دنیای IT و Management و تا حدودی دنیای Business یک حالت تلاقی و اتصال با همدیگر داشته و افراد درگیر این هستند که مسیر پیشرفت و سیر رسیدن به موقعیت کاری به عنوان مثال CIO یا/و CTO به چه صورت خواهد بود. البته رسیدن به موقعیت CTO فقط از طریق حوزه IT نیست که امکان پذیر باشد، ولی چون ما با حوزه IT آشنا هستیم، از این سمت به این مسیر نگاه خواهیم کرد. اولین قدم شرح همه نقشها و موقعیتهای شغلی درگیر در این مسیر خواهد بود. وقتی این آیتمها را به درستی بدانیم، از طریق یک تصویر/هرم/ چارت به سادگی همه چیز مشخص خواهد شد .
در ابتدا می توان گفت افرادی با موقعیت شغلی Developer ، Programmer ، IT Administrator و یا IT Support و مشابهات آن در یک سطح قرار دارند . حال به صورت خیلی کوتاه و ساده به بررسی هر یک از این موارد ذکر شده خواهیم پرداخت .
1- بررسی موقعیت شغلی Developer : یک سافتور دولوپر فردی است که روی بخشهای کوچکتر نرم افزارها کار می کند و باید توسط نیروهای سطح بالاتر مدیریت شود. شاید همین الان بپرسید پس Software Engineer چی است ؟. مهندس نرم افزار یک سطح بالاتری قرار دارد و عملا فردی است که بدون توجه به ابزار یا بخشی خاص از یک نرم افزار بتواند نیازمندیهای یک سازمان یا مشتری را برطرف کند.
2- بررسی موقعیت شغلی Programmer : کسانی که دارای فقط قابلیت نوشتن برنامه باشند، شاید نتوانند یک سیستم واقعی پیاده سازی کنند. آنها شاید در تولید یا بهبود یک الگوریتم مهارت داشته باشند، ولی در دیگر موارد مثل چگونگی بهبود کلی Performance یک سیستم ایده خاصی نداشته باشند.
3- بررسی موقعیت شغلی IT Administrator : این افراد بیشتر درگیر پیاده سازی و نگهداری سخت افزار ها و سرورها بوده که تازه میتوانند در زیر شاخه های زیادی مثل Active و Passive و ... دسته بندی گردند.
4- بررسی موقعیت شغلی IT Support : این یکی دیگر واضح و مشخص است . رفع مشکل، پیاده سازی مجدد و درگیر بودن با مشتری و سازمان در جهت نگهداری و حفظ آنچه در حال استفاده می باشد، وظیفه این موقعیت شغلی می باشد.
حال پس از معرفی و بررسی این 4 رده شغلی، باید اضافه کنیم که موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که یا موازی با آیتمهای یاد شده بوده یا در زیر شاخه های این موارد یاد شده قرار خواهند گرفت، لذا قرار نیست حالا هر چیزی اینجا نوشته نشده را یکی یکی عنوان کنیم یا سوال کنیم پس آنها چی و کجای داستان خواهد بود!.
همه این موارد در دسته Technical Roles قرار خواهند گرفت.
حالا هر چه به سطوح بالاتر حرکت کنیم، غلظت فنی بودن موقعیتهای کاری کمتر شده و به غلظت مدیریت و بیزینس افزوده خواهد شد.
بررسی نقش Application Architect : وظیفه این موقعیت شغلی در یک تیم تقریبا و البته به صورت کوتاه به شرح زیر خواهد بود.
1- تهیه مستندات معماری سیستم
2- مستند سازی فرآیندهای پیاده سازی سیستم
3- ادغام بخشهای کوچکتر و زیر سیستمها
4- مدیریت پیاده سازی و اجرای تستها
بررسی نقشInfrastructure Architects : به این موقعیت شغلی گاهی Solution Architect هم گفته می شود. این افراد درگیر طراحی ، پیاده سازی و یکپارچه سازی همه زیر سیستمها و تقریبا همه چیز در سیستم بزرگ نرم افزاری خواهند بود.
حالا شاهد این هستیم که سازمانهای بزرگتر، عنوان Solution Architect را جدا کرده و وظایفی با حوزه ای بسیار وسیع تر از Infrastructure Architects برای این موقعیت شغلی قائل می باشند، لذا بد نیست نگاهی کوتاه به این موقعیت شغلی به صورت مجزا نیست داشته باشیم.
یک Solution Architect وظیفه دریافت Business Needs ، بررسی آن و سیستم طراحی و پیشنهاد زیر ساخت و معماری و تاتیکهای صحیح و امکان پذیر می باشد. یک Solution Architect می بایست جلوی پیاده سازیهای فضایی و بر اساس توهم در یک سیستم را گرفته و بتواند به شکلی تصمیم گیری کند به یک نتیجه مورد انتظار و موفق بینجامد. در این موقعیت شغلی ، همسویی استراتژی فناوری اطلاعات با اهداف تجاری بسیار مهم شده است و یک Solution Architect می تواند به تعیین، توسعه و بهبود راه حل های فنی در حمایت از اهداف تجاری کمک کند.
بررسی موقعیت شغلی Enterprise Architect : به موارد زیر به عنوان مسئولیتهای این موقعیت شغلی میتوان اشاره کرد
1- نظارت، بهبود و ارتقاء خدمات، نرم افزار و سخت افزار
2- در جریان بودن از آخرین روندها و فناوریها
3- بهبود فرآیندهای سازمانی
این موقعیت کاری، نیازمند تفکر و استراتژی پیچیده است تا مشخص شود کدام سیستمهای قدیمی را میتوان بهروزرسانی کرد، چه نرمافزار یا سختافزاری را میتوان جایگزین کرد و کدام خدمات یا محصولات از عملیات تجاری در هر بخش پشتیبانی میکنند. معماران سازمانی در سراسر سازمان کار می کنند و نیازهای طیف وسیعی از واحدها و فرآیندهای تجاری را تعیین می کنند. این نقشی است که به مهارت های ارتباطی و تحلیلی قوی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که واحدهای تجاری ابزارهای مناسبی برای موفقیت دارند.
نکته : این موقعیهای شغلی تا حدودی با همدیگر تداخل و همپوشانی دارد و فقط سازمانهای خیلی بزرگ که دقیقا می دانند دارند چه میکنند میتوانند بین این موقعیتهای کاری تفاوت ایجاد کنند، در غیر این صورت و اگر ندانید دقیقا قرار است هر کدام از این Role ها چه باید بکنند، پس از مدتی گرفتار پختن آش با چند آشپز خواهید شد و به هیچ نتیجه مشخصی نخواهید رسید و پس از مثلا 1 سال با پدیده پرداخت حقوق بیهوده و سپس درگیری ایده ها و نظرها با همدیگر خواهید شد.
حال دو موقعیت CIO و CTO باقی می ماند که اینها به اصطلاح از دسته C-suite job title ها بوده و مجددا در هر سازمان تعاریف و اتلاق های خود را خواهد داشت، ولی فقط میتوان گفت این دو دیگر در بالاترین سطح از سطوح مدیریتی مخصوصا در سازمانهای IT محور بوده و نیاز به دانش، هوش، قدرت تفکر و تمرکز بالا و توان مدیریتی و تجربه و سابقه کار کافی در این حوزه خواهند داشت. یکی از مشکلات و ایرادهای بزرگ در فرهنگ کاری خیلی از سازمانها و کشورها ارتقای شغلی برنامه نویسها و ... بر اساس سالهای خدمت تا این سطوح بوده و همین سبب نابودی خیلی از اهداف و تیمهای کاری می گردد. متاسفانه یکی از ابزارهای افزایش حقوق در کشور ما ارتقای افراد به این موقعیتهای بالاتر است و اگر بخواهیم مثلا به فردی لایق در حوزه برنامه نویسی حقوق بیشتری بدهیم، مجبوریم مثلا به او موقعیت کاری CIO بدهیم !. همین می شود که اکثرا پس از گذشتن از 30 سالگی، با لشکری از CIO و CTO روبرو هستیم که حاضر به ترک موقعیت هم نیستند چرا که درآمد آنها به موقعیت شغلی آنها وصل شده است، ولی اکثرا توانایی هندل کردن نیازمندیهای این موقعیتهای شغلی را ندارند و این نشان از بی لیاقتی آنها نیست، بلکه بعضی از این نیازمندیها در خون و ژن بعضی از افراد نیست و اگر در موقعیتهای پایینتر و غیر مدیریتی باقی بمانند، شاید تحول ایجاد کنند و عملا با ارتقای بی دلیل حتی خودشان هم به جای درستی نخواهند رسید.
در پایان توجه شما را به هرم Role های استاندارد و شرح داده شده در این مقاله جلب می نمایم
فکر میکنم مشاهده این تصویر ، تکلیف خیلی از ابهام ها را روشن خواهد نمود ، لذا زیاده عرضی نیست
موفق و پیروز و سر بلند باشید
علی کلاهدوزان