خوش برگشتی. در این مطلب، من قصد دارم در مورد مفهوم ساختار سازمانی و نقش مدیر پروژه در ساختار مشخص صحبت کنم. به خاطر داشته باشید که نقش شما برای هر تیم یا سازمانی یکسان نخواهد بود ، زیرا ساختار بسیاری از شرکت ها متفاوت است. ساختار سازمانی چیست؟ ساختار سازمانی به نحوه چیدمان یا ساختار یک شرکت یا سازمان گفته می شود. این ساختار همچنین به شما می گوید که چگونه وظایف شغلی تقسیم و هماهنگ می شوند و ارتباط همه اعضای مختلف سازمان با یکدیگر چیست. به عبارت دیگر ، ساختار سازمانی به شما این درک را می دهد که چه کسی به چه کسی گزارش می دهد. اما ساختار سازمانی بسیار بیشتر از این است. شناخت انواع مختلف ساختارهای سازمانی می تواند به عنوان یک نقشه به شما کمک کند تا تعیین کنید در چه مکانی قرار دارید ، با چه کسانی باید ارتباط برقرار کنید و چند بار با آنها ارتباط برقرار کنید. اکنون که یک مرور کلی در مورد تعریف ساختار سازمانی داریم ، بیایید سلسله مراتب مختلف سازمانی را که ممکن است هنگام کار با آنها روبرو شوید ، بررسی کنیم. ساختار یک سازمان معمولاً با استفاده از نمودار گزارش یا "org chart," ترسیم می شود که مخفف "نمودار سازمانی (organizational chart)" است. نمودارهای گزارشگری رابطه بین افراد و گروه های درون سازمان و جزئیاتی را گزارش می دهد كه هر شخص یا گروه به آنها گزارش می دهد. انواع مختلفی از ساختارهای سازمانی وجود دارد. اما برای این دوره ، ما قصد داریم به دو مورد از محبوب ترین ها بپردازیم: Classic و Matrix. بیایید با کلاسیک شروع کنیم.
گروه بندی کلاسیک شامل مواردی است که معمولاً ساختارهای "عملکردی (functional)" یا "از بالا به پایین (top-down)" نامیده می شوند. گروه کلاسیک از یک زنجیره معمول فرماندهی پیروی می کند که در آن مدیر ارشد اجرایی ، همچنین به عنوان مدیر عامل شرکت شناخته می شود ، و سایر مدیران در رده های بالا هستند ، به دنبال آنها دیگر مدیران، سپس گزارش های مستقیم آنها و غیره. هر یک از این مدیران معمولاً بر تیم های موجود در عملکرد سازمان نظیر بازاریابی ، فروش یا منابع انسانی نظارت می کنند. با مشاهده شاخه ای از ارتش می توانید این نوع ساختارها را در عمل ببینید. برای مثال ارتش را در نظر بگیرید. شما ممکن است به عنوان یک نیروی خصوصی وارد ارتش شوید ، و به یک گروهبان گزارش دهید که چندین نفر را در گروه شما نظارت می کند ، و آن گروهبان در نهایت به یک ستوان و غیره گزارش می دهد. اگر سازمان شما در این ساختار به عنوان مدیر پروژه کار می کند ، شما می توانید به طور منظم با مدیر خود ، شخصی که مستقیماً بالای سر شما است و همچنین با همتایان خود که روی همان پروژه های مشابه شما کار می کنند ، ارتباط برقرار کنید. همیشه یک رویکرد مستقیم و از بالا به پایین وجود ندارد. عوامل دیگری نیز وجود دارد که ساختارهای سازمانی را کمی پیچیده تر از آنچه که روی کاغذ می بینیم ، می کند. به عنوان مثال ، شما ممکن است تیم های پروژه ای داشته باشید که در عملکردهای مختلف قرار بگیرند. این مورد در بسیاری از شرکت ها ، از جمله گوگل ، معمول است و معمولاً از آن به عنوان ساختار ماتریکس یاد می شود. ممکن است شما یک ساختار ماتریکس را به عنوان شبکه ای تصور کنید که در آن هنوز افرادی بالای سر خود دارید ، اما در بخشهای مجاور نیز افرادی دارید که انتظار دارند در مورد پیشرفت کار شما به روزرسانی کنند. این افراد ممکن است رئیس مستقیم شما نباشند ، اما شما مسئول برقراری ارتباط با آنها هستید ، زیرا ممکن است تغییرات در کار شما را نیاز داشته باشند.
برای یادآوری ، ساختار Classic از یک سیستم گزارشگری سنتی از بالا به پایین پیروی می کند و ساختار Matrix دارای بالاترین سطح بالایی برای گزارش به سایر سهامداران یا برنامه ها از طرف ذینفعان است. دانستن اینکه در کدام نوع ساختار سازمانی مشغول به کار هستید ، در نحوه آماده سازی و اجرای پروژه یا حتی در یک مصاحبه نقش اساسی دارد. در طول یک مصاحبه می توانید در مورد نوع ساختار سازمانی شرکت سوال کنید و اینکه نقش شما در کجا قرار گیرد. این به شما و مصاحبه کننده کمک می کند تا در مورد افرادی که روزانه با آنها درگیر خواهید شد و همچنین انتظارات از این نقش ارتباط برقرار کنید.
لیست مطالب فصل اول از این لینک در دسترس است.