مصطفی علوی نیک
مصطفی علوی نیک
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

خوب و بد مستند سازی در چابک (Agile)

خوب در این مطلب کوتاه در نظر دارم کمی از مستند سازی فرآیند های چابک بنویسم که سوال زیادی هم در مورد آن مطرح شده بود.

قبل از شروع، بیایم به چهار ارزشی که در بیانیه چابک(Agile Manifesto) مطرح شده یک نیم نگاهی بندازیم:

افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
نرم افزار کارکننده بالاتر از مستندات جامع
مشارکت مشتری در انجام کار بالاتر از قرارداد کار
پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی یک طرح

خوب در نگاه اول شاید خیلی عزیزان فکر کنند بر اساس این ارزشها، کلا مستند سازی به هر شیوه ای غلط هست. ولی اینطور نیست. با کمی دقت میبینیم که به چنین موردی در هیچ بخشی اشاره نشده و تنها از عبارت "فراتر" استفاده شده. به معنی اینکه اولویت بخش اول جمله بیشتر از بخش دوم هست.

به عنوان مثال اولویت نرم افزار کار کننده یا کارا،بیشتر از مستندات جامع است. نه اینکه مستندات کلا خوب نیستند. خوبند ولی با اولویت پایینتر.

خوب بیایم کمی بیشتر به این قضیه ریز بشیم و صحبت کنیم. چندی پیش در حال مطالعه شیوه ی Squad که توسط اسپاتیفای شکل گرفته، بودم و به نکات جالبی که در این ساختار استفاده میشد پی بردم.

اول این رو بگم که مدل اسپاتیفای عملا یک هدف کلی داره،اون هم یادگیری سریع، شکست سریع و پیشروی هست.


یعنی چی؟ عشق شکست خوردن داره؟ مریضه ؟ پولش از پارو بالا میره دیگه حتما.

نه. نه مریضه نه عشق شکست خوردن دارن. ولی اعتقاد داره هزینه ی تاخیر ویژگی های جدید، خیلی خیلی بیشتر از هزینه ی توسعه و شکست هست. به عبارتی به این اعتقاد دارند که زودتر شکست میخوریم و مسیر جدید رو پیدا میکنیم در عوض هزینه تاخیر رو کم میکنیم.

میدونید که در بازارهای جهانی که رقابت تنگاتنگ و بسیار سخت شده، شاید یک ویژگی کوچیکی که توسط یک محصول دیگه زودتر لانچ بشه، کلی اون محصول رو جلوتر حرکت بده و پیشتاز کنه.

حالا چه ربطی به مستند داشت؟

ربطش به اینجای مسیله بر میگرده که در این شرکت یک دیواری دارند بنام Fail Wall که هر تیمی که تجربه شکست داشته، یک استیکر کوچیک میچسبونه و خیلی کوتاه و ساده دلیل و راهکاری رو ارایه میکنه.


یعنی این همه هزینه شده و شکست خوردند، بعد به اندازه ی یک صفحه A4 هم مستند نمیکنند این شکستها رو؟ ما اگر بودیم کتاب شکست براش مینوشتیم و صد ها جلسه براش برگزار میکردیم و چه و چه.

ولی با عرض شرمندگی باید بگم نه، نمیکنند. چون اعتقادی به مستند زیاد از حد ندارند. مستندات وقتی کوتاه باشند، ارزش بیشتری رو دارند. ولی وقتی مستندات زیاد و طویل بشند، عمدتا یکجایی میزاریم که فقط خاک میخورند و آخر سر هم شاید کسی یکبار هم نخونه اونها رو.

بقولی : کمش هم زیاده

پس بیایم در فرآیند مستند سازی احتیاط کنیم و در حدی اینکار رو انجام بدیم خلق ارزش کنه و براحتی قابل انتقال باشه.

دیگر منابعی که میتونه کمکتون کنه:

Why we love failure - Spotify HR Blog

آشنایی با چارچوب اسکواد در مدیریت محصول – قسمت اول

چارچوب اسکوآد در مدیریت محصول Spotify (قسمت دوم)


پایدار باشید

علوی نیک


مدل اسپاتیفایاجایل اسکراممستند سازی در چابککسب و کاراستارتاپ
مدیر محصول دیتا (همیشه در حال یادگیری) https://www.linkedin.com/in/nixon-alavinik/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید