مکالمه در زبان آموزی و یادگیری زبان انگلیسی بخش مهمی است. اما در این مقاله ما به این مسئله میپردازیم که چرا نباید زبان آموزی خودتان را با مکالمه شروع کنید.
حتما برایتان پیش آمده که دوست، آشنا و یا یک استاد شروع به زبان انگلیسی کردهاند و شما در دلتان غنج میرفتید که کاش من هم میتوانستم. یا شاید در یک صحنه فیلم وقتی که یک بازیگران یک دیالوگ زیبا به زبان انگلیسی را بیان میکردند، آرزو میکردید که کاش من هم میتوانستم به زبان انگلیسی صحبت کنم. یا در جمعی شروع به صحبت به زبان انگلیسی کردهاید و تمسخر اطرافیان را برانگیختهاید.
خوب اولین کاری که میکنید چیست؟ احتمالا گوشی را بر میدارید به یک آموزشگاه تماس میگیرد و شروع به شرکت در کلاسهای انگلیسی مجازی و حضوری میکنید، درسته؟
اما خوب نتیجه چه میشود؟ احتمالا بعد از چند ماه (شاید هم سال) یک سطح زبانی در حد «I am blackboard» و با یک لهجه بین پاکستان، هندی و کرهای خواهید داشت. اگر کمی صدایتان را ضبط کنیم می توانید از گویش شما برای شبیهسازی شخصیتهای ترسناک استفاده کنیم که هیچ شباهتی هم به بازیگر دلخواهتان ندارد و در جمع هم که بهتر است اصلا حرف نزنید.
چرا این طور شد؟ چرا همه چیز در هم پیچید؟ خیلی ساده است شما به جای زبان، بر روی زبان آموزی تمرکز کردید!
دقیق خواندید ما یک زبان بیشتر نداریم و آن هم ارتباط است. بسیاری از انسانها که قدرت تکلم ندارند هم میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. مغز شما قدرت خارقالعاده ای در درک ارتباطات دارد.
ما زبان انسانهای کشورهای دیگر را با کمی تلاش میفهمیم. خط نوشتههای به جا مانده از هزاران سال قبل را به راحتی متوجه میشویم و حتی اگر کمی زور بزنیم شاید زبان حیوانات را هم درک کنیم.
برای ما سخت است که فکر کنیم که تمام زبانها بر اساس اصل «ارتباطات» کار میکنند. برای همین همیشه سعی میکنیم با کشیدن مرزهایی آنها را از همدیگر جدا کنیم. مثلا سعی میکنیم با تفاوت قائل شدن میان لهجه و بیان، بگوییم این هندی است، این انگلیسی است و یا این عربی است.
تجربه زبان آموزانی که چند زبان را فراگرفتهاند، نشان داده است که تقریبا تمامی زبانها از الگوهای مشابه برای ایجاد سخن استفاده میکنند.
اما چرا ما نمی توانیم به سرعت زبان خودمان را تقویت کنیم و به یک سطح مکالمه خوب دست پیدا کنیم؟ چرا انگلیسی را مثل پارسی صحبت نمیکنیم؟ پاسخ این پرسش در درک اشتباه شما از فراگیری معانی قرار دارد.
بسیاری از زبان آموزان یک نکته اساسی را فراموش میکنند. کلمه (یعنی آن حروفی که روی کاغذ است و یا میشنویم) در واقع ابزاری برای انتقال معانی هستند. هر فرهنگی (یعنی ارتباطات اجتماعی، سیاسی و روانی افراد در یک مکان جغرافیایی) بر اساس تجربیات خودش معانی مختلفی را پرورش میدهد.
برای مثال ما در ایران نگاهمان به بسیاری از مسائل نسبت به کشورهای انگلیسی زبان متفاوت است. برای مثال ما «سفره» را چیز مقدسی میدانیم، «سفره هفت سین» داریم، «سفره نذر» داریم، «سفره گل باران» داریم و غیره. اما در زبان انگلیسی این تنوع وجود ندارد. ما در ایران بسیار «تعارف» میکنیم. اما در انگلیسی زبان این کار مکروه و نسنجیده است و تعارفات کمی وجود دارد. ما در ایران نسبت به «آب» به صورت یک ماده ارزشمند نگاه میکنیم و حتی بعد از خوردن آب ذکر «یا حسین» میگوییم که عمیقا به باورهای ما وابسته است، اما در کشور بارانی انگلستان چنین چیزی وجود ندارد.
پس وقتی که میخواهیم زبانی را یاد بگیریم باید به فرهنگ معانی آن دقت کنیم. حتی کلمههای ساده مثل «سیب» در زبان فارسی فقط یک میوه است و نشانه سلامتی، اما در اروپا و آمریکا Apple نمادی از بسیاری از چیزهای مختلف است. برای مثال یک برند مشهور در زمینه ساخت تجهیزات الکترونیکی است.
برای این کار یک دفترچه (چه دیجیتالی و یا کاغذی تهیه کنید)، هر کلمهای را که یاد گرفتید شکلی برای آن طراحی کنید و بعد کلمه را زیر آن بنویسید. هیچ توضیحی ندهید که معنی آن چیست؟ برداشت ذهنی خودتان از کلمه را طراحی کنید. این دیکشنری به شما کمک میکند که با نگاه کردن به کلمه معنای آن در ذهنتان تداعی شود. (لازم نیست در نقاشی فقط یک شکل واحد بکشید. چند شکل بکشید تا مفهوم را انتقال دهد. خودتان را محدود به نقش نکنید، رنگ، عکس و یا حتی فیلم ضمیمه کنید).
متاسفانه یکی از مشکلات بسیاری از زبان آموزان تاکید زیاد آنها بر روی کتابهای زبان آموزی است. در مقاله « چطور یادگیری زبان خودمان را به شدت قدرتمند کنیم» توضیح دادم که این کتابها اگرچه خوب هستند، اما جملات و محاورات برش خورده از زندگی را به شما ارائه میکنند. ترکیب آنها در ذهن مخاطب پارسی زبان که حتی زبان دوم آن هم انگلیسی نیست (احتمالا عربی، تورکی، کوردی و یا بلوچی و غیره است) بسیار سخت است. داستان یک زنجیره منظم از معنای و مفاهیم را به شما آموزش میدهد که سبب درک عمیق کلمات میشود.
خیلی از زبان آموزان دوست دارند که بلافاصله به یک معنی کلمه دست پیدا کنند. استفاده از دیکشنری انگلیسی به فارسی بسیار وسوسه انگیز است. اما این کار را نکنید، مگر در زمانی که واقعا معنی کلمه را از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی نمی توانید درک کنید و یا خیلی ابتدایی هستید. بهتر است که از همان ابتدای کار به دیکشنری انگلیسی به انگلیسی عادت کنید. و سعی در درک معنای از این طریق کنید.
یکی دیگر از مشکلات زبان آموزان آن است که از اول میخوانند مثل بلبل انگلیسی صحبت کنند، پس میروند سراغ کتابهای سخت. این کار را نکنید. از کتابهای ساده شروع کنید، خیلی ساده! اصلا به این باور خودتان مغرور نشوید که زبان خواندهام پس میتوانم این کتاب قطور را بخوانم. نه دقیقا در سطحی کار کنید که واقعا بر روی آن مشرف هستید و سعی در تفهیم کامل مطالب به خودتان کنید.
حتما سعی کنید نوشتن را بعد از خواندن فرا بگیرید علتش را در ادامه به شما میگویم.
اساسیترین مشکل زبان آموزان ایرانی نبود پارتنر زبان انگلیسی دائمی است. شما میتوانید فیلم ببینید، در کلاس شرکت کنید و یا فایل صوتی گوش کنید، اما اینها تنها به مدت چند ساعت از زمان کلی که شما به پارسی صحبت میکنید را اشغال میکند. برای مثال شاید کمتر از 10 درصد از کل زمانتان.
پس چطور یادگیریهای زبانی خودمان را به چالش بکشیم؟ پاسخ این کار یادگیری « نوشتن » است. اگر میخواهید زبان را به خوبی فرا بگیرید. بهترین ابزار یادگیری نوشتن است.
قبل از آنکه در دورههای سخت مکالمه شرکت کنید، یاد بگیرید که حداقل ژورنال و دفترچه خاطرات روزانه ای داشته باشید. اما برای رسیدن به این حد چه کار کنیم؟
باز هم تکرار میکنم برای تقویت مکالمه حتما داستان و کتابهای در حد فهم خودتان زیاد بخوانید. این کار سبب میشود که روح معانی کلمهها و نحوه استفاده درست آنها را یاد بگیرید
اکنون کتابهای داستانهای سطح بندی شده خوبی در بازار موجود است. سایت انتشارات جنگل (jangal.com) و دنیای زبان(irlanguageworld.com) هر دو کتابهای سطحبندی شده زبان را ارائه میدهند. این کتابها را از سطحهای پایین خریداری کنید و شروع به مطالعه کنید تا زبان شما به صورت فوق العاده ای تقویت شود.
کتابهای انتشارت پنگوئن Penguin ، انتشارات آکسفورد Oxford و دامینس Dominoes اکنون با قیمت بسیار خوب وجود دارند که میتوانید آنها را خریداری کرده و بخوانید.
نکته مهم در زمینه کتاب خواندن آن است که اول: معنی کلمات را به پارسی زیر کلمه انگلیسی ننویسید. یک شماره زیر کلمه نوشته و سپس معنی را در گوشی از کتاب پانوشت کنید. این کار به خاطر آن است که مغز شما در زمان رسیدن به کلمه در صورتی که معنا را به یاد نیاورد، زمان کافی (در حد چند صدم ثانیه) برای به یاد آوری کلمه را داشته باشد. اگر هم شکست خود در اطراف کتاب، معنی ذکر شده باشد. دوم: سعی کنید که معنای واژههای دشوار را نیز به زبان انگلیسی بنویسید. دلیل آن را هم در بالا ذکر کردم.
گرامر یاد بگیرید، اما غرق گرامر نشوید. کتابهای گرامری خوبی اکنون در بازار است که میتواند به شما آموزشهای مناسبی دهد. برای مثال کتاب Essential Grammar in use برای 90 درصد مشکلات گرامری شما در ابتدای کار کافی است این کتاب هم در انتشارات جنگل و دنیای زبان ارائه شده است، همچنین آقای مهندس فرامرزی در سایت مرجع زبان ایرانیان تمام دورههای آن را آموزش داده اند. در همین حد گرامر بلد باشید کافی است.
برای آن که شروع به نوشتن کنید. زیاد خودتان را به دانستن کلمههای زیاد گره نزنید. اگر شما داستانهای سطحبندی شده تا سطح دوم را میفهمید و یا میتوانید دست و پا شکسته معنیهای را کلمه بفهمید کافی است. قلم را بردارید و شروع کنید، اجق وجق یک چیزهای بنویسید. از خاطراتتان بگویید، از مراسمهایتان یا هر چیزی که دلتنگتان میخواهد. قرار نیست انتشارات انگلیسی زبان، متن شما را چاپ کند پس اصلا نترسید که چه مینویسید. فقط بنویسید.
بهتر است که جملات ابتدای کارتان کوتاه باشد و حتی در زبان پارسی هم معنای ساده ای باشد. فرض کنید می خواهید یک انشا در حد کلاس سوم دبستان اما به زبان انگلیسی بنویسید.
برای بهبود اولیه کار میتوانید از گوگل ترانسلیت استفاده کنید. اگر دیدید که جملهها را پس پیش معنی کرد، خودتان آن را درست کنید.
اگر کمی سطح تان بالاست و میتوانید متون دانشگاهی را بخوانید یا به راحتی از کتابها داستان سطح چهار سردر بیاورید، دوره آموزش نوشتار لانگمن بسیار دوره خوبی است. این دوره به شما در نوشتن متن کمک زیادی میکند. کتاب های این دوره در سایت دنیای زبان ارائه شده است.
سرویس گرامرلی (grammarly) هم سرویسی است که به شما در تصحیح خطاهای گرامری و املایی کمک زیادی میکند. البته برای به کار بردن این سرویس حتما باید اکانت اصلی (Premium) تهیه کنید.
اکنون که هم کتاب میخوانید و هم متونی را مینویسید، نوبت به افزایش قدرت شنیداری شما میرسد.
برای شنیدار کارهای مختلفی میتوانید بکنید.
کتابهای Tactics for Listening برای این کار خوب است. اما من دیدن فیلمهای کارتون انگلیسی را در ابتدای کار پیشنهاد میکنم.
اصلا خجالت نکشید که با سی یا چهل یا پنجاه و یا حتی شصت سال سن، دارید یک کارتون یا انیمیشن کودکانه را میبینید. کارتنهای کودکانه محاورات ساده ای دارند. گاهی حتی زیرنویسهای ساده ای دارند. خوبی این کارتونها آن است که به سرعت به شما کمک میکند که بتوانید محاورات را یاد بگیرد. در سایت آپارات برخی از این کارتون ها وجود دارد. در عین حال تلفظهای مختلف را هم به خوبی فرا میگیرد. با پیشرفت کار میتوانید از برنامههای و فیلمهای دیگری هم استفاده کنید.
سریال اکسترا برای شروع خوب است. اگر خیلی اهل یادگیری هم هستید سریال Friends هم خوب است. در عین حال آموزشهای خوبی هم برای آن در یوتیوب وجود دارد.
اگر خوب داستان بخوانید درک فیلم برایتان راحت تر میشود.
اگر خوب بر روی دایره لغاتتان کار کنید، تلاش کنید که متنهایی ولو ساده و ابتدایی را بنویسید و در شنیدن و درک کردن هم مشکلی نداشته باشید، زبان وارد شدن شما به دورههای مکالمه است.
درباره بهرهوری در کلاسهای محاوره هم مقاله بعدی من را حتما بخوانید.
پیشنهاد میکنم که در یادگیری استمرار داشته باشید. با یک یا دو یا ده تا کتاب خواندن کسی زبان انگلیسی را فرار نمی گیرد، همانطور که کسی با این تعداد کتاب خواند زبان پارسی را هم فرا نمیگیرد. مسیر زبان آموزی بلند، دائمی و پر از نکات ریز است. اگر میخواهید زبان را یاد بگیرید تمرکز خودتان را بر روی فهم معانی بگذارید. زبان چیزی نیست که با یک دوره، دو دوره و یا یک سال یادگیری نتیجه بدهد. زبان زندگی است. باید آن را زندگی کنید. اقیانوسی از علوم و دانشها، انسانهای متعدد و فرهنگها در پس یادگیری زبان است. به یمن وجود اینترنت شما میتوانید به منابع زیادی در زمینه زبان دسترسی داشته باشید.
پس یادگیری را متوقف نکنید. نا امید نشوید. استمرار در زبان آموزی معجزه میکند.
اگر شما نظری درباره این پست داشتید برای من بنویسید، من حتما آنها را میخوانم.