مدیران نقش های حیاتی را در محیط های مختلف کسب و کار ایفا می کنند. مدیران ممکن است مسئول ایجاد و اجرای استراتژیها، نظارت مستقیم بر کارگران شیفت یا اطمینان از تکمیل به موقع پروژهها و در چارچوب پارامترهای بودجه باشند.
اکثر ساختارهای شرکتی دارای انواع مختلفی از مدیران هستند که هر یک هدف مشخصی را انجام می دهند. برای مدیران آینده نگر، درک این زیرمجموعه های مختلف حرفه اولین قدم مهم است. دانستن بیشتر در مورد انواع مختلف مدیران می تواند به شما کمک کند تعیین کنید کدام مسیر شغلی برای شما مناسب است. همچنین می تواند به شما در انتخاب یک مسیر آموزشی، مانند کارشناسی ارشد هنر در مدیریت و رهبری ، کمک کند تا مهارت های لازم را برای یک موقعیت مدیریتی به دست آورید.
چهار نوع متداول مدیران عبارتند از مدیران سطح بالا، مدیران میانی، مدیران خط اول و رهبران تیم. این نقشها نه تنها از نظر مسئولیتهای روزمره، بلکه در کارکرد گستردهترشان در سازمان و انواع کارکنانی که مدیریت میکنند نیز متفاوت است.
مدیران سطح بالا کسانی هستند که بالاترین سطح مدیریت اجرایی را نمایندگی می کنند. مدیران سطح بالا اغلب در عناوین شغلی خود کلمه "رئیس" مانند مدیر ارشد اجرایی، مدیر ارشد مالی و غیره را دارند.
این مدیران به حفظ رشد شرکت و اجرای برنامه ها در دراز مدت کمک می کنند. آنها تصمیمات تجاری عمده ای را اتخاذ می کنند - مانند راه اندازی یک محصول جدید یا تغییر ساختار بخش ها - با این هدف که شرکت را ببینند، نه فقط در لحظه بلکه در آینده. وظایف اضافی مدیران سطح بالا ممکن است شامل تسهیل مشارکت استراتژیک با سایر شرکت ها یا تصمیم گیری برای عمومی کردن یک شرکت باشد.
مدیران میانی معمولاً به مدیران سطح بالا گزارش می دهند، با این حال آنها هنوز استقلال زیادی برای تصمیم گیری در منطقه یا بخش خود در شرکت دارند. این مدیران اغلب دارای عناوین شغلی هستند که شامل کلمه "مدیر" می شود. آنها همچنین ممکن است رئیس بخش باشند.
مدیران میانی تمایل دارند به عنوان نقاط تماس بین مدیران خط اول و مدیریت سطح بالا عمل کنند و اطمینان حاصل کنند که دو گروه ارتباط دو طرفه سازنده را حفظ می کنند. مدیران میانی ممکن است به توسعه یا اجرای طرحهایی برای کمک به مدیران سطح بالا برای رفع موانع یا دستیابی به اهداف تجاری خاص کمک کنند. وظایف اصلی اضافی می تواند شامل راهنمایی مدیران سطوح پایین تر و کمک به آنها برای آماده شدن برای پیشرفت شغلی باشد.
این نقش نشان دهنده یک موقعیت سطح ورودی برای حرفه ای های مدیریت است. مدیران خط اول مستقیماً با کارمندان غیر مدیریتی و اعضای تیم پروژه کار می کنند. نقش اصلی آنها نظارت بر بهره وری کارکنان و مسئول نگه داشتن کارکنان برای دستیابی به اهداف شرکت است.
به طور کلی، مدیران خط اول فقط کارهای داخلی را انجام می دهند. به عبارت دیگر، آنها مسئول تصمیمات تجاری در مقیاس بزرگتر نیستند، مانند اینکه آیا شرکت را به عنوان سهامی عام، تغییر نام تجاری، یا شراکت با یک تجارت دیگر. با این حال، مسئولیت های اصلی مدیر خط اول می تواند شامل انتقال نگرانی ها به مدیران میانی، عمل به عنوان رابط برای رسیدگی به نیازهای کارکنان باشد.
رهبران تیم مدیرانی هستند که در یک کار، محصول یا پروژه خاص تخصص دارند. نقش آنها نظارت بر تمام تدارکات وظیفه خود است، که ممکن است شامل تکمیل یک پروژه به موقع، استخدام کارمندان جدید و تعیین وظایف خاص به اعضای مختلف تیم باشد.
علاوه بر وجود انواع مختلف مدیران، سبک های مدیریتی متفاوتی نیز وجود دارد. مهم نیست که کدام نوع کار مدیریتی را بر عهده می گیرید، ممکن است با سناریوهایی مواجه شوید که برخی از رویکردهای مدیریتی زیر ممکن است سودمند باشند.
مدیران بصیر می توانند تصویری از آینده را ترسیم کنند. آنها از مهارتهایی مانند متقاعدسازی و کاریزما، و همچنین الگوبرداری برای الهام بخشیدن به اعضای تیم خود برای پیگیری این دیدگاه استفاده میکنند. این می تواند یک سبک رهبری بسیار مؤثر باشد، زمانی که شما یک مرجع واقعی در حوزه کاری خود هستید، یا زمانی که با چالشی مواجه هستید که نیاز به تغییر کامل دیدگاه دارد، مانند راه اندازی یک شرکت یا بخش کاملاً جدید. با این حال، زمانی که کارکنان به درجه بالایی از راهنمایی نیاز دارند، می تواند کمتر موثر باشد.
رهبران مشارکتکننده فعالانه بازخورد میدهند و سعی میکنند کارکنان خود را در فرآیند تصمیمگیری مشارکت دهند. در حالی که این رویکرد می تواند روشی موثر برای ایجاد خرید و مشارکت کارکنان باشد، همچنین ممکن است به طور ناخواسته باعث شود کارمندان اقتدار کلی مدیر را زیر سوال ببرند. رهبری مشارکتی میتواند در موقعیتهایی مفید باشد که در آن مدیر نیاز به پرورش مشارکت کارکنان دارد، یا جایی که رهبران تشخیص میدهند که دیدگاههای متعدد به تضمین بهترین نتیجه کمک میکند.
مدیرانی که از سبک مربیگری استفاده میکنند، بر رشد اعضای تیم خود تمرکز میکنند و به آنها کمک میکنند تا مهارتهای مورد نیاز خود را برای انجام در سطح مطلوب تقویت کنند. این یک رویکرد عالی در فرهنگ شرکت است که برای تیم سازی و توسعه کارکنان جایزه می گیرد، اما به نظارت مستقیم و بازخورد منظم زیادی نیاز دارد. رویکرد کوچینگ ممکن است در شرایطی بهترین باشد که مدیران نه تنها به تکمیل یک پروژه، بلکه به کمک به تک تک کارکنان کمک کنند تا مهارت های خود را ارتقا دهند و در حرفه خود نیز پیشرفت کنند.
در نهایت، رهبران «مسئولیت پذیر» هستند که نظارت و هدایت دائمی را برای کارکنان خود فراهم می کنند. این موضع مقتدرانه می تواند در موقعیت هایی که نیاز به تصمیم گیری سریع دارند، از جمله در زمان بحران مفید باشد. با این حال، این سبک مدیریت به مرور زمان بر روحیه کارکنان تأثیر منفی می گذارد. مدیریت مقتدر اغلب در مواقع اضطراری یا زمانی که یک تصمیم سریع و واضح ضروری است، مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال، معمولاً به عنوان یک رویکرد طولانی مدت توصیه نمی شود.
برای موفقیت در هر نوع نقش مدیریتی، مهارت های خاصی ضروری است. برخی از شایستگی های اصلی برای حرفه مدیریت عبارتند از:
کسب مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت و رهبری می تواند به افراد کمک کند تا این شایستگی های اساسی را تقویت کنند و در نهایت باعث موفقیت آنها در زمینه مدیریت شود.
موفقیت هر کسب و کاری به رهبری قوی و موثر بستگی دارد. انواع مختلف مدیران همگی می توانند در این رهبری نقش داشته باشند. اگر شما علاقه مند به رهبری دیگران و کمک به یک سازمان هستید، ممکن است بخواهید مدرک پیشرفته ای در مدیریت و رهبری کسب کنید.
با 100٪ دروس آنلاین و هشت تمرکز برای انتخاب، برنامه کارشناسی ارشد هنرهای آنلاین دانشگاه مریویل در مدیریت و رهبری می تواند به شما کمک کند در جنبه های شخصی و سازمانی مدیریت برتر باشید. از طریق دوره های اصلی مانند اخلاق تجاری، رفتار و توسعه سازمانی، و مدیریت بین فردی، می توانید مهارت های رهبری خود را تقویت کنید و برای موفقیت در هر یک از صنایع مختلف آماده شوید. برنامه درسی را کاوش کنید و کار خود را در مدیریت و رهبری از امروز شروع کنید.
منبع : akobdc.com