خب میرسیم به مشکلی که خیلی از فریلنسرها با خانودهی خود یا شریکشان دارند. بعید است که به عنوان یک فریلنسر جملهی:«برو دنبال یک کار درست و حسابی» یا جملات مشابهشرا از دیگران نشنیده باشید.
فرهنگ عمومی ما شغلی که ساعت مشخصی نداشته باشد و درون خانه انجام شود را شغل نمیداند. متأسفانه هرچقدر هم توضیح دهید کسی نمیپذیرد. از طرفی داشتن بیمه برای خیلیها مهمترین معیار یک شغل است. چیزی که در فریلنسینگ معنی ندارد.
فرهنگ عمومی نسبت به سالهای پیش کمی بهتر شده است, ولی همچنان اکثریت جامعه حاضر به پذیرش فریلنسینگ به عنوان یک شغل نیست.
بهترین کار برای تصحیح فرهنگ عمومی, صحبت کردن در مورد فریلنسینگ است. اینطوری اطلاعات مردم در مورد این شیوهی کاری افزوده میشود و راحتتر با آن کنار میآیند.
نظر شما چیست؟ شما با چه مشکلاتی برای توضیح و قبولاندن شیوهی کاریتان به اطرافیان روبهرو شدهاید؟ در قسمت نظرات من و دیگرانرا از تجربیاتتان آگاه کنید.
شما میتوانید در وبلاگ جامپلوی قسمت اول و قسمت دوم این مقالهرا(تمام ده مشکل کنار هم) به صورت کامل و راحت بخوانید.
برای خواندن قسمتهای قبلی در ویرگول هم میتوانید از این لینکها استفاده کنید: بازاریابی(در قسمت نظرات مطلب بحثهایی مطرح شده که خواندنشان خالی از لطف نیست.), درآمد کم, تنهایی کارکردن, دلال-فریلنسرها, کارکردن بیش از حد, عدم دسترسی به خدمات جهانی , مدیریت خود