علی رزاقی
خواندن ۹ دقیقه·۳ ماه پیش

مفهوم تداوم در آثار هنری

نقاشی مونالیزای داوینچی، با لبخند مرموز و نگاه نافذ خود، قرن‌هاست که مخاطبان را مجذوب خود کرده است
نقاشی مونالیزای داوینچی، با لبخند مرموز و نگاه نافذ خود، قرن‌هاست که مخاطبان را مجذوب خود کرده است

( بررسی درونی و بیرونی بر اساس سه‌گانه دلالت، انباشت، و جهان‌شمولی)

آثار هنری همواره به دلیل ظرفیت عظیم خود در برقراری ارتباط با مخاطبان در ابعاد زمانی و مکانی، موضوع بحث و تحلیل‌های گوناگون بوده‌اند. برای مثال، نقاشی مونالیزای داوینچی، با لبخند مرموز و نگاه نافذ خود، قرن‌هاست که مخاطبان را مجذوب خود کرده و باعث طرح پرسش‌های بی‌شمار درباره هویت سوژه، معنای اثر، و تکنیک‌های بصری به‌کاررفته در آن شده است. این اثر نشان می‌دهد که چگونه یک اثر هنری می‌تواند فراتر از زمان و مکان خود، با مخاطبان ارتباط برقرار کند و همچنان موضوع تحلیل باقی بماند. یکی از معیارهای بنیادین برای سبک و سنگین کردن ارزش‌های یک اثر هنری، دلالت‌های آن است. دلالت‌ها در هنر به معنای نشانه‌ها و مفاهیمی هستند که اثر هنری از خود فراتر می‌برد و به آن معنا و عمق می‌بخشد. در این مقاله، به بررسی مفهوم «تداوم» به‌عنوان یکی از ارکان سه‌گانه دلالت (انباشت، جهان‌شمولی، و تداوم) خواهیم پرداخت. این سه‌گانه به‌عنوان چارچوبی کلیدی در تحلیل آثار هنری انتخاب شده‌اند، چراکه هر یک از آن‌ها جنبه‌ای اساسی از هنر را بازتاب می‌دهند: انباشت به معنای بهره‌گیری از تجربیات گذشته، جهان‌شمولی به توانایی اثر در برقراری ارتباط فراتر از مرزهای زمانی و مکانی، و تداوم به‌عنوان عنصری که پیوند میان این دو را در یک حرکت مداوم خلاقانه برقرار می‌کند. مفهوم تداوم از نگاه درونی و بیرونی در آثار هنرمندان مورد بررسی قرار می‌گیرد و با استفاده از مثال‌های ملموس، تلاش می‌کنیم این ایده را برای مخاطبان به شکلی ساده و جذاب توضیح دهیم.

تداوم در هنر: مفهومی چندوجهی

تداوم در هنر به معنای استمرار و پیوستگی در فرایند خلاقیت هنری است که شامل دو رویکرد متفاوت می‌شود: از یک سو، تکرار صرف گذشته که اغلب به دنبال حفظ سبک‌ها یا موضوعات آشناست، و از سوی دیگر، جستجوی امر تازه که به هنرمند امکان می‌دهد مرزهای جدیدی از خلاقیت را کاوش کند و معناهای تازه‌ای خلق کند. این تمایز، نه‌تنها به درک پیچیدگی هنر کمک می‌کند، بلکه نشان می‌دهد چگونه هنر می‌تواند همزمان از سنت بهره ببرد و به نوآوری بپردازد. این تداوم از دو منظر قابل بررسی است:

تداوم درونی : به رابطه هنرمند با خود و فرایند خلاقیت بازمی‌گردد. هنرمند تلاش می‌کند تجربه‌ها، احساسات، و افکار خود را در قالبی تازه و معنادار به نمایش بگذارد.

تداوم بیرونی : به پیوستگی میان اثر هنری و مخاطبان یا سنت‌های هنری گذشته اشاره دارد. اثر هنری باید در زمینه‌ای تاریخی، فرهنگی، و اجتماعی قابل‌فهم باشد و بتواند با مخاطبان در طول زمان ارتباط برقرار کند.

