خوب حالا بعد از تعریف ساده شده قبلی یک کم بیاییم نگاه رسمی رو بررسی کنیم و تعریفمون را کامل کنیم.
مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا اینجوری تعریف کرده : کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد.
استیو بلنک یکی از اونهایی هست که به نخستین نسل کارآفرینان سیلیکون ولی تعلق داشته و خیلی خوب مفاهیم کسب و کارهای نوپا یا همون استارتاپ رو متوجه هست و تدریس می کنه . در خصوص اون بعدا بیشتر صحبت می کنم و الان فقط تعریفش از استارتاپ رو میارم : سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است.
اریک ریس رو با مفهوم کسب و کار ناب (Lean Startup) می شناسیم که کتابهاش رو در این خصوص می تونید مطالعه کنید تعریفش از استارتاپ این هست : استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است.
خوب در آخر تعریف جالب و قابل توجه استاد شعبانعلی رو هم میارم که جمع بندی کنم :
کسب و کاری که قصد دارد ارزش آفرین باشد.
کسب و کاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت جو است اما فرصت طلب نیست.
کسب و کاری که الزاماً مقیاس پذیر نیست. اگر چه طبیعتاً مقیاس پذیری برای آن مزیت و مطلوب است. پس اگر مادر یک خانواده کسب و کاری نوپایی ایجاد کند که فقط هزینه ماهیانه آنها را تامین کند و هرگز بزرگ نشود، همین که پایدار باشد، از نظر متمم یک استارتاپ است.
کسب و کاری که ممکن است مبتنی بر تکنولوژی های نوین باشد یا نباشد.
کسب و کاری که هنوز در شرایط ابهام است و دوران نوزادی و کودکی خود را طی میکند.
خوب این تعریف های رسمی رو با هم دیدیم و مرور کردیم و خلاصه اش همون شد که در مطلب قبلی آوردم. یعنی مشتری هایی داریم که نیازی دارند که قراره پاسخ داده بشه و شما قراره براشون ارزش ایجاد کنید و این کاری که راه می اندازید به نوعی تازه است و نوپا اما قراره واقعاً کمک کنه تا اون نیاز رو پاسخ بدهد. حالا می تونم بهش بگم کسب و کار نوپا !
تا یادم نرفته توصیه می کنم حتما درس ارزش و ارزش آفرینی رو در سایت متمم بخونید چرا که بعد در مدل کسب و کار باهاش کار داریم و دید بازتری بهتون می ده.
در آخر هم بگم من نه منتورم نه شتابدهنده دارم و نه ... فقط علاقه مند این حوزه ام . همین !