ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

تاملی درباره سینمایی «استروید سیتی»

استروید سیتی یا شهر سیارک فیلمی به ذات هنرمندانه از وس اندرسن کمی نابغه است. سینمایی که در ترکیب رنگ‌های خود از نقاشی، نقاشی‌های کودکانه، قاب‌هایی با قطع کاغذ و رفتار کنش‌گر دوربین نسبت به سوژه بهره می‌برد و پُر واضح است که مقیاس درام و نسبت اثر با کمدی را می‌شناسد. با مدیوم مجله‌وار اندرسن که به زعم من در «گزارش فرانسوی» به اوج خودش می‌رسد مسئله دارم و معتقدم این تمرکز هیچ‌ پدیده‌ای از زیباشناسی را نمی‌تواند عیان کند. مادامی که سینما صرفا برای سرگرمی شکل‌های مارول‌گونه به خود می‌گیرد و هر دَم ابرقهرمان تازه‌ای رو می‌کند سینمای اندرسن پویاترین جلوه ذات هنر در این مدیوم است. در مواجهه ابتدایی با این اثر دوربین 4:3 شده با تمرکز بر تصویر سیاه و سفید را می‌بینیم که آقای نویسنده به روی‌ صحنه می‌آید و برای تماشاگران در سالن تئاتر داستان و بازیگران و... را معرفی می‌کند. قبل از هرچیز برای یک نویسنده درامِ تئاتری جذاب است که از چنین ایده‌ای برای قصه‌اش استفاده کند اما این مهم را یادآور می‌شوم که ذات فیلم‌نامه در مدیوم سینما اجازه چنین کاری را به نویسنده نمی‌دهد و شاید تنها از اندرسن برآید که این‌چنین ساختار شکنی کند. به یاد «آلفاویل» گدار افتادم و به غایت درجست‌وجوی خط مشی‌ای برای شکستن آن در «استروید سیتی» بودم که چنین اتفاقی رخ نداد. فیلم‌نامه دقیقا همان‌جایی است که اندرسن از آن لطمه می‌خورد. فیلم مورد بحث به خوبی وارد قصه نمی‌شود اما بسیار خوب بیننده را وارد آن می‌کند. بیننده خودش باید جایگاه‌ها و جاهای مختلف این سیارک را ببیند و درک و کند نه و...

برای مطالعه متن کامل کلیک کنید.

استروید سیتیشهر سیارکنقدهای علی رفیعی وردنجانیعلی رفیعی وردنجانیوس اندرسن
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید