ویرگول
ورودثبت نام
علی عطروش
علی عطروشمی‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
علی عطروش
علی عطروش
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

رخدادک ۱

چهارمین جلسه فیزیوتراپی گردنم با دردهای ناشی از سوزن‌درمانی و اتصال آن‌ها به برق تمام شد. 

امروز برخلاف دیروز درد کمتری داشتم ولی احساس کردم که عضلات گردنم توان پشت‌میزنشینی و کار روزمره را ندارد و باید استراحت می‌کردم، ولی ای کاش امروز آن روزی نبود که نیاز به استراحت داشتم!

آمدم کمی بخوابم ولی هر بار تماس‌های پیک و اسنپ و دیجی‌کالا، گرمای ناشی از بی‌برقی و از همه بدتر سروصدای تعمیرات همسایه مانع از خواب خوب و عمیق می‌شدند.

ممکن است با خود بگویید خب هر خانه‌ای ممکن است نیاز به تعمیرات داشته باشد، مگر چه اشکالی دارد انسان چند روزی را تحمل کند؟!

لازم است این‌جا اضافه کنم که ما در آپارتمانی صفر و نوساز ساکن هستیم که در آن همسایه محترم واحد دیوار به دیوار اتاق من ناگهان تصمیم می‌گیرد قبل از اسباب‌کشی به منزل جدید، کل واحد نوساز را بکوبد و از اول بسازد! 

قسمت دردناک ماجرا این است که این واحد به‌صورت پیش‌فروش خریداری شده و مالک عزیز کل آن را با نظر شخصی خودش تکمیل کرده، اما به چه دلیل یک‌باره تصمیم می‌گیرد همه را خراب کند و دوباره از اول بسازد الله اعلم!

نمی‌دانم آیا در کشورهای پیشرفته هم این‌گونه آرامش و آسایش دیگران را به‌راحتی خراب می‌کنند؟ البته مهم نیست چون ما که فعلا می‌سوزیم و می‌سازیم، فقط گاهی اوقات فکر می‌کنم که ای کاش، ای کاش فقط کمی فرهنگ مردممان بیشتر بود.

زندگیروزمرهروزمره نویسیرخداد
۲
۰
علی عطروش
علی عطروش
می‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید