لطفا افکار خود را در قسمت نظرات زیر به اشتراک بگذارید.