شام ایرانی که کارگردانی فصل سومش را سعید ابوطالب بر عهده دارد، یک تالی فاسد اخلاقی در جمیع جهات است. در مواجههی اول باید نوشت که حیف نام محصول فرهنگی که بر چنین آثاری گذاشته شود و بعد باید به حالِ فرهنگ و تمدن ایرانی غصه خورد. دوقطبیای که میان نمایش خانگی و رسانهی ملی شکل گرفته از دستآوردهای چُنین آثاری است که علاوهبر تقلب از روی دست رسانههای معاند در حال ترویج خواستگاههای امپریالیسمی فرهنگی هستند. این خواستگاهها به موضوعاتی میپردازد که ظاهراً از جمع دفاع میکنند و در نهایت به بیبند و باریِ فرهنگی و احتمالا اجتماعی ختم خواهند شد. مدیاهایی که رئالیتیشو هستند و عامه مردم ناتوان از درک این موضوع خواهند بود که مثلاً چرا باید «جوکر» علیخانی گروهی نویسنده داشته باشد؛ مردم نتیجه و خروجی یک محصول را میبینند و به این موضوع فکر نمیکنند که اگر مثلا: سوسن پرور در قسمت پایانی جوکر حرفهایی ترحمبرانگیز زده احتمالاً خواستهی نویسندگان چنین برنامهای بوده و... از سویی ما برای پُر کردن ویترین محصولاتی که قطب دوم جامعهی ما را هدف گرفتهاند و برای آنها ساخته میشوند نیاز به ساخت «زخم کاری»ها و «جوکر»ها داریم. این نیاز مکملش میشود «شام ایرانی» که کارگردانان متعددی به خود دیده و به نوعی همه با عینک روشنفکری راه یک رسانهی معاند را ادامه دادهاند. ما کنار هم بودن دو جنس مخالف و همکلامی آنها را با توجیه یک محصول فرهنگی میبینیم. منکر این نخواهم شد که هیچ موتوری به حرکت در نمیآید مگر با اتصال سیمهای مثبت و منفی اما این مهم را نیز باید در نظر داشت که ما دقیقاً داریم همان موتوری را، با چنین آثار بد فرهنگی، در نمایش خانگی به حرکت در میآوریم که رسانههای معاند میخواهند و...
برای مطالعه کامل متن از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/?p=24437
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/gfm78a2