سینما دو فضا را همواره در کنارخود دارد، جهان خارج از پرده World Off Screen آنچه بر روی پرده نیست و در دنیای واقعی حضور دارد و فضای پرده Screen Space جهانی که در زمان نمایش فیلم بر روی پرده شکل می گیرد. بر همین اصل آنچه پیش روی دوربین حضور می یابد و تصویر آن ضبط می شود از دنیای واقعی به دنیای سینمایی وارد می شود. سینما در اصل واقعیت گزینش شده ای از زندگی بشری است که از ترکیب موضوع، شخصیت و فضای حاکم بین آنها تشکیل شده است. این فضا دارای ماهیت و ساختاری شبیه جهان واقعی ماست در همان ابعاد اما درماتیزه شده، فیلم سینمایی برای متولد شدن در قدم اول از رویدای خاص یا برانگیزاننده الهام گرفته و قصه ای خلق می کند و آن قصه را مبدل به تصاویری با ساختار سینمایی در اندازه نماها، زاویه دید، عمق میدان، حرکت ها، وضوح یا عدم وضوح شخصیت ها در ترکیب بندی با اشیاء صحنه بر روی پرده به نمایش می گذارد. با کاربرد صدا و ترکیب آن با موسیقی در چیدمانی که از طریق مونتاژ یعنی گزینش نماها، کوتاهی و بلندی آنها، نحوه اتصال به یکدیگرو تعیین توالی نماها مطابق با خط روایی هرصحنه، فصل های قصه همان سکانس ها بندی سینمای متولد می شود. فیلم دارای شروع وسط و پایان است و جهانی کنترل شده و خلاصه را بصورت حداقل یک ساعت و نیم مشابه آنچه بشر هر روزه با آن روبرو است بر روی پرده ظاهر می سازد، پس می توان گفت که سینما قصه انسانهای خارج از پرده را بر روی پرده می آورد تا مخاطبانش از پنجره ای مخفی در زندگی انسانهای دیگر سرک بکشند و با آنها در اوج و فرودهایشان همراه شوند و گاه چیزی را تجربه کنند که در زندگی خود قادر به لمس آن نیستند.
سینما جهان خارج از پرده را به 4 روش بر روی پرده می آورد. ریشه آغازین سینما با نمایش واقعیت محض در فیلم های مستند Non fiction-Documentary آغاز شد. قاعده کلی فیلم مستند این بود که از پتانسیل نمایش زندگی میتوان در قالب یک هنر جدید بنام سینما بهرهبرداری کرد. هنری که در آن بازیگر مردم عادی و زندگی واقعی شان نسبت به برابرهای خیالیشان در دنیای ادبیات و نمایش بود. فیلم مستند مواجهه خلاقانه با امر واقع است و گاها با تصویربردای پنهانی از زندگی مردم در حالت ناگهانی به تحریک یا غافلگیر کردن آنها توسط دوربین ختم می شود. اما در کل، مستند فیلمی واقعی با خصوصیات نمایشی است که پیامی خاص در کنار واقعیات ها جای داده و آن را به مخاطبان خود عرضه می کند.
در ادامه خلق جهان بروی پرده سینما سینماگران به سراغ پتانسیل های نهفته در ادبیات داستانی و نمایش ها روی آوردند تا مخاطبان بیشتری از طریق داستان گویی و نمایش خیالات دست و پا کنند. فیلم داستانی Fiction رویداد یا حادثه را برای مخاطبان روایت می کند که در ابتدای امر از تخیل نویسنده ای گذشته است. در این روش حضور روایتکنندگان همان شخصیتهای داستان بر روی پرده سینما حس همذات پنداری بیشتری در بینندگان به وجود می اورد. بعدها جادوی مونتاژ موجب گشت فیلم داستانی زبان مشخصی جدا از دنیای نمایش بیابد.
سومین روش خلق جهان بروی پرده فیلم پویانمایی Animation ناشی از یک خطای دید است که به دلیل پدیده ماندگاری تصاویر در ذهن بیننده پدید میآید و عمری قبلتر از سینما و بنوعی سر آغاز خلق تصویر متحرک محسوب می شود. با به نمایش در آمدن تند و پیوسته تصاویر پشت سر هم دنیای فانتزی موجودیت می یابد و فراتر از جهان واقعی خیال را به پرواز در می آورد.
فیلم تجربی آوانگارد Experimental آخرین روش از حضور جهان خارج از پرده بر روی پرده سینما است که برخلاف سه نوع دیگر از قوانین سنتی و قواعد عرفی سینما پیروی نمی کند و از روشهای غیرمعمول و جدید برای گفتن داستان بهره می برد. دلایلی که فیلمهای تجربی به خلق دنیایی متفاوت از جهان واقعی روی می آورند ارتباط تنگاتنگی است که آنها با هنرهای دیگر همچون نقاشی، شعر، ادبیات برقرار می سازند همچنین چشمانداز جدیدی از مسائل جهان واقعی را از دیدگاه ها و دغدغههای شخصی سازندگان ارایه می کنند. فیلم سازان تازهکار معمولاً در آثار اولیه خود با بودجههای پایین و به صورت شخصی فیلم های تجربی را ساخته و اکران میکنند و به هیچ وجه به جنبه های سرگرمی سینما توجهی ندارند بر همین اساس مخاطب آنها نسبت به سایر گونههای سینمایی بسیار محدود است. اساس جهان بر روی پرده، حقیقتی از واقعیت غیر قابل انکار است که مخاطبانش هر روز عمر خود را در آن سپری می کنند با این تفاوت که در طول فرایندی خاص به شکل سینما تجربه ای جدید از جهان واقعی را برای تماشاگران فراهم می سازد و ما برای بدست آوردن این تجربه وارد سالن تاریک سینما می شویم.