غریبه ساخته سروش محمدزاده اثری بازآفریده شده از یک درامِ سطحی با اُلگویی متقلب از «گاندو»ی جواد افشار است. البته عباس نعمتی، آنطور که شنیده، در سال 1398 قصهی «غریبه» را نوشته و در سالهای اخیر با چند اصلاحیه جلوی دوربین رفته. اما پرسشی که برای مخاطب عام رسانهی ملی مطرح خواهد شد آن است که چرا گفتمانِ سیاسی - اطلاعاتی و چگونگی نمایش دادن آن شبیه به داستانِ آرش قادری و فیلم جواد افشار است؟!. مدیوم صدا و سیما باید توان آن را داشته باشد که پس از تولیدی موفق انتظار بیننده از مجموعه تولیداتِ آن رسانه را برآورده کند. در چنین شرایطی ابداً نمیتوان چنین انتظاری از رسانهی ملی داشت. صدا و سیما از روی دستِ خودش تقلب میکند. کارگردانی محمدزاده این اثر را جدای از یک تعقیب و گریزِ در تعلیق، به مجموعه فرآیندهای سیستماتیکی تبدیل کرده که مدیومِ سریالها را در قراردادهایی کلیشهای خلاصه خواهد کرد. درامی که حرف، حرف جدی، برای گفتن زیاد دارد اما با این فرمان هیچ کدام را به نتیجهای که دلخواهِ بیننده باشد نمیرساند. فُرم در هنر هیچ قطعیتی برای رعایت شدن ندارد اما مسئلهی اصلی آن است که مولف نباید به ساختاری که در ابتدا با مخاطب، مشخصا مخاطب عام، قرار بسته پُشت کند. درام یکسری فیدبکهایی دارد که ابدا داستان را گره گُشایی نمیکنند. این گره گُشا نبودن صرفا به خاطر ایجاد کشمکش بیشتر برای تظاهر به مهم بودن است و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/?p=24344