به مدد رشد و گسترش تکنولوژی دیجیتال و اینترنت،این روزها دسترسی به فایلهای آموزشی بسیار سهلتر و آسانتر از گذشته شده است. شما حتی می توانید از قدیمی ترین آموزشهای کسانی که دیگر در این دنیا نیستند،بهره مند شوید.یکی از قدیمی ترین اساتید موفقیت،جیم ران است که در اینجا می خواهم نکات برجسته ای از مدیریت زمان را از ایشان برایتان نقل قول کنم:
اگر روزتان را مدیریت نکنید،روزتان شما را مدیریت میکند. بگذارید یک بررسی ساده انجام بدهیم شروع یک کار سخت نیست.شما آن کار را اداره میکنید ولی بعد از مدتی آن کار شما را اداره میکند. این بخشی از چالش پیش روی شما است. من همیشه به کارکنانم میگویم به دنیا آوردن ببر یک چیز است و یاد گرفتن نحوه سوارکاری با آن یک چیز دیگر است. گاهی بعد از اینکه کاری را شروع کردید همه چیز عوض میشود و با کلی مشکل روبرو میشوید.
زمانی که همین الان به کار اختصاص دادید کافی است. اگر ۱۰ ساعت در روز کار میکنید کافی است. نمیتوانید بیشتر از این کار کنید. ممکن است بتوانید برای مدتی ۱۲ تا ۱۶ ساعت در روز هم کار کنید،مطمئم همه یاد گرفتهاید که چطور زمان بیشتری کار کنید! ولی بعد از مدتی باید زندگیتان را متعادل کنید. در غیر این صورت سلامتی و قلبتان به خطر میافتند. فشار خونتان به مشکل میخورد و کلی دردسرهای دیگر پیش میآید، اگر زندگی و کارتان متعادل نباشد. پس نیاز نیست ساعت بیشتری کار کنید فقط از زمانتان بهینه استفاده کنید،کلیشهای که همه ما شنیدهایم ساعتهایی که کار میکنید مهم نیستند، مهم کاری است که در آن ساعتها انجام میدهید.
شما باید اهدافتان را بنویسید،مدیریت زمان الزامی است،مرتباً اهدافتان را مرور کنید چون اینطوری میفهمید که چطور باید از زمانتان استفاده کنید و اینکه چه چیزهایی برایتان در اولویت هستند. برای رسیدن به اهدافتان برنامه نیاز دارید.
نکته چهارم درباره مدیریت زمان تمرکز است. غرق شدن در دغدغههای ذهنیتان کشنده است. چه وقتی تو یک بزرگراه هستید و چه وقتی دارید کار میکنید،شما باید ذهنتان را متمرکز نگه دارید. من یک قانون کوچک دارم و آن هم این است که تا قبل از رسیدن به دفترم،نباید روز کاریم را شروع کنم. من قبلاً موقع دوش گرفتن روز کاریم را شروع میکردم. یا سر میز صبحانه،که باعث میشد همه چیز به هم بریزد. فکر میکنید سر میز صبحانه ذهنم به کجا میرفت؟پیش دفتر کارم! وقتی سردرگمی شدم به ساحل میرفتم تا کمی آرامش پیدا کنم،ولی وقتی در دفتر کارم بودم به کنار ساحل بودن فکر میکردم! وقتی کنار ساحل بودم فکر میکردم باید توی دفترم باشم! میبینید؟خیلی سردرگم بودم! یک نقل قولی از مجله ریدردایجست میگوید هر جایی که هستید باید ذهنتان هم همان جا باشد. وقتی سر میز صبحانه هستید آنجا حضور کامل داشته باشید. وقتی دارید با کسی حرف میزنید آنجا حضور کامل داشته باشید. وقتی به سر کار میروید آنجا حضور کامل داشته باشید. از مسیرتان لذت ببرید به اطراف نگاه کنید ببینید چه خبر است؟رفتار افراد و نگاه کنید ببینید چه اتفاقاتی دارد میافتد. کامل در لحظه حال باشید تا زمانی که به دفتر کارتان برسید،بعد به دل کارتان بروید.
نکته بعدی اصول مدیریت زمان این است که یاد بگیرید نه بگویید. پر کردن تقویم کار آسانی است شما میتوانید خیلی راحت درگیر مشکلات مدیریت زمانی کنید،چون قدرت این را ندارید که نه بگویید. جاهایی که باید نه بگویید،چیزی نمیگویید! نمیتوانید نه بگویید بعد تلاش میکنید تا از مخمصه نجات پیدا کنید. دوباره مجبور میشوید به طرفتان زنگ بزنید و بگویید از پسش بر نیامدید! و شرمنده میشوید. پس بهتر از همان اول بگویید نه تا اینکه بگویید بله و بعد مجبور بشوید که جا بزنید! ران رینولد یک جمله خوب در این زمینه دارد که میگوید نگذارید زبانتان یک بار اضافی بر روی دوشتان بگذارد!
در پایان از شما صمیمانه تشکر می کنم که نوشتار من را مطالعه کردید و مشتاقانه امیدوارم که شما همچنان پیگیر مطالب دیگر من نیز باشید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
شنبه
ششم آبان ماه یکهزار و چهارصد و دو
1402/8/6
باکمال احترام از شما دعوت می کنم؛«بخواهید تا بیابید!»که من به تازگی در سایت ویرگول منتشر کردم را نیز بخوانید،بدانید و به کاربرید:
اگر مایل به دیدن مطالب کاملتر و ویدئو های بیشتر در زمینه یادگیری مهارت هستید،به شما پیشنهاد می کنم که به کانال تلگرام من به آدرس زیر بپیوندید: