دین، زیباست.
آنچه زشت است، تفکراتِ
مدعیانِ دینداری است.
دین زیباست چون خدا زیباست. چون جمیل اسم اوست و چون بیش از هر چیز، خودش را با نامهای رحمان و رحیم معرفی کرده است. چون «لا اکراه فی الدین»؛ نه در دین اجبار و اکراه هست و نه اینکه دین کریه است. آنچه کریه است، اعتقاداتی است که گاهی ارثی و گاهی در اثر آموزشهای غلط به فرد رسیده و او بیآنکه شکی مقدس در این اعتقادات ارثی و این آموزشها آورده باشد، آنها را دربست پذیرفته است.
دین زیباست چون از جنس زندگی و از جنس فطرت الهی است که انسان را از همان سرشته است. «فطرت الله التی فطر الناس علیها.» دیگران را مجبور کردن به پذیرش یک تفکر و رفتار و پوشش و طرز زندگی، اسمش دین نیست. تفسیرهای خشن از آیات رحمانی و کلام اولیای دین، اسمش دین نیست. اینها همه رفتارهایی است که دینگریزی را موجب شده و میشود و ضد پرستش خدای آزاد است؛ جلوی نورِ حقیقت را پوشاندن است.
خدا به مدعی و مدافع نیاز ندارد. دین هم همینطور. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.» خدا اصلاً به چیزی و به کسی نیاز ندارد. اما او مردمانی را دوست دارد که بیآنکه دین را در چشم دیگران فرو کنند، تمامیت زندگیشان تجلیای (هرچند در حد پرتوی کمفروغ) از آن حقیقتِ نورانی باشد.
علیاکبر قزوینی
۲ آبان ۹۹