Ali Borouji
Ali Borouji
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

سیمای زنی در دوردست | A woman's Face in the Distance

‘Walking The Land’ by Anne Magill
‘Walking The Land’ by Anne Magill


Unlock doors, I promise to change at a core level. Dreams can inform and deform an angel to pure devil. I try to absorb as much as I can. Just let me dive into your abstract ideas & transform my creative lens. Turn my visions into action, Sharpen my mind.
I'm feeling old fashioned. Rewire old patterns that serve no more
I'm an addict. Tell me how can I incorporate some new habits?
There's usually more than one way to achieve what I want but sometimes I can not map out
So I walk to the heart of matter
It was only a matter of time before I leave
Trying to find a solution to the problem had left me mentally ill
God save me from fools with a lil philosophy
I try to remain curious about what is around me
Not even family had cared enough to warn me
She says she loves me but that's not enough to warm me
I joined the army to save my country

But what I see is slaughter
Her daughter / my brothers
Mothers moaning. God damn!
Wish we could give birth to each other

https://soundcloud.com/mtthew_official/a-womans-face-in-the-distance

درها را بگشای، قول می دهم در سطحی عمیق تغییر کنم.
رویاها می توانند اطلاع دهند و فرشته را به شیطانی خالص تغییر شکل دهند.
سعی می کنم تا جایی که می توانم جذب کنم فقط اجازه بده در ایده های انتزاعی تو شیرجه بزنم
و لنز خلاق خود را متحول کنم
رویاهای من را به عمل تبدیل کن. ذهنم را تیز کن.
من احساس می کنم قدیمی شده ام.
الگوهای قدیمی را که دیگر کاربردی ندارند دوباره سیم کشی کن.
من یک معتاد هستم
به من بگو چطور می توانم عاداتی جدید را ترکیب کنم؟
معمولاً بیش از یک راه برای رسیدن به آنچه می خواهم وجود دارد
اما گاهی اوقات نمی توانم نقشه ای بکشم
بنابراین من به سمت قلب ماجرا قدم برمی دارم
فقط مسئله زمان بود تا من (شما را) ترک کنم.
تلاش برای یافتن راه حلی برای مشکل مرا بیماری روانی رها کرد
خدایا با یک فلسفه کوچک مرا از شر احمق ها نجات بده
سعی می کنم کنجکاو بمانم در مورد آنچه در اطراف من است
نه حتی خانواده آنقدر اهمیت نداد که به من هشدار دهد
او می گوید که من را دوست دارد اما این برای گرم کردن من کافی نیست
من برای نجات کشورم به ارتش پیوستم

اما آنچه می بینم کشتار است
دختر او / برادران من
مادران ناله می کنند. لعنت خدا!
ای کاش می توانستیم به یکدیگر تولدی ببخشیم.

https://soundcloud.com/ali-borouji

بیماری روانیموسیقی متنجنگادبیات
Multimedia Producer a.k.a MATTHEW
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید