مانا·۲ ساعت پیشحس میکنم دچار افسردگی....حس میکنم دچار افسردگی دارم میشم همش دلم میخواد گریه کنم دلم میخواد اشک بریزم به حال خودم و همه چیز.به هرچیزی که نگاه میکنم برام اشک آوره و…
M.Amin2r·۱۲ ساعت پیشدر سلمونیچیز خاصی نیست، فقط یه روزمره ی نوشته شده است خواستم این نوع نوشتن رو امتحان کنم
مانا·۱ روز پیشمن همیشه عاشق آهنگای...من همیشه عاشق اهنگای حمیرا بودم و برای خودمم عجیب بود که بین این همه خواننده چرا حمیرا؟ولی خب یکم بزرگتر شدم فهمیدم چون صداش بهترین صداست چ…
Marny·۲ روز پیشBlockاردیبهشت هفته ی آخر.شنبه نسبتا کسل کننده بود. مخصوصا کلاس ایمنی و استاد احمقش. ولی بعد که داشتم برمیگشتم با حسنا حرف زدم و تو راه ضدآفتاب خ…
مانا·۲ روز پیشگاهی نمیدونم از چی بنویسم...گاهی نمیدونم از چی بنویسم اما دلم نوشتن میخواد.دلم میخواد فقط بنویسم و از زمین و زمان بگم اما وقتی شروع به نوشتن میکنم دیگه هیچی به ذهنم نم…
مانا·۲ روز پیشدیشب واقعا شب بدی بود...دیشب واقعا شب بدی بود.زندگی توی روستا خیلی خوبه اما گاهی سخت میشه.مثلا تصور کنید که منی که همیشه از جمع فراری هستم مجبورم گاهی اوقات ۴.۵شب…
مانا·۲ روز پیشروزمرگی هایم دیگر...روزمرگی هایم دیگر خیلی وقت است خسته تر از آن هستند که به روی کاغذ بیایند.دیگر خیلی وقت است که وقتی کارهایم را میکنم نمیتوانم از آنها چیزی ب…
مانا·۳ روز پیشنوشتن عجیب استنوشتن عجیب است.داستان یک ورق کاغذ و خودکاری که کاری جز حرکت روی کاغذ ندارد و فقط بیهوده مینویسد.نمیداند حتی کسی آن را خواهد خواند یا نه؟!آ…
مانا·۳ روز پیشروزمرگی های من قسمت چندموقتی مینویسم،حس رهایی میکنم.مهم نیست چی مینویسم و کجا مینویسم مهم خود عمل نوشتنه.نوشتن من رو به رهایی میرسونه.من رو به آزادی ای میرسونه که…