چند سالی میشود که کنفدراسیون فوتبال آسیا یا بعبارتی اِی اف سی (سیرک) از هرگونه تصمیمی به ضرر تیمهای ایرانی چشم پوشی نکرده و علاوهبر آن خودش هم در مواردی بر موج فشار سوار شده و بدون ملاحظه و در تبعیضی آشکار فوتبال ایران را نادیده میگیرد. هرچند که واکنش های منفعلانه و رذیلانهی وزیر ورزش ایران در برابر هر سخن ناحقّ خارجی هم مزید بر گستاخی آسیا شده اما در اینجا نمیخواهم بیتدبیری و مواضع مسئولان ورزشی را بررسی کنم.
یکی از تصمیمات ناحقّی که ای اف سی به ضرر ایران گرفته است، گرفتن حق میزبانی تیمهای ایرانی در برابر تیمهای عربستانی بود که به بهانههای واهی و بیربط و با اعتراض فدراسیون عربستانی صورت گرفت. سعودیها با گفتنِ " ایران امن نیست پس ما با ایرانیها بازی نمیکنیم" ای اف سی را قانع کردند و تصمیم بر این شد که در صورت برخورد تیمهای ایرانی با تیمهای عربستانی، این دو تیم باید در زمین ثالث بازی کنند.
ای اف سی هم بجای ردّ ادعای عربستانیها و متهم کردن آنها به رفتار سیاسی، با حداقل بهانه حق میزبانی را از تیمهای ایرانی دریغ کردند.
اگر کشور ایران ناامن است پس باید همهی بازی ها را خارج از ایران برگزار کنید. چرا فقط عربستان!؟ سال گذشته در هیاهوی زمستان امارات هم با یک اعتراض حرفش را به کرسی نشاند و تا مرز گرفتن حقّ میزبانی از ایران رفت که با نیمچه واکنش مثلا مقتدر مقامات ایرانی مبنی بر عدم حضور در رقابتها این تصمیم جدی نشد و به دلیل شیوع ویروس کرونا معلوم نشد آخر ای اف سی چه تصمیمی گرفته!
یکی از عجیبترین تصمیات تاریخ فوتبال آسیا، قبل از بازی فینال منطقهی غرب آسیا گرفته شد. بازیایی که برای تیم عربستانی حکم مرگ و زندگی داشت. برای همین ای اف سی تصمیم گرفت مهاجم آمادهی آن روزهای پرسپولیس یعنی عیسی آل کثیر را با مسخرهترین تفسیر به رایِ تاریخ، آلکثیر را شش ماه از همه چیزِ فوتبال محروم کردند. همه میدانیم شش ماه بهانه بود، فقط او نباید با النصر بازی میکرد. بدین ترتیب اصلیترین گزینهی گلزنی تیم ایرانی از پشت قاب تلویزیون میبایست بازی را میدید. عربستانیها به خیال خود اردوی پرسپولیس را بهم ریختند و با ریخت و پاش دلار بر سر بازیکنان و کادر فنی خود و دادن وعدههای نجومیِ بعد از برد احتمالی، 3 بر 0 وارد زمین شدند. اما با این حال نشد آنچه میخواستند بشود.
اما با این حال کوتاه نیامدند. تا روز بازی نهایی لیگ قهرمانان هر روز شکایت پشت شکایت به ای اف سی میبردند که " آقا قبول نیس، پرسپولیس جِر زده، ما باید بریم فینال" ، با اینکه عدلّهی باشگاه سعودی کاملا بی اساس بود اما باشگاه ایرانی هر روز اضطراب این را داشت که نکند ای اف سی حقوقِ اظهرُ مِن الشمس آنها را بگیرد و مفت مفت در سینی تقدیم سعودیها کند.
در بازی فینال دیگر بحث از فوتبال خارج شد. ای اف سی به بهانهی تحریم حق پخش تلویزیونی را از صدا سیما گرفت و اجازه نداد گزارشگری برای بازی فرستاده شود و در اقدامی عجیب برای گزارش بازی در صفحهی فارسی خود در اینستاگرام، از عادل فردوسیپور مجری و گزارشگر سابق و محبوب ایرانی دعوت کرد.
نمیدانم در مورد ایران چه فکری میکنند!؟ یک عمر علیه ما تبعیض میکنند و بعد میخواهند با یک آبنباتقیچی سرمان را شیره بمالند.
آخر چرا فردوسی پور؟ بعد از این همه تصمیمات تبعیضآمیز و کارشکنی به ضرر فوتبال ایران، انتخاب فردوسیپور چه معنایی دارد؟ دست گذاشتن روی شکاف میان فردوسیپور و صداسیما؟! صفبندی سلبریتیها به نفع عادل و جوّ دادن که آیا رکورد لایو اینستا شکسته میشود و ....یعنی چه!؟ در حالیکه همین شبکه سه از عادل برای این بازیِ بخصوص و خیلی بازیهای دیگر برای گزارشگری دعوت کرده ولی او خودش نپذیرفته و خواسته خانه بنشیند.
در عجایب بعضی ها همین بس که بعد از تمام شدن بازی، موجی از کیلیپهای تراژیک از عادل فردوسیپور راه میاندازند. تیتر میزنند "بغض عادل در ابتدای بازی!" در جایی بهروز وثوقی و گلشیفته فراهانی و اصغر فرهادی و فردوسیپور را در یک کیلیپ جا میدهند. جایی یه عکس از عادل با نامجو، عادل با مزدک، عادل در جشن حافظ، عادل در جشن فلان و عادل با خیلی چیز دیگر پخش میکنند که آدم جگرش میسوزد برای این عادل! در نهایت در چرخشی بزرگ ناگهان از نژادپرست ترین، سیاسی ترین و مظلومکُشترین کنفدراسیون فوتبال جهان، هیبتی چون کاوه آهنگر میسازند که به ضحّاکهای رسانه ملی تودهنی زده، و کلّا فراموش میشود این مجسمه که از عادل درست کردهاند همان اسب تروایی است برای فریب. مشتزنِ مهربان تا دیروز بخاطر محرومیت عیسی و گرفتن حق میزبانی از تیمهای ایرانی در ردیف ضحّاکهای عربی جای داشت و امروز در شبکههای اجتماعی تبدیل شده به حامیِ مردمِ یتیمِ بیکس و بدسرپرست ایران!