
اجل معلق به کارگردانیِ عادل تبریزی محصولی از شبکهی نمایش خانگی است که به نفع مردم خودنمایی میکند. محصولی که قبل از بروزِ هرتفکری برای کسب درآمد سلبریتیهای در آن، غمِ اقتصادی مردُم را خوب فهمیدهاند و لبخندِ کاذبی هم که گاهاً بر لبان بیننده مینشاند، از چُنین درکی برآمده. این درک را قبلاً عطاران با «خانه بدوش»، «متهم گریخت»، «بزنگاه» و... در مدیوم تلوزیون و رسانهی ملّی امتحان کرده بود که نتیجهی مثبتی حاصل شد. البته که این سریال تا به اینجا، در قسمتِ اولّی که از آن دیدم، جای محصولاتی که نام بردهام را نخواهد گرفت امّا قاعدتاً نمیتوان تحصیلِ عطاران در شکل گیریِ چُنین مجموعهای را در نظر نگرفت. عطاران به همان اندازه که دلش برای عوام و تنگناهای اقتصادی میسوزد، سرش کُلاه رفته. حضور او در «صددام» پدرام پورامیری و «قیف» محسن امیریوسفی، کجای ابعادِ هنری یک بازیگر و کارگردانِ نخبه را برای ما بازسازی کرده؟. قرار گرفتنِ او در کنار جمشیدیفر نیز زوجی را تشکیل داده که حتی ازدور هم میشود به سمپاتیهای اُرگانیکِ ایرانی آن اشاره داشت. عادل تبریزی با اندوختهای که از سینما دارد بنظر میرسد که گامِ روبهجلویی برای کسب جایگاه میانِ عمومِ جامعه برداشته و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.