تداوم درونی: جستجوی بی‌پایان خلاقیت

تداوم درونی به تلاش هنرمند برای تسخیر چیزی اشاره دارد که همواره از دسترس او گریزان است. برای نمونه، مارک روتکو، نقاش برجسته اکسپرسیونیسم انتزاعی، در تلاش بود تا تجربه عاطفی عمیق را از طریق استفاده از رنگ‌های گسترده و سطوح ساده به نمایش بگذارد. هر تابلو از او، با وجود سادگی ظاهری، تلاشی جدید برای انتقال احساسی بود که از دسترس عقل و منطق می‌گریخت. این تلاش مداوم، نمونه‌ای از جستجوی بی‌پایان خلاقیت درونی است. این تلاش برای دستیابی به یک ایده یا مفهوم خاص، هنرمند را وادار می‌کند که بارها و بارها به جستجوی خلاقانه خود ادامه دهد. به بیان دیگر، هنرمند همواره در یک مسیر صعودی است که هرگز به پایان نمی‌رسد.

ونسان ون‌گوگ، نقاش برجسته هلندی، نمونه‌ای از هنرمندی است که مفهوم تداوم درونی را در آثار خود به نمایش می‌گذارد. او با هر اثر خود تلاش می‌کرد تا تجربه‌های عمیق شخصی و عاطفی را به تصویر بکشد، اما این تلاش‌ها همواره با نوعی حس ناتمامی همراه بود که او را به خلق آثار جدید سوق می‌داد. ون‌گوگ با زندگی پرفراز و نشیب خود، از مبارزه با مشکلات روانی تا جستجوی بی‌پایان برای معنا در جهان اطرافش، نشان داد که چگونه هنر می‌تواند به پلی میان احساسات درونی و واقعیت بیرونی تبدیل شود. در تابلوهایی همچون «شب پرستاره» و «گل‌های آفتابگردان»، او تلاش کرد تا حس زنده بودن را از طریق رنگ‌ها و حرکات قلم‌مو منتقل کند؛ گویی هر ضربه قلم‌مو بازتابی از روح پرآشوب او بود که در جستجوی معنای عمیق‌تری از هستی می‌گشت. او در آثار متعددی مانند "شب پرستاره" و "گل‌های آفتابگردان" تلاش کرد تا نور، رنگ، و احساسات را با بیانی منحصر‌به‌فرد به تصویر بکشد. در هر کدام از این آثار، می‌توان دید که چگونه ون‌گوگ تلاش می‌کند تجربه‌ای خاص را به چنگ آورد، اما همواره چیزی از دست می‌رود و همین ناتمامی، او را به خلق اثری دیگر وامی‌دارد. برای مثال، در "شب پرستاره"، ون‌گوگ نه صرفاً آسمان شب را به تصویر کشیده است، بلکه با حرکات چرخشی قلم‌مو، انرژی و حیات کیهانی را نشان داده است که گویی فراتر از تجربه معمول انسان قرار دارد. این تلاش مداوم برای نمایش چیزی بیش از واقعیت، بیانگر تداوم درونی در هنر اوست.

مثال: ونسان ون‌گوگ و تلاش بی‌پایان برای ثبت نور
مثال: ونسان ون‌گوگ و تلاش بی‌پایان برای ثبت نور


تداوم بیرونی: ارتباط با تاریخ و فرهنگ

تداوم بیرونی به چگونگی ارتباط آثار هنری با تاریخ، فرهنگ، و مخاطبان خود اشاره دارد. هنرمندان بزرگ همواره تلاش کرده‌اند که آثار خود را در زمینه‌ای تاریخی و فرهنگی جای دهند تا بتوانند با مخاطبان مختلف در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون ارتباط برقرار کنند. برای مثال، پابلو پیکاسو در اثر معروف خود "گرنیکا"، با بهره‌گیری از زبان بصری ویژه‌ای که هم به سنت‌های گذشته و هم به نوآوری‌های مدرن تکیه داشت، توانست یک پیام جهانی از وحشت و خشونت جنگ را به مخاطبان منتقل کند. این اثر نمونه‌ای از پیوند هنرمند با تاریخ و فرهنگ و همچنین توانایی او در ایجاد ارتباطی فراتر از زمان و مکان است.

فیلم «راشومون» اثر آکیرا کوروساوا نمونه‌ای برجسته از تداوم بیرونی است. کوروساوا در این فیلم، با استفاده از تکنیک‌های روایی مانند روایت چندگانه و تغییر پرسپکتیو، به تماشاگر این امکان را می‌دهد که یک داستان را از زوایای مختلف مشاهده کند. این تکنیک نه تنها مخاطب را به چالش می‌کشد تا حقیقت را از میان روایت‌های متناقض کشف کند، بلکه مفهومی جهان‌شمول از نسبی بودن حقیقت و تأثیر ذهنیت انسانی بر درک واقعیت ارائه می‌دهد. همچنین، کوروساوا از نورپردازی خاص و ترکیب‌بندی‌های دقیق استفاده می‌کند تا فضایی دراماتیک و پرابهام خلق کند. صحنه‌های فیلمبرداری شده در جنگل، با بازی نور و سایه، حس رازآلودگی و عدم قطعیت را تقویت می‌کنند و به نمادپردازی مفاهیمی چون حقیقت و دروغ کمک می‌کنند. همین ویژگی‌ها باعث شده است که «راشومون» از مرزهای فرهنگی و زبانی ژاپن فراتر رود و با مخاطبانی از سراسر جهان ارتباط برقرار کند. این فیلم که در سال 1950 ساخته شد، نه‌تنها داستانی ساده از دیدگاه‌های متفاوت چند شخصیت درباره یک رویداد را روایت می‌کند، بلکه به مسئله پیچیدگی حقیقت و نسبی بودن واقعیت می‌پردازد. کوروساوا با استفاده از ساختار روایی منحصربه‌فرد خود، موفق شد اثری خلق کند که فراتر از مرزهای ژاپن به یکی از شاهکارهای سینمای جهان تبدیل شود. پیام جهان‌شمول این فیلم درباره حقیقت و دروغ، باعث شد که «راشومون» همچنان در تاریخ سینما جایگاه ویژه‌ای داشته باشد و با مخاطبان گوناگون ارتباط برقرار کند.

 فیلم «راشومون» و جهان‌شمولی در روایتگری
فیلم «راشومون» و جهان‌شمولی در روایتگری


در سینمای ایران، فیلم «باد ما را خواهد برد» ساخته عباس کیارستمی نمونه‌ای درخشان از تداوم بیرونی است. این فیلم روایت‌گر داستانی مینیمالیستی است که در یک روستای دورافتاده جریان دارد و با رویکردی شاعرانه و فلسفی به مفاهیمی مانند مرگ، زندگی، و زمان می‌پردازد. کیارستمی با استفاده از نماهای طولانی، جاده‌های خاکی پیچ‌درپیچ و دیالوگ‌های ساده و گاه فلسفی، توانسته است نوعی پیوستگی میان فرهنگ و زندگی سنتی ایرانی و مضامین جهان‌شمول ایجاد کند. برای مثال، صحنه‌ای که شخصیت اصلی از بالای تپه به حرکت آرام طبیعت نگاه می‌کند، نمایی از پیوستگی بی‌پایان زندگی و گذر زمان است که هم برای مخاطب ایرانی و هم بینندگان جهانی معنا پیدا می‌کند. این فیلم توانسته است با بهره‌گیری از المان‌های بصری ساده و در عین حال عمیق، به پلی میان فرهنگ محلی و پرسش‌های اساسی بشر تبدیل شود. این فیلم با روایتی مینیمالیستی و تأکید بر جزئیات ساده زندگی در روستایی دورافتاده، به مفاهیمی چون مرگ، زندگی، و گذر زمان می‌پردازد. کیارستمی با استفاده از زبان بصری و شعرگونه خود، توانسته است پلی میان فرهنگ ایرانی و مخاطبان جهانی ایجاد کند. برای مثال، صحنه‌های طولانی از جاده‌های خاکی و گفتگوهای شخصیت‌ها درباره مسائل ساده زندگی، بازتابی از فرهنگ و سنت ایرانی است که در عین حال با مضامین جهان‌شمول ارتباط برقرار می‌کند.

