ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

تاملی درباره قسمت اول ازازیل

ازازیل به کارگردانی حسن فتحی شمایلی از هذیاناتِ مخلوط شده با واقعیت است که جَهشِ دراماتیکِ قصه توانایی ایجادِ مفهوم در یک سناریو را ندارد. هنگامی که مدیا جای مدیوم را در یک محصولِ فرهنگی بگیرد ما با ادامه دادنِ ناموجهِ «شهرزاد» و دیگر محصولاتی که تا فصولِ چهارم و پنجم هم می‌رسند روبه‌رو خواهیم شد. قبل از اینکه وارد بحثِ تعلیق و داستان در سریال شوم باید این توضیح را بدهم که با توجه به نوشتنِ سال‌ها برای سینما حتی یک جمله هم از دیگران به نامِ خود نزدم و هرگز موضوعی را به نامِ خود تمام نکردم و در فضای مجازی هم حضور دارم چرا که با دیگران اشتباه گرفته نشوم. مشخصاً در مورد «ازازیل» نمی‌توان قاطعاً جزئیات را زیر سوال برد چرا که ما فقط یک قسمت از این سریال را دیده‌ایم اما در سینما تنها دو سکانس کافی است تا بلدیِ مولف دستمان بیاید. ابتدای داستان با یک پارتی شروع می‌شود. در آن میهمانی ما می‌فهمیم که داستان بر چه پاشنه‌ای قرار است بچرخد، بعد ما یک خانم دکتری را می‌بینیم که در اتاق جراحی هندزفری در گوش خود گذاشته و عمل می‌کند و مثلا برای آنکه از استرس آدمی که بارِ اولش است در اتاق عمل حضور دارد آدرس تتو کارِ اَبرویش را می‌پرسد. بعد دختری گل فروش سر چهارراه را می‌بینیم که وِردآلود هشداری به خانم دکتر، پریناز ایزدیار، می‌دهد و... تا به اینجا ارتباط مخالفی از داستان با حقیقت را کشف می‌کنیم امّا غم‌اگیز وقتی است که این ارتباط مخالف را با فرهنگ و مذهب جامعه هم می‌بینیم و...

متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.

فضای مجازیحسن فتحیپریناز ایزدیارپیمان معادی
۰
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید