و چون کار او بلند شد سخن او در حوصله اهل ظاهر نمیگنجید.
حاصل، هفت بارش از بسطام بیرون کردند!
شیخ میگفت: چه مرا بیرون میکنید؟
گفتند: تو مردی بدی. تو را بیرون میکنیم.
شیخ میگفت: نیکا شهرا! که بدش من باشم.
"ذکر بایزید بسطامی - تذکرة الاولیا"
عطار نیشابوری