نظر یک واژه یا استعاره نیست. نظر، یک فعل است، یک «عمل»، و مثل هر فعل و عمل دیگری نیاز به فاعل و عامل دارد. پس برای نظر، ناظری باید.
و این نظر، اگر از سوی آن ناظر و آنها که در حریمِ قدس اویند بر کسی بیفتد، انرژی درونش را در لحظه تغییر میدهد و نشانهاش معمولاً یک حال خوش عجیب و بیدلیل (و کاملاً متفاوت با خوشیهای هیجانی)، و اشکی مقدس است که از قلب میجوشد و از چشمهٔ چشمها جاری میشود.
در قرآن کریم، که کلماتِ زندهٔ خداست، از مؤمنان خواسته شده تا پیامبر (ص) را با فعل «راعِنا» صدا نکنند، بلکه با گفتنِ «اُنظُرنا» از ایشان خواهش کنند که بر آنها «نظر افکند».
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ. (بقره: ۱۰۴)
و آیه، فقط متعلق به صدر اسلام و حیات ظاهری پیامبر نیست. چه، قرآن زنده است و بیزمان، و پیامبر هم زنده است. پس آن که آگاه به این حقیقت است، همچنان عامل به این آیه است و «اُنظُرنا» را طالب. چه، میداند که فقط گوشهٔ چشمی همهٔ غمِ عالَم ببَرَد.
علیاکبر قزوینی
۲ آبان ۹۹