باد ما را خواهد برد و پیوستگی فرهنگ ایرانی
باد ما را خواهد برد و پیوستگی فرهنگ ایرانی


تداوم به‌عنوان تکرار امر تکرارناپذیر

یکی از جنبه‌های اساسی تداوم در هنر، تکرار چیزی است که هرگز نمی‌تواند دقیقاً بازآفرینی شود. هنرمند، در تلاش برای بیان یک مفهوم یا احساس خاص، ممکن است به تکرار ایده‌ها و موضوعات خود بپردازد، اما هر بار این تکرار با تفاوت‌هایی همراه است که به اثر هنری تازگی می‌بخشد.

مارسل پروست در رمان بلند خود «در جستجوی زمان از دست‌رفته»، تلاش می‌کند خاطرات و لحظاتی از زندگی گذشته خود را بازآفرینی کند، اما او این کار را نه با بازگویی صرف گذشته، بلکه از طریق بازنگری عمیق در احساسات، بوها، صداها و حتی جزئیات ناچیز زندگی روزمره انجام می‌دهد. پروست با ایجاد پیوند میان لحظه‌های حال و گذشته، حس تداوم را در متن خود پرورش می‌دهد. برای مثال، در بخش معروف به "اپیزود مادلن"، او از طعم یک شیرینی ساده برای بازگشت به خاطرات کودکی استفاده می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه اشیای کوچک می‌توانند دریچه‌ای به تجربیات گذشته باز کنند. این شیوه، خواننده را به تجربه‌ای بی‌نظیر دعوت می‌کند که در آن تداوم زمان و خاطره، به زیبایی با هم تنیده شده‌اند. اما هر بار که به این خاطرات بازمی‌گردد، چیزی تازه و متفاوت در آن‌ها می‌یابد. این فرایند تداوم و بازگشت به گذشته، نه‌تنها به درک عمیق‌تر از زمان و خاطره می‌انجامد، بلکه نشان‌دهنده تلاش مداوم هنرمند برای تسخیر چیزی است که همواره از دسترس او گریزان است.

در جستجوی زمان از دست‌رفته و تداوم خاطرات
در جستجوی زمان از دست‌رفته و تداوم خاطرات


تداوم و دلالت: هم‌افزایی سه‌گانه

تداوم در هنر زمانی معنا پیدا می‌کند که با انباشت، جهان‌شمولی، و تکرار نوآورانه‌ای که قادر به بازتعریف مفاهیم اساسی هنر باشد، همراه باشد. برای مثال، اثر "کمدی الهی" دانته، نه‌تنها از انباشت دانش فلسفی و دینی زمان خود بهره برده، بلکه به‌دلیل پرداختن به مفاهیمی چون رستگاری و اخلاق، جنبه‌ای جهان‌شمول پیدا کرده است. در این میان، ساختار سه‌بخشی و زبانی غنی آن، نشان‌دهنده تلاش مداوم نویسنده برای ارائه‌ی روایتی جامع و بی‌پایان از تجربه انسانی است. دلالت‌های یک اثر هنری، زمانی قدرت و عمق پیدا می‌کنند که: 1- از انباشت سنت‌ها و تجربه‌های گذشته بهره‌مند شوند. 2- به مفاهیم و موضوعات جهان‌شمول بپردازند. 3- در فرایندی مداوم و پیوسته، به کشف و بازآفرینی خود ادامه دهند.

مفهوم تداوم در هنر، نمایانگر تلاش بی‌پایان هنرمند برای خلق چیزی تازه و معنادار است. این تلاش، نه تنها درونی و شخصی است، بلکه در ارتباط با تاریخ، فرهنگ، و مخاطبان معنا پیدا می‌کند. هنرمندان بزرگ مانند ونسان ون‌گوگ، آکیرا کوروساوا، و عباس کیارستمی نشان داده‌اند که چگونه تداوم در هنر می‌تواند به خلق آثاری منجر شود که نه‌تنها بازتاب‌دهنده تجربه‌های شخصی آن‌ها، بلکه پلی میان فرهنگ‌ها و زمان‌ها باشد. تداوم در هنر، در نهایت به معنای جستجوی بی‌پایان برای تسخیر چیزی است که هرگز به‌طور کامل به دست نمی‌آید، اما همین ناتمامی است که هنر را زنده و پویا نگه می‌دارد.

کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس مستند و تیزر تبلیغاتی، عضو انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید