ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

سووشون

سووشونِ نرگس آبیار از آنچه بنظر می‌رسد خیلی بدتر و غیرِ سینمایی‌تر است. اگرچه مدیومِ یک اثرِ نمایشی تصویر و جهشِ فکری مولف یا کارگردان را به منطقِ روایی در آن مشخص می‌کند امّا مشخصاً در همان ابتدا آبیار نشان داد که اینکاره نیست و بیشتر برای پُزِ روشن‌فکری دادن با فمینیسم بازی و یک سری تابوهایی را شکستن که برای این سینما و مردمش عُرف شده، پُشتِ دوربین رفته. این اثر نه تنها ارزشِ هنریِ جذابی ندارد بلکه گُنده‌تر از دهانش حرف می‌زند. مدیومِ تصویر در این سریال جایی می‌ایستد که نه مخاطب را دارد و نه مولفش را. دوربین روی دست‌هایی که از نماهای POVبازیگر تماشاگر را پَرت می‌کنند به بیرون از چهارچوبِ سینما و تصویر. هلی‌شاتی که از همان ابتدا نشان می‌دهد کارگردان همچنان پس از چندین فیلم را کارگردانی کردن بلد نیست با هلی‌شات کار کند. بازی‌هایی که از لهجه و گویش بیرون زده‌اند و در کاراکترهایی دیده می‌شوند که حتّی تالی‌فاسدهای اخلاقی‌شان هم مصنوعی شده و... ما با فهمِ نمایشی از ادبیاتِ سیمین دانشور و رُمانِ مهم‌اش «سووشون» مواجه نمی‌شویم، با یک سری گُمان‌هایی از پیشْ فرض شده روبه‌روایم که نه احساس درستی انتقال می‌دهند و نه حسِّ ملموسی ایجاد کرده‌اند و...

متن کامل را از لینک زیر بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.

نرگس آبیارسووشوننماوانقد فیلمشبکه نمایش خانگی
۱
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید