با نگاهی به شهر، می توان نمود اختالفات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسائل یاد شده اند که خود به مشکالتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم به چشم می خورد؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی و ادبی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. بر این مبنا، برای تحلیل مفاهیم بالاشهر و پایین شهر، از جنبه های مختلف، پرسش هایی مطرح است که "مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟" و "چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"
در پژوهشی (محمود محمدی، مهدی حسینی دهاقانی، ایمان فدایی) با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم از پوسته های رویین و سطحی تا الیه های زیرین و عمقی آن با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه پرداخته اند و دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفتهاند؛ یکی "عناصر مفهومی" سازنده معنا و دیگری "معیارها"ی سازنده آن از دیدگاه مردم.
ابتدا برای فهم این مفاهیم، ترکیب ها تقطیع شده و سپس تجزیه و تحلیل می شوند. لذا مفاهیم "بالا" و "پایین" که باری معنایی بر دوش این ترکیب ها نهاده اند، باید از جنبه های گوناگون واکاوی شوند. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار دارد و حسن این روش آن است که اجازه می دهد اصالت و حقیقت داده ها به گونه ذهنی تفسیر و از طریق تداعی معنا تحلیل شوند تا درکی کامل درباره آنها به دست آید.
واژه شناسی
واژه "بالا" را می توان مشتق شده از دو تکواژ "بال" و "ا" دانست و آن را منتسب به بال معنا نمود. "بال" ریشه فعل "بالیدن" است که در معانی "مباهات، تفاخر، رشد، روییدن، قد کشیدن" در زبان فارسی به کار می رود (دهخدا، :۱۳۷۷ جلد ۳). در فرهنگ عمید، "بالا" هم به عنوان اسم و هم به عنوان صفت معنا شده است. در جایگاه ِ اسم، "[مقابل پایین] بخش بلند هرچیز، جای بلند" و در جایگاه صفت، معانی "بهتر؛ برتر، دارای مقام یا رتبه باارزش تر یا مهم تر" آورده شده است.
واژه "پایین" از "پا" و "یین" تشکیل شده است و به معنای منسوب به "پا" است. فرهنگ معین واژه "پایین" را صفت نسبی دانسته که معانی "زیر و دامنه" برای آن به کار رفته و "دامنه" نیز "کناره و حاشیه" معنا شده است (معین، ۱۳۹۱).
در مجموع چنین استنباط می شود که واژه "بالا" در زبان فارسی تنها اشاره به جهت یا ارتفاع ندارد؛ بلکه هم در جایگاه صفت و هم در جایگاه اسم، بار معنایی ارزشی دارد؛ چنانچه "بالا" به معنای بهتر، برتر و مهم تر شناخته می شود. واژه "پایین" نیز در زبان فارسی تنها به جهت و ارتفاع اشاره ندارد؛ بلکه چه در جایگاه اسم و چه در جایگاه صفت، بار معنایی ارزش دارد؛ و به معنای کمتر و حقیر شناخته می شود.
اصطلاح شناسی
امثال و اصطالحاتی که در زبان به کار برده می شود، جایگاه، ارزش و بار معنایی واژه را بیشتر از معنای صرف آن، روشن می سازد. بنابراین در این قسمت، از توضیحات لغت نامه دهخدا، اصطالحات مرتبط و مفاهیم آنها استخراج شده است.
بالا
- دم از بالا بالا ها زدن : گزاف گفتن، گزاف خواستن
- بالای سر جای دادن : گرامی داشتن، بزرگ قدر شمردن
پایین
- پایین آمدن : فرود آمدن، به زیر آمدن، هبوط
- پایین کشیدن (چراغ را) : روشنی چراغ را فرود آوردن چندان که به فرو مردن نزدیک شود
با نگاه کلی می توان گفت واژه "بالا" در ترکیبات زبان فارسی، بار معنایی "مقام و منزلت، برتری، ترقی و فزونی" و واژه "پایین" بار معنایی "هبوط و پستی" را دارد.
استعاره شناسی
در زبان شناسی، استعاره کاربرد یک نشانه زبانی به جای نشانه زبانی دیگر بر پایه تشابهی است که - دست کم به اعتقاد گوینده یا نویسنده - میان دو مفهوم برقرار است. اما استعاره در رویکرد معاصر، پدیده ای صرفا زبانی نیست؛ بلکه فرایند تفکر انسان، استعاری است. از این رو استعاره تنها در واژگان زبانی دیده نمی شود؛ بلکه در مفاهیم نهفته است. این بررسی نشان می دهد استعاره های جَهَتی ریشه در تجربیات جسمی و فیزیکی ما دارند و نوعی نظام مندی کلی در میان استعاره های جهتی وجود دارد که بیانگر انسجام موجود میان آنهاست. به این ترتیب که "بالا خوب است"، هرچیز خوب و مطلوبی را با جهت بالا توصیف می کند. اگرچه این استعاره ها، دلبخواهی نیستند و از تجارب فیزیکی ما ناشی می شوند، اما بسته به فرهنگ و بستر جوامع مختلف می توانند تغییر کنند.
نمونه کاربردی در زبان فارسی:
توی ابرها سیر می کنه / روحیه اش افت کرده
بیان استعاری: شادی بالاست / غمگین پایین است
مبنای فیزیکی: راست ایستادن، با وضع عاطفی امیدوارکننده و خمیدگی و افتادگی با غصه و ناراحتی همراه است.
اسطوره شناسی
در قدیم واژه "بالا" به معنای "عالم مقدس در آسمان" به کار می رفته است؛ چنانچه "بالا و پست" به معنای "آسمان و زمین" شمرده شده است (عمید، ۱۳۹۲). اسطوره شناسی آسمان و زمین به ما کمک می کند تا دلایل نسبت دادن معانی مثبت و خوب به بالا و منفی و نامطلوب به پایین را بهتر درک کنیم. حتی بدون رجوع یا استناد به افسانه پردازی های اساطیر، آسمان مستقیما نمایشگر استعلا و قدرت و قداست ذات خود است. مناطق فوقانی که برای آدمی غیر قابل دسترس است، جایگاه ستارگان و اختران، اقامتگاه خدایان و برگزیدگان است (الیاده، ۱۳۸۴). در مقابل، عارفان همواره حقارت زمین را در برابر هستی یادآور شده اند و زمین را تبعیدگاه اولاد آدم (ع) می دانند.
جمع بندی
زمینه های پدیده بالاشهر و پایین شهر را می توان در تاریخ جستجو کرد و تصورات گوناگونی نسبت به این مقوله می تواند وجود داشته باشد؛ مفاهیم بالا و پایین در تناظر با ارزش ها، مفاهیمی نسبی هستند؛ اما تحلیل مجموع موارد ذکر شده آشکار می سازد که مفاهیم بالاشهر و پایین شهر، زاده پدیده دوگانگی و نابرابری است. پدیده ای درهم تنیده از ماده و معنا، عقل و احساس، یقین و شک؛ مفهومی که با خود بار تضاد را بر دوش می کشد. چه کارکردی بنگریم چه نه؛ چه عدالت را شایستگی و حتی تقدیر بدانیم و چه برابری محض؛ چه رفاه را برای عام مردم بدانیم چه برای گروهی خاص؛ چه بخواهیم چه نه، تضاد وجود دارد. اختلاف وجود دارد و این نابرابری، چیزی نیست که بخواهد در تصمیم گیری و تصمیم سازی از چشم به دور ماند.
منابع:
* درآمدی بر مفاهیم بالاشهر و پایین شهر با تاکیید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی / محمود محمدی، مهدی حسینی دهاقانی، ایمان فدایی - فصلنامه علمی-پژوهشی مرکز پژوهشی هنر معماری و شهرسازی نظر تابستان ۱۳۹۴
* شهر در رمان / لیال بنگران - مالحظاتی درباره بازنمایی شهر در رمان - فصلنامه ادبی-داستانی خوانش، خانهی ادبیات پیشروی ایران
* حاشیه نشینان ادبیات ایران و نویسندگان حاشیه نشین / نوشته های حسین نوش آذر ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
* نويسندگان مشهور جهان حاشيهنشيني را سوژه داستانهايشان کردند / فتح اهلل بی نیاز، نویسنده و مترجم ۵ اسفند ۱۳۹۳
* روزنامه اقتصادی آسیا / مسعود خوشابی ۲۲ تیر ۱۳۹۸
* واژههای غریب در دنیای عجیب؛ ۳۰ سال از مرگ ساعدی گذشت/ الهه خوشنام - روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر ۴ آذر ۱۳۹۴
۱۵ شهریورماه ۱۳۹۹