برای کسی که عاشق طبیعت و کوهستان و هوای سالم و ورزش و هیجانه، قطعا زمستون، فصل سرما نیست، زمستون فصل اسکیه و معمولا برای رسیدنش لحظهشماری میکنه. من اسکی و اسنوبرد رو از سال ۸۰ شروع کردم و امسال نوزدهمین سالی بود که برای باریدن برف لحظهشماری کردم. اسکی برای من بهترین آرامبخش و بهترین راهحل برای بریدن از مشکلات زندگی و درگیریهای فکری روزمرهس.
از لحظهای که صبح زود از خواب بیدار میشم و آماده میشم برای اسکی، تا لحظهای که از خستگی و گرمای دوش آبگرم بعد از اسکی خوابم میبره، به هیچ چیزی غیر از زیبایی، طبیعت بکر، هوای سالم و خوب، ورزش، هیجان، جاده، موزیک خوب و لذت از زندگی نمیتونم فکر کنم! اسکی برای من تنها وسیلهایه که این امکان رو بهم میده تا برای حدود یک روز کامل، از این دنیا و هر چیزی که بهش مربوطه، جدا و رها بشم و آزادانه احساس پرواز کنم.
به همین دلیل، تو همهی این سالها، سعی کردم دوستهای زیادی رو با این ورزش آشنا کنم و تلاش کردم ترغیبشون کنم که حداقل برای یک بار هم که شده، این موهبت رو امتحان کنن.
معمولا این موقع از سال که میشه، خیلی از دوستان سوالهایی از قبیل «از کجا اسنوبرد/اسکی رو شروع کنم؟ چطوری یاد بگیرم؟ چقدر هزینه داره؟» و بقیهی سوالهای معمول در مورد اسکی و اسنوبرد میپرسن و منم سعی میکنم در حد توان و دانش و تجربهام، راهنماییشون کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که سوالهای مهم و نکات کلی و جوابهای پرتکرار دربارهی نحوهی یادگیری و شروع ورزش اسنوبرد/اسکی رو در قالب این مطلب بنویسم و امیدوارم که این مطلب بتونه وسیلهای بشه که آدمهای بیشتری از این لذت بیبدیل بهره و حظ ببرن.
خب بریم سراغ سوالها و جوابهایی که بر اساس اطلاعات و تجربهی شخصی محدود خودم سعی کردم پاسخشون رو بدم و لازمه بگم که قطعا امکان داره که پاسخهای جامع و کاملی نباشن.
از کجا باید اسنوبورد/اسکی رو شروع کنم؟
به نظر من این سوال میتونه سرآغاز شکلگیری یک تحول در سبک زندگی هر آدمی باشه! و جالب اینه که اصلا جواب سختی نداره! اما مهمتر از جواب این سوال، کاریه که شما بعد از شنیدنش انجام میدید. معمولا یا فراموش میکنید که همچین سوالی پرسیدید یا به فکر فرو میرید و تو ذهنتون دنبال اولین روز خالی و اولین فرصت ممکن برای امتحان کردنش میگردید. بهتون پیشنهاد میکنم که، برخلاف عموم افرادی که این سوال رو مطرح میکنن، شما رویکرد دوم رو انتخاب کنید و ادامهی این متن رو بخونید.
خب، اما واقعا از کجا شروع کنیم؟ از اینجا که یه روز رو، با دوستی که تجربهی اسکی یا اسنوبرد داره یا حتی به تنهایی، هماهنگ و مشخص کنید و شب قبلش یه شام سبک بخورید و زود بخوابید و صبح اون روز، ساعت ۶ از خواب بیدار بشید و یه صبحونهی مقوی ولی کمحجم بخورید، یه لباس گرم، سبک و نه چندان ضخیم (ترجیحا لباسهای لایه ۱ و ۲ کوهنوردی) بپوشید و به سمت پیست اسکی حرکت کنید. اگه تهران زندگی میکنید، پیشنهادم بهتون پیست اسکی توچال هست که هم خیلی نزدیکه و هم به نظر من، بهترین پیست اسکی برای آموزش و یادگیری هست.
معمولا تمام پیستهای اسکی، در قسمتی که بلیت ورودی میفروشن، مدرسهی اسکی یا محلی برای اجارهی لوازم اسکی دارن. لازم نیست از چیزی بترسید و دو دل باشید، فقط مدرسه اسکی یا محل اجارهی لوازم اسکی رو پیدا کنید، وارد بشید و به مسئول اونجا بگید که مربی و لوازم میخواهید برای اون روز و بعدش دیگه همه چی به عهدهی مربی شما خواهد بود و لازم نیست کار دیگهای بکنید. واقعا سخت نیست، با طی کردن این مراحل، میتونید اون روز رو تبدیل به یکی از خاطرهانگیزترین روزهای زندگی خودتون کنید.
برای شروع باید مربی بگیرم؟
راستش من خودم هیچ وقت مربی نگرفتم و با نگاه کردن به آموزشهای ویدئویی و افرادی که خوب اسکی میکردن و بعدها اسکی کردن پشت سر این آدمهای حرفهای و تمرین زیاد، به مرور، اسکی رو یاد گرفتم. اما در پاسخ به این سوال حتما و حتما خواهم گفت که بله، برای شروع حتما مربی بگیرید. چیزی که مربی به شما تو ۴ یا ۵ جلسه یاد میده و مهارتی که شما تو این مدت کسب میکنید، اگه بخواهید خودتون یاد بگیرید، بسته به استعدادتون، یک یا دو سال طول خواهد کشید و به شخصه معتقدم که یادگیری اصولی هر چیزی بهتر از یادگیری تجربی خواهد بود.
اسکی ورزش خطرناکیه؟ سرد نیست تو اون همه برف تو نوک کوه؟
این دو سوال خیلی سوالهای شایعی هست و عموما افرادی این دو سوال رو میپرسن که دنبال دلیل برای اسکی نکردن میگردن!
در جواب سوال اول باید بگم که اسکی کردن، به نظر من، تا وقتی که به سطح خیلی حرفهای نرسیدی و فکر نکردی که خیلی خفنی، هیچ ترس و خطر عمدهای نداره و در حد معمول ورزشهای دیگه ممکنه خطر و حادثه به همراه داشته باشه. بهطور مثال زمین خوردن روی سنگ و خاک و سطوح سخت و ناهموار در ورزش دوچرخهسواری، به مراتب خطرناکتر و پرآسیبتر از زمین خوردن در اسکی هست.
در جواب سوال دوم باید بگم که، زمستون و کوهستان در زمستون سرده، اما نه برای کسی که تو شرایط مناسب جوی رفته اسکی و لباس مناسب پوشیده و داره ورزش میکنه و بدنش کامل گرم شده. صادقانه بگم، در طول سالهایی که اسکی کردم، شاید به اندازهی انگشتهای یک دستم پیش نیومده که سردم بشه و از سرما بلرزم! اون هم مواقعی بوده که یا آفتاب نبوده و باد زیادی هم میوزیده و روی سیژ بودم نه در حال اسکی کردن یا مریض بودم و سرما خورده پا شدم رفتم اسکی!
پس با توجه به تجربیات خودم میتونم بگم که نه، سرد نیست و بهونهی سرما به هیچ وجه پذیرفته نیست!
برای شروع چه لوازمی لازمه؟ باید حتما همه رو بخرم؟
این دو سوال یکی از اصلیترین سوالهاییه که معمولا پرسیده میشه و عموما هم تصور اشتباهی ازش وجود داره. اصلیترین وسایل لازم و ضروری، که بدون اونها نمیشه اسکی کرد یا توصیه نمیشه بدون اونها اسکی کنید، اینها هستن:
تمامی لوازمی که بالا نوشتم، قابل اجاره کردن هستن و پیشنهاد میکنم که برای یکی دو دفعهی اول که میخواهید اسکی رو امتحان کنید، هیچ لوازمی نخرید و بعد از گذروندن جلسات اول، در صورتی که مطمئن شدید میخواهید این ورزش رو ادامه بدید، اقدام به خرید وسایل، که معمولا هم ارزون نیستن، بکنید.
نکتهی مهم در مورد اجارهی لوازم تو شرایط کنونی، بحث بهداشت و تمیزی لوازم اجارهای هست که برای لوازم اصلی مثل چوب و بوت اسکی زیاد مهم نیست، اما در مورد لباس باید بگم که راستش خودم هم حساس هستم و به راحتی نمیتونم از لباسهای اجارهای استفاده کنم. پیشنهادم برای رفع این مشکل اینه که از دوستان نزدیکتون که سایزشون به شما میخوره، برای یکی دو دفعهی اول، لباسهاشون رو قرض بگیرید و با خیال راحت با اون لباسها اسکی کنید.
توجه کنید که استفاده از لوازمی مثل کلاه ایمنی مخصوص اسکی یا Helmet و لباس لایهی زیرین یا Base Layer به شدت توصیه میشه اما ضروری نیست. به شخصه توصیه میکنم که هرگز، با هر سطحی از توانایی و تجربه، بدون کلاه ایمنی، اسکی نکنید.
اسنوبرد بهتره یا اسکی آلپاین؟ کدوم آسونتره؟
این سوال در کل محل مناقشه و زامبیبازی دوستداران اسکیه! و از اونجایی که من زامبی نیستم تو هیچ زمینهای(واقعی D:) بنابراین چیزهایی که میگم در این بخش، صرفا نظر و تجربه و نتیجهی بررسیهای من هست و هر کسی بر اساس تجربهاش میتونه پاسخ متفاوتی بده. نکتهی مهمی که باید در پاسخ این سوال مدنظر قرار داد اینه که من ۱۹ ساله اسنوبرد میکنم و فقط ۳ بار اسکی آلپاین رو امتحان کردم، بنابراین در مورد اسکی آلپاین نمیتونم نظر درستی بدم.
اما واقعا اسنوبرد بهتره یا اسکی آلپاین؟ به نظر من، هر کدوم رو که آدم وقت بذاره و تمرین کنه و درست یاد بگیره و بتونه لذتی که مدنظرش هست رو ازش ببره، همون بهتره و بهترین جواب «فرقی نمیکنه» هست.
اما در پاسخ این سوال که «کدوم یکی یادگیریش و انجام دادنش آسونتره؟» باید بگم که قطعا برای من که سالها اسنوبرد کردم، اسنوبورد آسونتره و میتونم بگم که جواب کاملا نسبی به این سوال میشه داد و در واقع بهتر بگم که نمیشه جواب قاطعی به این سوال داد. بنابراین سعی میکنم، در ادامه، تا حدی مزایا و معایب هر کدوم رو به صورت کلی بگم و نتیجهگیری رو به خودتون بسپرم.
چیزی که واضحه اینه که تکنیکها و فنون اسکی آلپاین خیلی بیشتر از اسنوبرد هستن و یادگیری و تمرین همهی اونها خیلی زمانبر هستن و تسلط به همهشون قطعا نمیتونه کار آسونی باشه. از اون طرف تکنیکهای اسنوبرد خیلی کمتر هستن و تو مدت زمان کمتر و با تمرین کمتری میشه تسلط خوبی بهش پیدا کرد.
میزان تسلط آدم، به منظور کنترل خودش و چوب اسکی در شرایط مختلف در اسکی آلپاین خیلی بیشتر هست. در واقع استفاده از عضلات کمر، دست و هردو پا، به همراه بهره جستن از باتومهای اسکی، امکان کنترل و تسلط بیشتر در شعاع دایره حرکت زیادی رو به آدم میده. اما در اسنوبرد، عمدهی فشار کنترل بر روی کمر هست و آدم مجبوره که تعادل خودش رو با استفاده از عضلات کمر و دوپایی که دایره حرکت خیلی کمی دارن و نسبت به هم قفل و ثابت هستن، حفظ کنه و خودش و اسکی رو کنترل کنه.
با توجه به مواردی که خیلی کلی بهشون اشاره کردم، اگه بخوام جواب این سوال رو به صورت خلاصه و در قالب نظر شخصی خودم بدم، میتونم بگم که به نظر من، یادگیری اسکی آلپاین به نسب اسنوبرد سختتر هست ولی بعد از یادگیری، اسنوبرد فشار بیشتری به آدم وارد میکنه و اسنوبرد کردن از اسکی آلپاین تا حدی سختتره. شاید به همین دلیل هست که از یه سنی به بعد، اسنوبرد سخت میشه و کمتر میشه آدمهای سن بالاتری رو دید که به راحتی اسنوبرد کنن (البته یه دلیل این مساله هم اینه که حدود ۳۰ سال از اختراع اسنوبرد میگذره و قاعدتا آدمهای مسن زیادی وجود ندارن که از سن کم اسنوبرد کرده باشن) و به همین دلیل هم تصمیم دارم از آخر این فصل شروع کنم به اسکی آلپاین یاد گرفتن که بتونم سالهای بیشتری از این لذت بیحد و اندازه بهره ببرم.
چقدر طول میکشه تا اسنوبرد/اسکی یاد بگیرم؟
جواب این سوال برای هر کسی میتونه به نسب انرژی و وقتی که میذاره و میزان استعدادی که داره و تمرینی که میکنه متفاوت باشه. من به شخصه افرادی رو دیدم که تو یک الی دو جلسه تکنیکهای اصلی رو یاد گرفتن و تونستن به سطح قابل قبولی برسن و همچنین افرادی رو دیدم که با سالها اسکی کردن، پیشرفت خاصی نکردن و تکنیکها رو درست انجام نمیدن.
اما بهطور خلاصه باید بگم که بهطور معمول ۴ الی ۵ جلسه آموزش دیدن و تمرین کردن در کنار مربی کافیه و بعد از اون همه چیز به خودتون و میزان وقتی که میذارید و تعداد ساعاتی که تمرین میکنید بستگی داره و لازمه که بدونید شاید هیچ وقت پروسهی یادگیری اسکی تمومی نداشته باشه و پیشرفت تو این ورزش و لذت بردن حداکثری، میتونه هدف مناسبی برای ادامه دادنش باشه.
هزینهی اولیه اجاره یا خرید لوازم ضروری، و هزینهی مربی و استفاده از پیست حدودا چهقدره؟
شاید کلیدیترین و مهمترین سوالی که متاسفانه ممکنه علاقهی آدم به اسکی رو تحت شعاع قرار بده، ذهنیت موجود و پاسخ به همین سوال و موضوع باشه. متاسفانه اسکی هیچوقت ورزش ارزونی نبوده و همیشه خیلی اشرافی و مخصوص طبقهی خاصی از جامعه به نظر اومده. اما به نظر من، میشه با مدیریت هزینهها، خیلی معقولتر و با هزینهی کمتر به این ورزش گرون پرداخت و ازش لذت برد.
متاسفانه با شرایط کنونی اقتصادی مملکت ما و قیمت ارز و بیارزش شدن پول کشور و عدم واردات کالاهای غیرضروری از کانالهای رسمی، هزینههای خرید لوازم و تجهیزات خیلی گرونتر از سالهای قبل شده و تهیه و خرید اونها سختتر. اما به جرات میتونم بگم که هزینهی خرید لوازم اسکی زیاد با ورزشی مثل دوچرخهسواری که خیلی هم اشرافی بهنظر نمیاد، متفاوت نیست و میشه با همون مبلغی که معمولا یه دوچرخهی ورزشی و تجهیزات و ملزوماتش رو تهیه کرد، چوب اسکی و لوازمش رو هم خریداری کرد.
بهطور کلی، برای شروع، اگه بخواهید همه لوازم ضروری رو خریداری کنید، فکر میکنم به مبلغی حدود ۲۰ میلیون تومن نیاز خواهید داشت. واضحه که با این مبلغ، لوازم ضروری و با کیفیت خیلی معمولی میشه خریداری کرد که برای شروع بسیار خوب و مناسب هستن.
اما آیا راهی وجود داره که بشه کمتر هزینه کرد؟
باید بگم که بله، متاسفانه یا خوشبختانه، آدمهای زیادی هستن که اسکی رو شروع میکنن و لوازم کامل هم خریداری میکنن و بعد از چند مرتبه اسکی کردن، متوجه میشن که زیاد هم علاقه ندارن و بدشون نمیاد لوازمشون رو بفروشن. پیجهای اینستاگرامی زیادی هست که لوازم اسکی دست دوم میفروشن و اگه هم یه سری به سایت دیوار بزنید، میبینید که آگهیهای زیادی برای فروش لوزام اسکی وجود داره. به نظر من میشه لوازم خیلی نو و کمکارکردی از این کانالهایی که گفتم تهیه کرد و هزینههای خرید لوازم رو کاهش داد.
باز هم جا داره که تاکید کنم، اول اسکی آلپاین و اسنوبرد رو با لوازم اجارهای یا قرضی امتحان کنید که ببینید کدوم رو بیشتر دوست دارید و آیا اصلا میخواهید ادامهش بدید یا نه، بعد اگه تصمیمتون برای ادامه جدی بود، به فکر خرید لوازم بیفتید.
غیر از هزینهی لوازم، هزینههای مربی و بلیت پیست هست که برای هر روز اسکی کردن باید پرداخت بشن. البته واضحه که تا ابد نیاز به مربی نخواهید داشت و از وقتی که به سطح مطلوب و مورد انتظار خودتون رسیدید، دیگه لازم نیست مربی بگیرید. بلیت پیستها هر سال از طرف بهرهبردارهای هر پیست جداگانه اعلام میشه و میشه گفت که هر ساله رشد چشمگیری هم به نسب نرخ تورم واقعی دارن. امسال و در حین نوشتن این مطلب، بلیت پیست اسکی توچال، روزانه از ۱۱۰ تا ۱۸۰ هزار تومن برای روزهای مختلف و بلیت پیستهای دربندسر و دیزین، روزانه ۲۵۰ هزار تومن و بلیت پیست شب دربندسر ۱۵۰ هزار تومن هست.
هزینهی مربی هم بسته به نوع و درجهی مربی متفاوت هست و از ساعتی ۱۰۰هزار تومن به بالاست. برای شروع از صفر خیلی تفاوتی نمیکنه که شما مربی معمولی یا خیلی حرفهای بگیرید، معمولا برداشتن کلاس با مربی که ارزونتر براتون تموم میشه، میتونه بهترین انتخاب برای شروع از صفر باشه.
در مورد قیمت لوازم اجارهای هم میشه تقریبا با روزی ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومن تمامی لوازم مورد نظر رو اجاره کرد.
تو این مطلب سعی کردم که در حد اطلاعات و تجربهای که دارم، هرآنچه که برای دونستن و تصمیمگیری برای انجام ورزش مثل اسکی لازمه که بدونید رو بنویسم. قطعا این مطلب خلاصهای بیش نیست و ساعتها میشه راجع به این مطلب حرف زد و گفتگو کرد.
تو مطلب بعدی، در مورد انواع مختلف اسنوبرد و نحوهی انتخاب اسنوبرد مناسب برای سنین و شرایط بدنی و سطوح مختلف خواهم نوشت و به بررسی و مقایسهی انواع اسنوبردها و موارد استفادهی هر کدوم میپردازم که فکر میکنم مطلب جالب و خوندنی بشه.
اگه سوالی داشتید در خدمتم و خوشحال میشم بپرسید و بتونم به نحوی کمکی در این زمینه کنم.
شاد باشید و در حد امکان از زندگی لذت ببرید و لذت امروز رو به فردا میندازید...