” کوچ ها کسانی هستند که حتی با پرسیدن تنها یک سوال از مراجع خود در جلسات کوچینگ توانستند زندگی و مسیر آینده وی را متحول کنند.”
امروزه محیط های کاری برای کارکنان به نحوی سازماندهی شده است که برای بسیاری از افراد از لحاظ جسمی و روحی (روانشناختی) آزاردهنده و رنج آور است. محیط هایی که در آنها استرس های بی ربط، کمبود معنا، فقدان شناخت و روابط های کاری سرد و پریشان بین همکاران حاکمیت دارد.
تحقیقاتی که توسط موسسه گالوپ(Gallup Institute) انجام شده است نشان میدهد که به طور میانگین تنها خواستههای ۱۵ درصد از کارکنان در سراسر جهان در محیطهای کاریشان برآورده شده است.
جفری در دانشگاه آستفورد یک متاآنالیز در خصوص اینکه چه عواملی باعث ایجاد استرس در محیط های کاری می شود را بررسی کرد و متوجه شد که این عوامل باعث افزایش ۵۰ درصدی ابتلا به بیماری و افزایش ۲۰ درصدی ابتلا به مرگ و میر می شوند. این محیط های کاری، تبدیل به فضایی برای هدر رفتن استعدادها و سلامتی فرزندان ما شده است.
محیط های کاری آینده، محیطهایی با پیچیدگی زیاد هستند که لزوم ارتباط افراد با یکدیگر یک اصل اساسی است. در این میان دو روانشناس برجسته، ادوارد و ریچارد برایان، سه اصل خودمختاری انسانها را بیان کردند که انسانها باید در ملاقات و همکاری با یکدیگر، به آن دست یابند، تا احساس رضایت داشته باشند که به طور آشکاری در محیط های کاری ما انسانها در روابط مان با یکدیگر ، مورد نیاز است:
1- استقلال
2- احساس شایستگی و قدردانی
3- احساس ارتباط
رهبرانی که از مهارت کوچینگ استفاده میکنند به طور طبیعی و دلخواه، به نیازهای اساسی انسان ها احترام می گذارند. آنها این کار را بدون هیچگونه یادگیری در خصوص تئوری خودمختاری (Self-determination) انجام می دهند. رهبرانی که به عنوان کوچ عمل می کنند کارهای متمایز زیادی را انجام میدهند، اما یکی از این کارها، ” آنها بیشتر سوال می پرسند تا صحبت کنند.” است .
این نوع رهبران، در عوض اینکه نظر خود را به کارمندانشان تحمیل کنند اجازه میدهند تا آنها، خودشان، از درونشان بتوانند جواب مشکلات و سوالهای خود را پیدا کنند. آنها به نیازهای اساسی انسان ها در تئوری خودمختاری احترام میگذارند. آنها به کارکنان خود استقلال عمل می دهند به توانایی آنها ایمان دارند و قدردان زحمات آنها هستند و به ارتباط با کارکنان خود علاقمند هستند. ” کوچینگ یک مکالمه انگیزه بخش به وسیله سوالات مبتنی بر استراتژی است که افراد را به فکر کردن در خصوص نوآوری ترغیب می کند.”
رهبرانی که کوچینگ (مربیگری) می کنند اول از همه، از تحمیل نظرات خود بر دیگران خودداری میکند. آنها با پرسیدن سوالاتی به شما کمک می کنند تا فکر کنید و به استقلال عمل، شما احترام می گذارند. دوم اینکه آنها فرض میکنند که شما میتوانید فکر کنید و راهحلی برای موضوع و مسئله دارید. و سوم اینکه آنها با شما ارتباط و تعامل برقرار میکنند. در چنین محیط هایی است که انسانها به ایجاد ارزش و می پردازند چون ابتکار عمل دارند.
1) شما چه چیزی را واقعاً میخواهید؟(What do you really want?)
2) چرا این برای شما اهمیت دارد؟(Why is this important to you?)
3) چطور انجام خواهی داد؟(How will you go about it?)
4) کی میخواهید شروع کنید؟(When will you start?)
به جواب افراد گوش دهید، هیچ نصیحتی ارائه ندهید. این سوالات ابزارهایی هستند که آنها خودشان، جواب را خواهند یافت.
منبع: اقتباس شده از سخنرانی تد
Leaders who coach are creating better work places, and so can you| Saba Imru-Mathiey
لینک منبع :https://www.youtube.com/watch?v=ypKRJ0IPP-k
کوچینگ رهبری چیست؟
کوچینگ مدیران و رهبری سازمانی
خلاصه کتاب عادت مربیگری (کوچینگی) اثر مایکل بونگی استانیر – قسمت اول
آدرس کوتاه شده مطلب در سایت اصلی: yun.ir/2pqwz5
وب سایت :https://www.hosseinalimohammadi.com
کانال تلگرام : @alimohammadihossein
اینستاگرام : alimohammadi_hossein
لینکدین :https://www.linkedin.com/in/alimohammadihossein/