افراد زیادی اکنون در کشور در حال زبان آموزی هستند. تلاشهای زیادی نیز صورت میگیرد که با ابزارهای متعدد سعی از کلاس گرفته تا کتاب و حتی نرمافزارهای هوشمند، به افراد زبان انگلیسی را آموزش دهند. اما با این حال پیشرفت بسیار کند و گاهی نا امید کننده است. اگر شما هم در زبان آموزی سرعت بالایی ندارید و میخواهید به خوبی در این زمینه پیشرفت کنید حتما این مقاله را تا به انتها بخوانید.
یکی از مشکلات اکثر افراد استفاده از واژه «سریع» در کنار زبان آموزی است. راستش من هنوز نمیدانم سرعت زبان آموزی را باید با چه معیاری اندازه گرفت؟ مثلا حفظ کردن، نوشتن یا توانایی سخن گفتن؟؛ اما من ترجیح میدهم که به جای عبارت زبان آموزی سریع از عبارت زبان آموزی بهینه استفاده کنم.
مشکل بسیاری از زبان آموزان این است که به حجم مطالعه زبان به نسبت زبان پارسی خودشان دقت نمیکنند. برای مثال اگر شما هفتهای یک و نیم ساعت در کلاس زبان شرکت کنید و همین اندازه نیز وقت برای انجام تکالیف بگذارید در مجموع نه ساعت در هفته زبان مطالعه کرده اید این را از یکصد و شصت و هشت ساعت در هفته که کم کنیم چیزی نزدیک به یکصد و پنجاه و نه ساعت باقی مانده را شما پارسی صحبت کردهاید. این یعنی شما چیزی بین پنج تا شش درصد کل زمان هفتگی خودتان را زبان انگلیسی خواندید. اگر این کار را برای یک سال ادامه دهید در کل شما نوزده و نیم شبانه روز کامل از سیصد و شصت و پنج شبانه روز سال را زبان خواندهاید. خیلی کم است نه؟
اما با خواندن این موضوع جا نخورید، راهکارهایی است که میتواند به شما در یادگیری زبان کمک شایانی بکند و میتوانید بسیار خوب بدرخشید.
در مقاله « چطور یادگیری زبان خودمان را به شدت قدرتمند کنیم» درباره منابعی که میتواند زبان شما را قدرتمند کند صحبت کردیم. همچنین در مقاله « چطور سریع، عمیق و همیشگی زبان دیگری را بیاموزیم؟» هم درباره عمق بخشیدن به زبان آموزی صحبتهای کاملی کردیم.
اما در اینجا میخواهیم به دنبال مفهوم بهینه سازی زبان آموزی برویم و ببینیم چطور میتوانیم بهینه تر زبان را بیاموزیم که در نتیجه به سریعتر زبان آموختن منجر میشود.
اولین مفهومی که باید درباره زبان آموزی بهینه بدانید این است که «شما در حال رقابت با کسی نیستید» اگر فامیل، دوست و یا آشنای شما در حال زبان آموزی است و پیشرفتهای خوبی داشته است، او نه معیاری برای شماست و نه میتواند شاخصی برای عقب ماندی شما در یادگیری باشد. به صورت کلی افراد زبان آموزی را در بازههای زمانی مختلف شروع میکند. از یک و نیم سالگی تا شش سالگی به این مهارت دست پیدا میکنند. اما حتی بعد از شش سالگی هم استفاده از زبان برای ارتباط در همه افراد یکسان نیست. برای مثال ما دوستانی پرحرف یا افراد آرام در بین دوستان و خانواده خودمان را میشناسیم. پس اصلا اینکه من نسبت به فلانی عقب و یا جلو هستم را به عنوان معیاری برای زبان آموزی خودتان استفاده نکنید.
دومین مفهومی که در باره زبان آموزی بهینه باید بدانید این است که شما از زبان چه استفادهای میکنید؟ بسیاری از دوستان و زبان آموزان در زمانی که وارد کلاس زبان میشوند، هیچ هدف و یا موضوع مصرفی برای زبان خودشان سراغ ندارند. زبان آموزی بدون هدف سبب دلسردی و بی توجهی شما به یادگیری زبان میشود.
بسیاری از دانشجویان به شوق گرفتن یک ویزای تحصیلی وارد مسیر زبان آموزی میشوند، برخی نیز موقعیتهای شغلی آنها ایجاد میکند که بیشتر زبان بخوانند، عدهای هم به فرهنگ انگلیسی و یا هر زبان خارجی دیگری علاقمند هستند. موضوع و علت زبان آموزی شما هرچه که باشد مهم نیست، مهم آن است که این موضوع اینقدر بزرگ و دائمی باشد که شما را در طول زبان آموزی یاری کند.
اگر هدف و کاربرد مشخصی برای زبان آموزی خودتان ندارید، میتوانم پیش بینی کنم که بعد از یک یا دو ماه، زبان آموزی را رها میکنید. در واقع بی هدفی در زبان آموزی سبب بی انگیزه شدن شما برای یادگیری میشود.
پس برای آنکه بتوانید زبان خودتان را بهینهتر یاد بگیرید به سراغ یک رشته مشخص مطالعاتی بروید. برای مثال اگر به آشپزی، روانشناسی، ورزش، فیلم و سینما و غیره علاقمند هستید، مقالات، پستهای اینترنتی و یا کتابهای انگلیسی زبان و یا هر زبان دیگری را تهیه کنید و مطالعه کنید. با این کار هم به علاقه خودتان دست پیدا کردهاید و هم زبان خودتان را تقویت کردهاید. این کار بر حسب تجربه دوستانی که برای حرفه خاصی زبان مطالعه میخواند، جواب پس داده است و روش مطمئنی برای زبان آموزی است. پس زبان را با علائق خودتان گره بزنید.
راستش مغز زیاد در مراحل زبان آموزی دنبال رو کارهای شما نیست. مغز پیچیدگیهای خودش را برای یادگیری زبان دارد که در اینجا وارد آن نمی شوم، اما به صورت متوسط میتواند بین ده تا دوازده کلمه در روز را به صورت عمیق به دایره واژگان خودش اضافه کند. این یعنی سالانه بین سه تا چهار هزار واژه جدید. شاید این تعداد واژه به نظر کم بیاید اما با این تعداد واژه شما تقریبا میتوانید به هر دیکشنری مراجعه کنید و اغلب کتابها را بخوانید. پس در ذهن داشته باشید که شما نیازمند زمان هستید تا زبان را بیاموزید.
اما شما میتوانید زبان آموزی و دایره لغاتتان را بهینه بیاموزید و حتی به تعداد کلمه بیشتری در روز دست پیدا کنید. برای این کار میتوانید از جعبه لایتنر (چه به صورت نرم افزار لایتنر و چه کاغذی) استفاده کنید. همچنین میتوانید به صورت روزانه مطالعه ای بین نیم تا یک ساعت و یا بیشتر داشته باشید. ترکیب لایتنر و مطالعه واقعا محشر است و بسیاری از افراد با این روش به قدرت زیادی در فهم کلمات و زبان رسیدهاند.
از مشکلات دیگری که مانع پیشرفت شما میشود این است که شما در کلاسهای زبان منفعل و کم رو هستید. نه سوالی میپرسید و نه در بحثها شرکت میکنید. بلکه بیشتر نظاره گر فعالیت معلم و شاگردان دیگر هستید. این کار نمیتواند در یادگیری زبان به شما کمک کند. بهتر است که در زمان کلاس خودتان را به چالش بکشید، حتی اگر اشتباه کنید. استاد میتواند بسیاری از اشتباهات شما را برطرف کند و در عین حال ذهن شما نیز بسیار فعالانه مطالب را جذب میکند. قبل از رفتن به کلاس زبان حتما درس جدید را مطالعه کنید، فیلمهایش را ببینید و صوتهای آن را بشنوید. حضور فعالانه در کلاسها میتواند به شما در یادگیری زبان کمک واقعا زیادی بکند.
دیدن فیلمهای زبان اصلی (و بدون دوبله فارسی !!!) میتواند به شما در زبان آموزی کمک زیادی بکند. اما یک نکته مهم، به جای آنکه فیلمهای متعدد نگاه کنید. یک فیلم را بگیرید و بعد زیرنویس آن را به صورت دقیق بخوانید و کلمههایی که نمی فهمید را از دیکشنری در بیاورید. دقت کنید که به جای اینکه چند فیلم را یکبار ببینید بهتر است یک فیلم را چند بار ببینید. دیدن چندگانه یک فیلم سبب میشود به تلفظها، نحوه بیان و غیره آشنا شوید. همچنین چون داستان فیلم را میدانید تمرکز شما به کشف معانی کلمات میرود.
مجموعههای آموزی ویدئوی زبان هم که به صورت سریالی هستند، مانند سریال اکسترا و سریال فرندز میتواند کمک زیادی به زبان آموزی شما بکند.
بهتر است که قبل از زبان خواندن، کتابهای داستانی سطحبندی شده را بخوانید. این داستانها به شما در فهم بهتر مفاهیم فیلمها کمک زیادی میکنند. انتشارات جنگل jangal.com و سایت دنیای زبان irlanguageworld.com بسیاری از این کتابها را ارائه داده اند.
دفترچه خاطرات روزانه به شما در به چالش کشیدن آنچه که یاد گرفته اید کمک زیادی میکند. اگر میخواهید زبان خودتان را به صورت کارآمد بیاموزید، حتما یک دفترچه خاطرات داشته باشید و خاطرات روزانه، حتی به غلط، را در آن بنویسید. این کار سبب میشود که بفهمید که چه واژههایی را نمی دانید و باید دنبال چه مطالبی بگردید.
به یمن بودن اینترنت و شبکههای اجتماعی، اکنون شما منبع بی نظیری برای یادگیری زبان دارید. انواع پستها، فیلمها و استوریهای مختلف در زمینه زبان آموزی هر روزه منتشر میشود. شما میتوانید با دنبال کردن هشتگهایی نظیر #زبان ، #زبان_انگلیسی ، #زبان_آموزی #یادگیری_سریع و چندین و چند هشتگ دیگر به تعداد قابل توجهی از پستهای آموزشی زبان دست پیدا کنید. این راهکار به خود من خیلی کمک کرد که بتوانم زبان خودم را ارتقا دهم. پس زمان خودتان را در شبکههای اجتماعی هدر ندهید و آن را تبدیل به کلاس زبان آموزی کنید.
یکی دیگر از مواردی که شبکههای اجتماعی میتوانند به شما در زبان آموزی کمک کنند، این است که شما میتوانید کامنتهای افرادی که به زبان مادری انگلیسی و یا هر زبان دیگری هستند را بخوانید و شما هم نسبت به نوشتن کامنت اقدام کنید. این کار سبب تقویت زبان شما میشود و اگر چیزی را هم اشتباه گفتید، توسط افراد دیگر اصلاح میشوید. خجالت نکشید و وارد تعامل شوید.
ترجمه متون به فارسی نیز میتواند به عمق بخشی به مطالعه زبانتان کمک کند. شما میتوانید مقالاتی که به آنها علاقمندید و به زبان انگلیسی هستند را به فارسی ترجمه کنید و در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید. این کار به شما در درک بهتر معانی کمک میکند.
احتمالا شما هم وقتی کسی به زبان خارجی به صورت فصیح و سلیس صحبت میکند دلتان غنج میرود که شما هم زبان را یاد بگیرید و در جمع دوستان و آشنایان بدرخشید. اما این را بدانید برای رسیدن به هر قله موفقیتی درهها و دامنههای زیادی در پیش رو خواهید داشت. استمرار شما در زبان آموزی میتواند موفقیتهای چشمگیری را برایتان به ارمغان بیاورد. بهترین بازه زمانی که فرد بتواند به خوبی زبان انگلیسی و یا هر زبان غیرمادری را صحبت کند بین یک و نیم تا دو سال است. البته به شرطی که در این بازه حداقل هفته ای نه تا ده ساعت مطالعه کند.
اما یک خبر خوب اینکه زبان حالت سینرژیک (هم افزایی) دارد. این حالت به این معناست که شما هنگامی که به صورت مستمر به یک کار بپردازید، مغز شما شبکه لازم برای یادگیری و به خاطر سپاری آن را ایجاد میکند و به همین خاطر شما میتوانید با سرعت بیشتر از افراد تازه کار مطالب را بیاموزید و به خاطر بیاورید. برای مثال کسانی که در بانک کار میکنند در به خاطر سپاری اعداد بسیار بهتر عمل میکنند. رانندگان تاکسی نیز بهتر مسیرها را فرا میگیرند و نقاشان در به خاطر سپاری تصاویر بهتر عمل میکنند. شما اگر به صورت مستمر به یادگیری زبان بپردازید که در مقالات قبلی به آن اشاره شد، شبکه ای از یادگیری و به یادسپاری را در مغز خودتان توسعه میدهید که کار زبان آموزی را برایتان بسیار راحت تر و جذاب تر میکند.
همانطور که شما صبح از خواب بیدار میشوید و تا زمان برگشت مجدد به رختخواب با دیگران در حال تعامل با زبان مادری خودتان هستید، افرادی در کشورهای دیگر نیز به همین شکل در حال استفاده از زبان مادری خودشان هستند، و نیازی به هیچ دیکشنری، کلاس آموزی و غیره ندارند. زبان اساس انسانیت ما را تشکیل میدهد و مغز شما قدرت نبوغ آمیزی در یادگیری زبان دارد. اگر شما به محلی بروید که نه زبان و نه رسم الخط آنها را بدانید، بعد از مدتی متوجه حرفها و زبان آنها میشوید و با کمی تلاش حتی نوشتن آنها را هم یاد میگیرید، بدون کتاب و یا حتی هیچ آموز خاصی. مغز ما به صورتی تکامل پیدا کرده که در فهم زبان هیچ مشکلی نداشته باشد. تنها چیزی که نیاز دارد استمرار در پالسهای زبانی است. پس بر روی خودتان برچسب نزنید. اگر این مقاله را به راحتی میخوانید مطمئن باشید در آینده نزدیک به هر زبان دیگری هم میتوانید بخوانید و بنویسید. به خودتان ایمان داشته باشید.